پس از مدتها نمایشی دیدم که تعریف استاندارد «تئاتر» را احیا میکرد. میزانسنها کاملاً طراحیشده بودند و ریتم اجرایی انسجامی کمنظیر داشت. غافلگیریها محصول تصادف نبود؛ نتیجهٔ یک معماری دقیق در فرم و روایت بود که اجازه نمیداد لحظهای مسیر نمایش قابلپیشبینی شود. مدیریت تنش و رهایی در سراسر اجرا کنترلشده و حسابشده بود و حتی لحظات کمدی، درست در نقاطی قرار داشتند که کارکرد دراماتیک داشتند، نه صرفاً برای جلب واکنش تماشاگر. در مجموع با اجرایی مواجه بودم که از نظر ساختار، دقت کارگردانی و کیفیت اجرا، تجربهای قابل دفاع و حرفهای ارائه میداد
نمایش برای خودش مخاطب خاص دارد.
از نظر صحنهها، شروع کار طوری بود که تماشاگر انتظار یک بازی ویژه را داشت؛ و درست وقتی این اتفاق نمیافتد، اجرا به هدف اولش میرسد.
تضاد رنگها، شخصیتها و موقعیتها برای من جذاب بود.
بیشتر از اینکه دیالوگها گفته شوند، بازی شدند؛ و این سبک، کاملاً مناسب گروه اجراست.
در مجموع، میشود گفت گروه توانسته اجرا را به شیوه خودش و با هویت مشخص روی صحنه بیاورد.
اول عرض خسته نباشید میگم به اجراگران عزیز
ایده قشنگی بود درباره مطرح کردن انواع تجاوزها و مدل ها دیدگاها
بازی با مخاطب باعث ایجاد لحظه های جالبی شد
موضوع جسورانهای بود