در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال ابرشیر | درباره نمایش مکاشفات راسکلنیکف، با آر.جی.دیو در گالری دوزخ
S3 > com/org | (HTTPS) 78.157.41.91 : 07:05:37
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
این اثر نمایشی بازخوانی معاصر ذهنیت واحوالات پیچیده ی راسکولنیکف شخصیت اصلی رمان جنایت و مکافات،داستایوفسکی البته به روایت نویسنده آن، پیمان مجیدی ،می باشد. عنوان فارسی نمایش ، اشاره ای هم دارد به همراهی Ronni James Dio (وکالیست و ترانه سرای افسانه ای هوی متال آمریکایی )در این مکاشفات !
فکر می کنم نویسندگانی که در نمایشنامه هایشان از شخصیت های ادبی یا واقعی معروفی استفاده می کنند ،به نوعی ریسک پذیریی بالایی دارند چرا که همواره در معرض اتهام عدم استقلال در متن خلق شده شان قرار می گیرندو از طرفی معضل عدم آشنایی احتمالی و یا موضع گیری و قضاوت مخاطبین با ارجاعات بینامتنی در اثرشان باعث ارتباط برقرار نکردن همیشگی طیفی از تماشاگران میشود.
راسکولنیکوف شخصیت بسیار مشهوری است اما چنانچه مخاطبینی او را نشناسد و از طرفی دیگر حافظه ی شنیداری و حسی نسبت به سبک و محتوی موسیقی هوی متال نداشته باشند آیا میزان لذت ناشی از درک عمیق تر اثر را به دست می آورند ؟ اساسا این موضوع اهمیتی دارد؟ اصلا این نمایشنامه چقدر توانسته جهان مختص به خود را به عنوان اثری مستقل ،خلق کند؟
**
بیشتر حجم نمایشنامه ،متنی شاعرانه و اعتراضی سیاهی است که از زبان راسکولنیکف(رودی؟) نا امیدانه به پیشگویی آخرالزمانی این جهان ... دیدن ادامه ›› می پردازد.
شخصیت هایی مانند ماری(صوفی) با توجه به نقش بسیار مهم اش در زندگی راسکولنیکف بسیار کم و نارسا طرح شده و شخصیت دیمیتری هم بسیار اضافی و غیرکارکردی به نظر می رسد . پیرمرد یخی و مردی که از زیر نقاب پیرزن رباخوار(موادفروش) بیرون می آید علی رغم امکان تفسیرپذیری نمادین شان در نمایش، بسیار گنگ و بسته پرداخت شده اند.
به نظر می آید که تمرین های کارگاهی گروه اینطور ترجیح داده اند که از یک اجرای پیوسته ، مکاشفات... را به قطعه های پاره پاره ی پرفورمنس وار در یک گالری تبدیل کند که فضایی دوزخی را نمایش می دهد. نقش دیو هم در این بین شبح وار و غیرقابل تعیین به نظر می رسد.
((در هم آمیختگی ساختار و مضمون موسیقی هوی متال و نمایشنامه))
تبعیت ساختار متن و اجرای مکاشفات ...از سبک و فلسفه ی موسیقی هوی متال قابل ردیابی است.
مشخصات سبکی اجرایی موسیقی هوی متال، صداهای حجیم و خشن (دیستورشن) و ضرب آهنگهای سنگین است. در اجرای مکاشفات...سکوت جایی ندارد.اجرا پر است از نعره های و فریادهای هراسناک راسکولنیکوف (با صدای پرحجم و قدرتمند حسام منظور)که سهم بالایی از ترکیب صوتی را به خود اختصاص داده است.پاشنه کوبی های ماری و بازی پرسر و صدا با کیس تابوت وار سازدر صحنه و دیگر صداها....
در مضمون اصلی این نوع موسیقی، وجود اعتراض ،سیاه نمایی وضع موجود،ضد جنگ بودن آن و اعتقاد مطلق به دوقطبی های مانند روشنایی و تاریکی، امید و نا امیدی، بد و خوب و....است.در مضمون برخی اشعار پیشگویی نا امیدانه و آخرالزمانی ونیز اعتراض به بی ثباتی اجتماعی، فساد دولتی،خطرات و آسیب های مواد مخدر و...وجود دارد.
مضمون نمایش مکاشفات ...نیز اعتراض اضطراب آلود از وضعیت نا امید و تاریک دهشتبار جامعه فاقد عدل است. دنیای وهم گونه ی ناشی از مصرف مواد مخدر(هرویین) هم در فضای تب آلود قابل درک است...اشاراتی به تظاهرات اعتراضی ضد جنگ،ضد نژادپرستی،ضد گرمایش زمین می شود که به زعم راسکولنیکوف گویی دیگر ره به جایی نخواهد برد.عدالتی وجود نخواهد داشت و تاریکی جایی برای روشنایی روز نخواهد گذاشت. راه برای فراری از این لجن زار عمومی وجود ندارد....
