در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال فیلم‌تئاتر
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 07:53:55
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
سلام می‌خواستم فیلم رو بخرم از کجا میشه لینک دانلود گرفت؟
نمیشه بگی کار خیلی واووو ای بود اما ارزش همون یکبار دیدن رو داشت
گریم فضا خوب بود ارتباط قبل شروع بعد اجرا بازیگرا با تماشاچی جالب بود
امیر مسعود این را خواند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
آرشام معلمی (arsham.mlm)
درباره فیلم‌تئاتر گنده i
عالی دوستان درخشیدید
امیر مسعود این را خواند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
بسیار عالی بود من خودمم جز بازیگران این نمایش بودم
امیر مسعود این را خواند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
عنوان:

مجنونِ من، یاد پدر در جزیره عشق ، جزیره مجنون💔
تحلیل و تأملی شخصی بر فیلم مجنون ساخته‌ی مهدی شاه‌محمدی


---

چکیده

فیلم مجنون ساخته‌ی مهدی شاه‌محمدی، یکی از آثار شاخص سال‌های اخیر در حوزه‌ی سینمای دفاع مقدس است که روایتگر زندگی شهید مهدی ... دیدن ادامه ›› زین‌الدین و بخشی از حماسه‌ی جزیره‌ی مجنون است. این مقاله تحلیلی است از منظر شخصی نویسنده، فرزند یکی از شهیدان همان جزیره، که از خلال تجربه‌ی زیسته‌ی خود، به بازخوانی این اثر می‌پردازد. رویکرد مقاله، تلفیقی از نگاه احساسی و نقد فرهنگی است؛ نگاهی که فیلم را نه صرفاً یک اثر سینمایی، بلکه تجربه‌ای معنوی، تاریخی و در عین حال انسانی می‌بیند.


---

مقدمه

فیلم مجنون برای بسیاری از تماشاگران، بازنمایی حماسه‌ای از دوران دفاع مقدس است، اما برای من، این فیلم سفری در زمان است؛ بازگشت به خاطراتی که در خاک جزیره مجنون دفن شده‌اند. پدرم در همان سرزمین به شهادت رسید و دیدن این فیلم برای من، هم یادآور داغ فراق است و هم افتخار به نسلی که عاشقانه برای ایمان و میهن ایستاد.
از این رو، مواجهه‌ام با مجنون نه از موضع منتقد صرف، بلکه از جایگاه کسی است که میان قاب‌های فیلم، چهره و خاطره‌ی عزیزترین انسان زندگی‌اش را می‌جوید.


---

📝تحلیل و نقد فیلم از منظر شخصی :

فیلم مجنون تلاش دارد میان دو جهان حرکت کند: واقعیت سخت جنگ و معنویت درونی انسان‌هایی که در دل آن می‌زیستند. مهدی شاه‌محمدی، با پیشینه‌ی مستندسازی‌اش، کوشیده است واقعیت میدان نبرد را با دقت بازآفرینی کند. صحنه‌های نبرد، انفجارها و حرکت دوربین در میان گل و آب، حسی از حضور واقعی در آن فضا را به بیننده منتقل می‌کند.

اما در میان این شکوه بصری، مجنون می‌کوشد نگاهی انسانی‌تر نیز به شهید زین‌الدین ارائه دهد. او نه صرفاً یک فرمانده نظامی، بلکه انسانی است میان عشق، مسئولیت و ایمان. برای من، هر نگاه او به دوربین، بازتابی از چشمان پدرم است؛ همان آرامش پیش از طوفان، همان لبخند هنگام دعا.

از منظر نقد هنری، فیلم در پرداخت دراماتیک شخصیت‌ها گاه دچار شتاب می‌شود. روایت میان صحنه‌های نبرد و زندگی شخصی زین‌الدین گاه ناپیوسته است، و فرصتی برای تنفس احساسی مخاطب باقی نمی‌گذارد. اگر کارگردان مجال می‌داد سکوت‌ها و نگاه‌ها جای انفجارها را بگیرند، شاید عمق عاطفی اثر بیشتر نمایان می‌شد.شاید این اثر هنری میتوانست با حمایت صدا و سیما بعنوان یک سریال خوب مطرح شود و عمق بیننده گان را هدف واقعی قراردهد.

