اولین مواجهه با اجرا، طراحی صحنه است؛ چشمنواز، دقیق و کاملاً کاربردی. همین کیفیت در طراحی لباس و نورپردازی هم دیده میشود؛ لباسها بهموقع تغییر میکنند، به روایت کمک میکنند، و نور نیز بهدرستی در خدمت فضاست.
با وجود این کیفیت فنی، بخش بصری نمایش بیشتر صرفا به جاست تا درگبرکننده؛ زیباست اما همیشه احساسی را که باید منتقل نمیکند.
اما قدرت اصلی اجرا، بازیهاست. بازیگران، بهخصوص بازیگر نقش پدر، حضوری قوی، آگاه و کاملاً کنترلشده دارند. تسلطشان روی صحنه اجازه نمیدهد از جهان اجرا فاصله بگیری. این بخش ستون اصلی نمایش است.
و بعد میرسیم به بهترین لحظه: شکستن دیوار چهارم.
حرکتی دقیق و بهموقع که تماشاگر را ناگهان به مرکز جهان نمایش پرت میکند. این تصمیم
... دیدن ادامه ››
کارگردانی لحظهای است که اجرا واقعاً میدرخشد و تجربه را از یک سطح تکنیکی خوب، به یک تجربهی زنده و تکاندهنده تبدیل میکند.
این اجرا، اجرایی است با دقت بصری بالا، بازیهای قدرتمند و لحظههایی که واقعاً اثر میگذارند. حتی اگر همیشه درگیرکننده نباشد، در زمانهای درست تیز و صادق عمل میکند و تجربهای قابل احترام میسازد
با آرزوی موفقیت برای این تیم