پیشگویان خبر میدهند نوزادی که در راه است شو بخت خواهد بود و اگر چاره ای نشود پدر را خواهد کشت و با مادر ازدواج میکند. پدر به ناچار اورا در بیابان رها میکند تا گرفتار آن سرنوشت جانکاه نشوند. اما تقدیر اورا به جایگاهی امن میفرستد و ادیپ براساس خواست تقدیر در هیبت جوانی تنومند پدر را میکشد و با مادر ازدواج میکند و چنگال تقدیر بر سرنوشت محتومش چنگ میزند. ادیپ به دنبال حقیقت به خود میرسد و در می یابد که گریزی از حقیقت نیست و او همان زاییده ای است که باید باشد. پس برای کشف حقیقت بهخود می رسد هر چند فرجامش نیستی و نابودی است.
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
جوییدن و کاویدن برای رسیدن به حقیقت. و این میل و این دغدغه ما رو همراه کرد با ادیپ بی نوا تا بجوییم و تا بیابیم. با همه رنج ها و دردهایش. با ناکامی هایش که رنج و نگرانی همه ما آدمهاست. تشکر میکنم از همه سرورانی که نمایش ادیپ را برای دیدن انتخاب کردند.
درود و ارادت
ضمن عرض ادب خدمت عوامل نمایش ادیپ شهریار، بعنوان یک مخاطب بنظر من از نقاط قوت اینکار به بازی روان، پراحساس و قوی خانم "ستایش گیوی" میشه اشاره کرد. من از تماشای بازی ایشون خیلی لذت بردم. آرزوی درخشش های بی انتها براشون دارم
توصیه میکنم دیدن این نمایش رو از دست ندین
دستمریزاد و خسته نباشید به شما سرکار خانم مهتاب عسگری عزیز.
کارگردان فعال و پر از انرژی مثبت ، کار کردن در کنار شما لذت بخش است.
مثل همیشه همه چی عالی ...
موفق باشید برقرار