با این حال، باید اذعان کرد که صداقت فیلم، بزرگ‌ترین نقطه‌ی قوت آن است. مجنون در پی نمایش قدرت یا قهرمانی اغراق‌آمیز نیست؛ بلکه روایتی است از انسان‌هایی عادی که در لحظه‌ی تصمیم، به والاترین معنا رسیدند. این صداقت است که باعث می‌شود فیلم در دل بنشیند، حتی اگر از نظر ساختاری بی‌نقص نباشد.جوانی شهید زین الدین خود الگویی از سبک مدیریت برای تمام مدیران این کشور باید باشد که با ادعاهای شعاری در میانه این زمانه برای عموم آشکار است و جای تاسف بسیار دارد. دقیقا فراموش کرده اند که چه جوانانی از خود گذشته بخش مهمی از این تاریخچه عظیم تمدن ایرانی و اسلامی هستند.

---

نتیجه‌گیری :

فیلم مجنون نه تنها بازخوانی یکی از مهم‌ترین عملیات‌های دفاع مقدس است، بلکه یادآور ایمان، عشق و فداکاری نسلی است که در جزیره مجنون جاودانه شد. از نگاه من، این اثر فراتر از یک فیلم جنگی است؛ زیارتی تصویری است برای همه‌ی فرزندان شهدا، فرصتی برای بازگشت به خاکی که پدران‌مان در آن آرمیدند.
اگرچه مجنون در روایت سینمایی خود گاه با ضعف‌هایی در پیوستگی و عمق شخصیت‌پردازی روبه‌روست، اما در صداقت احساسی و در انتقال معنای شهادت، اثری شریف و تأثیرگذار است. برای من، تماشای آن نوعی گفت‌وگو با گذشته است — گفت‌وگویی میان فرزند و پدری که در دل خاک، هنوز صدای ایمانش شنیده می‌شود.





#شهید غلامرضا محمدی پور
محمد محمدی پور
کربلای ۵ لشگر محمد رسول الله ص جزیره مجنون سال ۶۵ شمسی
#سنگرسازان بی سنگر
#ترابری سنگین
#جنگنده میراژ
#ترکش راکت
#خون و آتش
#میهن عزیزم
#شهدای مسجد حضرت علی اکبر ع
#پایگاه مقداد
#تهران
#یزد
#مهریز
#سریزد
عروس انار ایده نمایش جالب بود روایتش یه کم بعضی جاها گل درشت بود و خیلی واضح به مسائل اشاره می کرد
بازی خانمها بسیار عالی بود صدای خانمها بسیار دلنشین بود

بازی پندار فوق العاده بود
در کل دوستداشتم


یه نقدی که داشتم به صندلیهای سالنه

آخه نیمکت چوبی پدر کمرمون در اومد لطفا یه فکرب به حال این صندلیها بکنین
دو ساعت تماشاگر روی این صندلیها !!!!!!!1
شاهین محمدی و امیر مسعود این را خواندند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سجاد همتی (sajjadhemmati)
درباره فیلم‌تئاتر خرگوش i
چه متن قوی ای و چه بازی های ضعیفی برای همچین متنی البته به جز بازی آقای جوشنی (پس از تماشای فیلم تئاتر)
خیلی خوب بود، لذت بردم. 👏👏
علیرضا آژیده (alireza.azhideh)
درباره فیلم‌تئاتر نمایش در ایران i
تحلیل تئاتر پست دراماتیک دکتر علیرضا دریابیگی بر اساس مهندسی ساخت با استفاده از کتاب تئاتر پست دراماتیک هانس تیس لمن
اجرای «نمایش در ایرانِ استاد بیضایی» به کارگردانی دکترمیرعلیرضا دریابیگی، تلاشی است برای رها شدن از روایت و بازگشت به لحظه‌ی زایش تئاتر؛ جایی که بدن، زمان، و تماشاگر هم‌زیست می‌شوند.
این اجرا در امتداد نگاهی می‌ایستد که در تئانر «پست دراماتیک» به وضوح حس می‌شود: تردید میان عقل و خیال، میان واقعیت و تصویرش.

در این تردید، تئاتر نه آینه‌ی جامعه بلکه کنشِ اندیشیدنِ جمعی می‌شود — جایی که هر لحظه ساختن است و ویران ساختن، هر بدن تفکر است، و هر بیننده خالق یک درامِ ثانویه.
نمایشِ «نمایش در ایران»، در بدو مواجهه، نه پیرنگ دارد و نه قهرمان. آنچه دارد پرسش از خودِ تئاتر است: پرسشی از امکانِ بازنمایی در جهانی که بازنمایی دیگر کارکردی ندارد. این نمایش در امتداد همان ساحت تفکری می‌ایستد که در متن میان «واقعیت» و «حقیقت»، میان بیداری و خواب ــ ... دیدن ادامه ›› در نوسان است.

