"تکنیک اسطوره
حکومت توتالیتر را با قدرتی که بر زندگی افراد دارد مشخص میکنند. بدین معنی که قدرتطلبی حکومت و مداخلهی آن در امور خصوصی افراد حد و حصری نمیشناسد. با تصویب قانون اختیارات تام مصوب 24 مارس 1933 اختیار قانونگذاری از قوهی مقننه به شخص رهبر(= هیتلر) انتقال یافت و اعلام شد که او مرجع و حَکَم نهایی در حکومت آلمان است. نه پارلمان منحل شد و نه قانون اساسی به حال تعلیق درآمد بلکه این دو دیگر عواملی مؤثر در حکومت نبودند.
رهبر، دولت بود. دولت دیگر مشروعیت خود را از اینکه دولتی مبتنی بر قانون است به دست نمیآورد، بلکه در واقعیت، قانون آن چیزی بود که در خدمت ارادهی رهبر قرار داشت، رهبری که فوق قانون بود.
چنین دولت توتالیتری دیگر مشروعیت خودرا از قانون کسب نمیکرد بلکه مشروعیتاش را از اسطوره دریافت میداشت.
بر جوامع ابتداییِ اسطورهای قانون حکومت نمیکند بلکه رسوم، تابوها و اعتقادات قبیلهای و ایمان بهحکمت و دانایی کسانی که قدرت غیبتگویی دارند حاکم است."
نقش اسطوره و تکنولوژی در ظهور توتالیتاریسم از دیدگاه ارنست کاسیرر (شرحی بر اسطورهی دولت ارنست کاسیرر)
جان مایکل کرویز / ترجمهی یدالله موقن