درباره نمایش درانتظار گودو و کامنتهایی که پاک میشود...
من بارها در انتظار گودو دیدم و به همین دلیل چند ساله که این نمایش داره اجرا میره به دیدنش نَشستم
ولی دیدنه اینکه چند ساله داره اجرا و موفق بوده تو فروش مجبورم کرد به دیدنش بنشینم
چون گفتم اگه بد بود که این همه اجرا نمیرفت
که ای کاش نمینشستم
نمایش از لحاظ کارگردانی به شدت ضعیف بود بزرگترین ضعفشم عدم خلاقه بودن تو هیچ چیزی بود، استفاده از دم دستیترین میزانسنها برای نشان
... دیدن ادامه ››
دادن ملال و خستگی مثل تو تاریکی نگه داشتن مخاطب بهمدت طولانی و تکرار یک شعر ، ژستهای تکراری، نمیتونه فضای ابزورد نمایشنامه ی بکت رو برسونه
از لحاظ بازیگری ؛ بازی جناب رحیمی که من قبل این اجرا حساب ویژه ای روشون میکردم ۹۰٪ همانند ژان در هیدن بود و هرچه قدر نمایش جلوتر میرفت ژان و ژان تر می شد و کاش به قدرت ژان بود این بازیشون
از کروگرافی و ژست ها گرفته و دیکشنی نه چندان جذاب و خورده شدن خیلی از دیالوگها داشت یک نصفه ژان به ما نشون میداد.
مدام و توامان دیالوگ گفتن بازیگران سبب میشد از یک جایی به بعد دیالوگها منعقد نشود و تماشاگر ناخودآگاه نشنوه . کاراکتر پوتزو بازی بسیااار اگزجرهای داشت، که به جای اینکه مخاطب رو جذب کنه
حس دافعه ایجاد میکرد.
عدم طراحی کروگرافی درست و خلاقیت در خلق آن که مشخصا میشه گفت از جانب کارگردان توی ذوق میزد مخصوصا در ساخت ژست درست برای لاکی
هرچند بهترین بازیگر این اجرا لاکی بود
و آزاردهندهترین با اختلاف پوتزو
ولی هیچی آزاردهندهتر از قسمت های شعارزدهی این اجرا نبود
و در آخر باید بگم با یک سری جملات شعارزده و ادایی نمیشه کار خوب ساخت .
این اجرا با آدم کاری میکنه که آدم نه تنها گودو نبینه دیگه
متنشم نخونه