اینجا، نمایش به مثابه‌ی پرتکسیس (praxis / praxis pedagogy) نه انتقال معنا بلکه کنشِ زیستن در وضعیت است. بازیگران در ساختن و ویران ساختن هم‌زمانِ وضعیت‌ها، تماشاگر را از حالت تفسیرکننده‌ی منفعل بیرون می‌کشند و او را درگیرِ دراماتورژی مخاطب می‌سازند؛ یعنی همان لحظه‌ای که مخاطب خود بدل به مؤلفِ ثانویه‌ی اجرا می‌شود و معنا را در فرایند بازخوانی و تجربه‌گریِ بدنی، نه فهمِ عقلانی، خلق می‌کند.

۱. ساختن/ویران ساختن
ساختن در نمایش دکتر علیرضا دریابیگی، کنشی موقتی و لغزان است؛ هیچ صحنه‌ای استقرار نمی‌یابد تا بلافاصله ویران نشود. این چرخه‌ی پی‌در‌پی حقیقتی نیچه‌ای دارد: جشنِ دیونیزوسیِ ویرانی برای امکان تولد. بازیگر صحنه می‌سازد از بدنش، و سپس همان بدن را به ابزاری برای ویران‌سازیِ همان صحنه بدل می‌کند. در این «اپیستمِ تلاطم»، ساختن و ویران ساختن دو چهره‌ی یک آگاهی‌اند.

۲. دراماتورژی مخاطب
تماشاگر در این اجرا نه مخاطب ، که هم‌تراز بازیگر است؛ کارگردان با شکستن مرزِ دیدن و دیده‌شدن، او را وارد فرآیندِ تولید معنا می‌کند. این همان دراماتورژی مخاطب است، که به جای ساختار از پیش تعیین‌شده، با روان‌پویایی موقعیت‌ها کار می‌کند. مخاطب می‌سازد، چون هر دریافتش یک «درامِ ثانویه» می‌آفریند.

۳. درام ثانویه
از متنِ مادر چیزی جز سایه‌ای باقی نمی‌ماند؛ هر اجرا محصولِ حافظه‌ی گروه و مشارکت مخاطب است. این درام ثانویه نوعی اجرای خودبازتابانه است؛ نمایشی درباره‌ی امکانِ نمایش. در این فضا، اثر همان بازی میان متن و حافظه‌ی جمعی‌ست.

۴. میزان ابیم (Mise en abyme)
ساختار اثر مبتنی بر انعکاس در آینه‌های مکرر است؛ بازیگری که نقشِ بازیگر را بازی می‌کند، تماشاگر که در صورتِ بازیگر منعکس می‌شود. این وضعیتِ میزان ابیم، همان ساحت بی‌پایان تصویرهاست که در آن واقعیت در خودش تناور می‌شود. هم بازیگر و هم مخاطب، تکه‌تصویرهایی از بازنمایی‌اند که خودشان را در مرکز معنا می‌گذارند و در لحظه‌ی بعد فرو می‌ریزند.

۵. پرتکسیس و تئاتر پداگوژیک
نمایش دکتر علیرضا دریابیگی در سطحی دیگر یک تئاتر پداگوژیک است؛ اما نه فقط به معنای آموزشی بلکه آگاهی‌برانگیزِ فلسفی. در این تئاتر، دانش از خلال کنش بدن و گروه حاصل می‌شود. بازیگر‌ـ‌پژوهشگر در فرآیند تمرین، به پرتکسیس (تبدیل نظریه به کنش زیسته) می‌رسد: درک از حقیقت از مسیر عمل جمعی، نه از مسیر بازنمایی گفتاری.

۶. نمایش خلاق
اینجا متنی از پیش تعیین‌شده وجود ندارد؛ بلکه اجرا خود تبدیل به متن می‌شود — همان نمایش خلاق که برانگیخته از بداهه، شهود، و مشارکت است. این خلاقیت محصولِ محدودیت نیست بلکه ابزارِ درکِ رهایی است: تئاترِ بدون مرز میان اندیشیدن، بودن و ساختن.

۷. همزمانی / درزمانی
ساختار زمانی اثر خطی نیست؛ گذشته، حال، و آینده در هم می‌تنند. این همزمانی و درزمانی به تماشاگر امکان می‌دهد جهانی را ببیند که در آن تاریخ همواره در حال تکرار و بازبینی خویش است. لحظهٔ اجرا به‌اندازهٔ یک قرنِ خاطره سنگین است.