*
به طور خلاصه فضای شعری و اجرایی موسیقی هوی متال عموما سه شاخصه عمده هم دارد:1-مردانه 2- پرخاشگرانه 3-ماچویستیMachismo هستند.
(ماچویسم به معنای حس قدرتمند برتری جویی مردان بر زنان که در نظام ارزشگذارانه مردسالارانه منشا تفکرات جنسیتی نابرابر قلمداد میشود)
متن نمایشنامه مکاشفات....هم به شدت مردانه وپرخاشجو و دارای خصایص ماچویسیتی است.در جایی از متن اشاره می شود که زنان همگی، عاشق آزار دیدن هستند و از این امر لذت می برند! این نگاه ناشی از نوعی تفکر سادیستیک استیلاگرایانه ی عموما مردانه می باشد. ..در جای دیگری از نمایش به ماری به عنوان فراساینده روحی و ذهنی راسکولنیکوف ، اشاره می شود.(که خنده برخی از تماشاگران را هم به همراه دارد) اینکه به واسطه ماری رنج و آزار رو شناخته است و تلویحا او را خود منشا درد و رنج در هستی می داند....این نوع نگاه شیوع نگران کننده ای در بین برخی مردان یک جامعه ماچویستی دارد که در این نمایشنامه هم بروز یافته است...در رمان جنایت و مکافات نقش ماری در رستگاری راسکولنیکوف و امیدواری او در زندگی اش مهم است اما در اینجا تصویرهای تخریب شده ای القا شده است.
***
طراحی صحنه و لباس، بازی ها
البته خصلت زیرزمین قدیمی تاریک و نمور "آو" واجد ویژگی های ذاتی خوف آوری است که کار را برای طراح صحنه این کار آسان نموده است.
طراحی لباس از پرچم سیاه و سرخ آنارشیست ها گرفته شده است .چنانچه شخصیت راسکولنیکوف یک آنارشیست به معنای واقعی اش بود تطبیق مناسبی در این طراحی با شخصیت به وجود می آمد.اما شخصیت رودی بیشتر یک طغیانگر و تخریبگر است. کفش های پاشنه دار ماری که به عنوان نمادی از سکسوالیته قلمداد میشود هم سرخ و سیاه است که با توجه به مفهوم پرچم، معنای مشخصی را دلالت نمی کند. ..تفکر آنارشیستی در ادبیات سیاسی به معنای هرج و مرج طلبی نیست بلکه آنارشیسم نوعی تفکر مترقیانه، عدالتگرایانه و ضد سلسله مراتبی است که هر گونه استیلا را از بالا نفی می کند. تولستوی دردوران قدیم و نوام چامسکی و هوارد زین از آنارشیست های معاصر شهیر هستند.جالب اینجا است در حال حاضر هر گونه اعتراضات عمیق وریشه ای برای مبارزه با آلودگی محیط زیست و گرمایش زمین در جهان شمال به بهانه اغتشاش آنارشیستی سرکوب شده و به محاق میرود. بنابر این طراحی لباس و انتخاب رنگ سیاه و سرخ شاید مناسبت چندان عمیقی با روح شخصیت ها به عنوان یک آنارشیست اصیل ندارد.
رامین سیاردشتی بازیگر متعهد و دوست داشتنی تاتر مثل همیشه خوب است. حسام منظور به دلیل کیفیت صدایش طبیعتا قابل توجه است احتمالا نظر به مقتضیات متن در هماهنگی با نوع موسیقی مورد بحث ، او در ارایه حجم سنگین و بم صوتی اش تاکید دارد.
*
در دنیای موسیقی راک و هارد راک زنانی بوده اند که با ورودشان باعث تغییر روحیه و فضای ماچویستی و خشن آن می شوند. به عنوان مثال اونسنس یکی از گروه های آلترناتیو راکی است که لیدری به نام خانم امی لی دارد و باعث شده ذهنیت بسیار نسبت به این گونه از موسیقی تغییر کند.
خیلی دوست داشتم کارگردانی این کار را خانم سابینا شیاری به تنهایی انجام می دادند . البته خوانش زنانه لزوما ربطی به جنس بیولوژیکی ندارد اما به هر حال دیدگاه پیمان مجیدی در نگارش متن تا حدودی عیان شده است.خوانش خانم شیاری و کارگردانی او به عنوان یک زن از متن و تمی که رگه های ماچویستی دارد چالشی جذابی می شد.!


جناب ابرشیر ممنون از نقد به شدت خواندنی و جذابی که نوشتید واقعا لذت بردم و قسمتهای تاریک ذهنم در مورد این نمایش با خواندن نقد تمام و کمال شما روشن شد .
۲۶ مهر ۱۳۹۳
درود بر همه دوستان عزیز
سپاسگذارم بابت همه دست نوشته هاتون و نظر همه شما برای من محترم و قابل ستایش هستش
۲۸ مهر ۱۳۹۳
و درود بر شما آقای حق جو
۲۸ مهر ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید