نمایش بازیهای شبانه با وجود تلاش قابلتقدیر گروه بازیگران، در سطح متن و اجرا با چالشهای جدی روبهروست. مهمترین ضعف اثر، فقدان انسجام روایی است؛ نمایشنامه نه در روایت داستانی خود پیوستگی دارد و نه در پرداخت شخصیتها موفق عمل میکند. هر سه کاراکتر اصلی در حد طرح باقی میمانند و تماشاگر در طول اجرا هیچ شناخت عمیقی از آنها به دست نمیآورد.
دیالوگها اغلب سنگین و در عین حال کلیشهای هستند، و از اینرو ارتباط عاطفی و فکری با مخاطب برقرار نمیشود. استفاده از تکنیک شکستن دیوار چهارم که میتوانست به تقویت اثرگذاری بیانجامد، در اینجا بهصورت سطحی و غیرضروری اجرا شده و تأثیر معکوس بر جای گذاشته است.
در بخش بازیگری، شبنم مقدم با حضور مؤثر خود توانسته بخشی از ضعف متن را جبران کند. اما انتخاب برخی بازیگران، بهویژه خانم فرجاد، با نوع نقش همخوانی ندارد. بازی ایشان هرچند حرفهای است، اما با لحن و فضای درونی کاراکتر فاصله دارد که بخشی از آن به ضعف هدایت کارگردان بازمیگردد.
در مجموع، بازیهای شبانه نمایشی است با ایدهای سنگین و دغدغهمند که به دلیل زمان اجرای محدود، ضعف در ساختار نمایشنامه و هدایت ناهماهنگ بازیها، نتوانسته به ظرفیت بالقوهاش دست یابد.