جمعه به تماشای کار نشستم. جالبه که از کار یه عده بازیگر ناآشنا استقبال خوبی در نیاوران میشه. اپیزود اول کار ، روز دروغ ( که ظاهرا با استناد به بروشور، کار خود آقای یعقوبی بوده) من رو به تماشای یه تئاتر خوب و تقریبا حرفه ای امیدوار کرد. ابتدا که نور اومد فکر کردم آیدا کیخایی روی صحنه است!!! که فهمیدم خواهر ایشونن.! بازی بازیگر مرد روان و باورپذیر بود. در ادامه، سایر اپیزودها به نظرم کمی فاصله می گرفت و به سمت یه اجرای کارگاهی سوق پیدا کرد. البته باید به اپیزود این عشق کوفتی لعنتی هم به عنوان یه کار خوب اشاره کنم با بازی های روان و باورپذیر. سایر اپیزودها بعضا متنهای خیلی معمولی داشتند و فاقد کارگردانی درستی (البته فقط از نظر من) به نظر می رسند. بازیها در اپیزود دختران انتظار، تو خانه را آن دور میدیدی و کلوخ کوب مصنوعی و گاهی بسیار درشت به نظر می رسید که با فضایی که من از آقای یعقوبی سراغ داشتم همخوانی نداشت. ای کاش برای تفکیک اپیزودها از هم فکر بهتر و نمایشی تری می شد. استفاده از نور ساده ترین راه به نظر می رسید.
خسته نباشید به دوستان