۸. بازی با تراکم نشانه‌ها
دریابیگی با تراکم و هم‌پوشانی نشانه‌ها بازی می‌کند. هر ابژه‌ی صحنه، هر حرکت بدنی، چندمعنایی است. این بازی با تراکم نشانه‌ها نه برای القای معنا بلکه برای آشفتنِ معناست، تا مخاطب در چرخشِ نشانه‌ها مغلوب تأویل شود. به‌بیان‌ ژان بودریار، نمایش در وضعیتِ هیپرواقعیت hyper-reality می‌ایستد: جایی میان نشانه و امر واقع.

۹. تنانگی / جسمانیت / بدن‌مندی
بدن، مرکز تفکر تئاتری دریابیگی است؛ نه به‌مثابه ابزار، بلکه به‌مثابه خودِ اندیشه. تنانگی در اینجا نه بازنمایی احساس بلکه تبدیل شدنِ بدن به زبان است. این بدن‌های متراکم، در تماس با نور و صدا، واقعیت را لمس می‌کنند نه توصیف. این تئاتر، فلسفه‌ای از بدن است.

۱۰. یادگیری گروهی / یادگیری عمیق
فرآیند شکل‌گیری اثر بر مبنای یادگیری گروهی است. در تمرین، بازیگر با دیگری می‌آموزد و از هم‌آموزی به یادگیری عمیق می‌رسد — یادگیری‌ای که صرفاً دانشی نیست بلکه آگاهی تجربی از هستی است؛ شبیه بیداری در خوابی جمعی. بدین‌ترتیب، اجرا خود «کلاس فلسفه‌ی بدن و مکان» می‌شود.

۱۱. موسیقیایی شدگی وضعیت رویداد
زمان در نمایش، چون موسیقی فکر می‌کند؛ تکرار، سکوت، ریتم و نوسانِ صحنه‌ها ماهیت موسیقایی اثر را می‌سازند. مخاطب در یک وضعیت رویدادیِ موسیقیایی‌شده غوطه‌ور است، نه با ملودی بلکه با هارمونیِ حرکت و نور. در اینجا موسیقی، همان میزانسن است.

۱۲. هجمه‌ی امر واقع / موقعیت رویداد (زمانی/مکانی)
در هر لحظه، تئاتر با هجمهٔ امر واقع دست و پنجه نرم می‌کند. مکانِ اجرا خودش تبدیل به شخصیت می‌شود؛ زمان، نه ثانیه‌سنج بلکه ضرب‌آهنگ رویداد است. موقعیت، برخاسته از برخورد تصادفیِ بدن‌ها و صداهاست؛ حادثه‌ای که فقط «آن‌جا» و «در اکنون» معنا دارد — همان جوهره‌ی تئاتر پست‌دراماتیک.

۱۳. تئاتر پست‌برشتی / پست‌دراماتیک / سینماتیک
دریابیگی آگاهانه از آموزه‌های برشت عبور می‌کند؛ او به جای فاصله‌گذاری، فاصله را درون خودِ حضور می‌نشاند. این گونه به تئاتر پست‌برشتی و نهایتاً پست‌دراماتیک می‌رسد، جایی که روایت فرو می‌پاشد و واقعیتِ اجرا جایگزین داستان می‌شود. از سوی دیگر، با بهره‌گیری از ریتم‌های تصویری، نمادپردازی نوری، و قاب‌بندی‌های بصری، اجرا حالتی سینماتیک می‌یابد — تئاتر به مثابه فیلمی زنده.

