«مرگ یزدگرد» در قزوین، نمونهای قابل احترام از مواجههی یک گروه جوان با متنی پیچیده و اندیشهمحور است. انتخاب متن بهرام بیضایی، خود بهتنهایی ریسک بزرگیست که نشان از جسارت و اعتمادبهنفس گروه دارد.
در اجرا، تمرکز بر بازیگری و دیالوگمحوری بهدرستی جایگزین شلوغیهای بصری شده است. بازیگر نقش زن آسیابان با کنترل صدا، ریتم و بیان، بار اصلی متن را به دوش میکشد و بازی آسیابان نیز با ترکیب بندی خوب و پرهیز از اغراق، شخصیت انسانی و قربانیگونهی نقش را باورپذیر میکند. حضور بازیگر جوان نقش زن اسیابان، با توجه به دشواری متن، قابلتوجه و امیدبخش است.
نمایش در انتقال مفاهیم محوری متن، نسبیبودن حقیقت، سازوکار قدرت و محاکمهی انسانِ بیپناه، موفق عمل میکند، هرچند در برخی لحظات میشد با ایجاز بیشتر، ریتم صحنه را فشردهتر کرد.
این اجرا یادآور این نکته است که تئاتر جدی و اندیشهمحور، حتی با امکانات محدود، میتواند اثرگذار و ماندگار باشد؛ به شرط آنکه دیده و حمایت شود.
تماشای چنین آثاری نهتنها یک انتخاب فرهنگی، بلکه مشارکت در زندهماندن تئاترِ باکیفیت در شهرهاست.