علیرضا آژیده/ آبان ماه 1404

امیر مسعود این را خواند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
شیرین (shirinrokoi)
درباره فیلم‌تئاتر زندگی در تئاتر i
این اجرا رو که می بینم افسوس می خورم که میرسعید مولویان با این قدرت بازیگری چرا باید در یه سری آثار ضعیف و یه سری نقش هایی بازی کنه که چندین برابر از سطح تواناییش پایین تره؟ به غیر از فیلم جنگل پرتقال هیچ کدام از فیلم ها و سریال های میرسعید مولویان رو نپسندیدم و به نظرم نقش های بهتری می تونه بازی کنه. امیدوارم در انتخاب های بعدی سخت گیرتر باشه. هردو بازیگر در این اجرا درخشیدند. امیدوارم هردو در انتخاب کارهای آیندشون موفق باشند.
امیرمسعود فدائی، سپهر، شاهین محمدی و امیر مسعود این را خواندند
امین و آیسا این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
بی نظیر بود . این همه تنوع و تک گویی بی نظیر
بلیت تئاتر اولیور توئیست
امشب چهارشنبه ۳۰ مهر ساعت ۱۹.۳۰
زمین تنیس باشگاه انقلاب تهران
بخش O ردیف ۷ و ۸ به انتخاب شما
صندلی به انتخاب شما
یک عدد مانده
09370263641
بلیت تئاتر اولیور توئیست
امشب چهارشنبه ۳۰ مهر ساعت ۱۹.۳۰
زمین تنیس باشگاه انقلاب تهران
بخش O ردیف ۷ و ۸ به انتخاب شما
صندلی به انتخاب شما
یک عدد مانده
09370263641
بلیت تئاتر اولیور توئیست
امشب چهارشنبه ۳۰ مهر ساعت ۱۹.۳۰
زمین تنیس باشگاه انقلاب تهران
بخش O ردیف ۷ و ۸ به انتخاب شما
صندلی به انتخاب شما
یک عدد مانده
09370263641
ترکیب تمیز، زیبا و کار شده ای از نمایش روی صحنه و ادبیات بود! تکرار ها و تضادها، فضاسازی و شخصیت های مبهم و به تصویر کشیدن پوچی برای رسیدن به لایه های معنایی عمیق و قابل تأمل که در ذهن هر مخاطب به طور متفاوتی شکل می گیره در کنار اجراهای قوی و اثرگذار بازیگران و موسیقی، یه تئاتر ابزوردِ دیدنی و استاندارد ساخته بود که تونست من رو به عنوان مخاطب تا آخر با خودش همراه کنه.
خسته نباشید. به امید دیدن اجراهای بیشتر و موفقیت روزافزون همگی شما.
امیر مسعود این را خواند
علیرضا ترکی این را دوست دارد
نظرتون بازخوردی جدید و ارزشمند برای من بود: از پوچی به معنا رسیدن و تاویل‌پذیری. از اینکه به تماشای فیلم‌تئاتر گربه نشستید، تجربۀ مشاهده‌تون رو منتقل کردید و حامی این کار بودید شادمان و قدردانم.
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمایش متفاوتی بود و جزئیات خیلی جالبی داشت. فضاسازی پرتعلیق کار و بازی مسلط بازیگرها مخاطب رو تا آخر نمایش درگیر می کنه. تجربه عمیق و لذت‌ بخشی بود. ممنون از عوامل اجرایی و با آرزوی موفقیت
علیرضا ترکی این را دوست دارد
از توجه و مهر شما به فیلم‌تئاتر گربه سپاسگزارم‌. ممنونم که به تماشای ما نشستید✨
برووووو دوست نداشتم و ندارم
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سلام این تئاتر در زمان خودش بسیار درخشان بوده اما در حال حاضر که مشاهده میشه زیاد جذابیت خودشو حفظ نکرده و بسیاری از موارد تکراری و قابل حدسه اما درکل برای یک اجرای به سبک برشت خوب بود اما با همه حال سبک برشت و شکستن دیوار چهارم مورد علاقم نیست
امیر مسعود این را خواند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
درود و سلام خدمت مخاطبین محترم تیوال
نمایش هفت خوان کودکان به نویسندگی و کارگردانی دکتر حسین مزینانی پنجشنبه و جمعه ساعت ۱۸ در فرهنگسرای گلستان نارمک به اجرا می آید
و صبحها با هماهنگی قبلی ویژه مدارس و مهدهای کودک
برای رزرو و هماهنگی با شماره‌های ۰۹۱۲۱۷۵۱۳۰۴ و ۰۹۳۶۲۲۵۲۴۴۸ تماس بفرمایید
امیر مسعود این را خواند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
عجب شاهکاری، عجب متنی🤌
امیر مسعود این را خواند
محمد فروزنده این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سلام بنده دیشب فیلم اجرا رو دیدم
کیفیت تصویر برداری خوب و کیفت صدا بد نبود
بازی نوید محمد زاده با اون همه محدودیت در صحنه های خاص بشدت تاثیرگذار بود
بقیه ی بازیگر ها مخصوصا آقای کیایی از پس نقششون خوب بر اومدن.
بجز یکی دو مورد که از مسیر اصلی و هدف کار دور بود مثل صحنه ی دیدار شبانه ی پرستار و خدمات، باقی میزانسن ها کاملا مرتب و در عین خلاقیت شسته رفته اجرا می شدند
نمایشنامه واقعا به سوژه ی خوبی اشاره داشت و این دو راهی تصمیم گیری یکی از جالب ترین و در عین حال دور از ذهن ترین ایده هایی بود که بهش پرداخته شده.
به کل تیم اجرایی خسته نباشید می گم.
حسین مشکاتی و امیر مسعود این را خواندند
علیرضا جعفرزاده این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید