«زن» از دخمه تاریخ برمیخیزد و به فرمان گردآفرید و تهمینه آهنگ افشاگری میکند. او مدعی میشود آنچه از داستان رستم و سهراب شنیدهایم دروغی بیش نیست و راست و درست آن سخن این است که از همان ابتدا پدر و پسر یکدیگر را میشناسند و در سر اندیشههایی میپرورانند که ناخواسته زندگی زنان داستان را دگرگون میکند.
اجرا شده در:
شهر لاهه هلند، سال ۹۸
شهر کلن آلمان، سال ۹۷
جشنوارهی آیینی و سنتی، سال ۹۶
- از همراه داشتن فرزندان زیر ۱۲ سال خودداری نمایید.
توجه: به دلیل بازسازی حریم تئاترشهر، ورودی همه سالنها، تا اطلاع بعدی از پیادهروی خیابان ولیعصر (عج) است. برای دیدن مسیر لطفا اینجا را کلیک کنید.
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
متاسفانه بعد از مدتها که این نمایش رو دیدم نظرم رو ثبت میکنم. نمایش جالبی بود، جالب از این نظر که روایت جدیدی از داستان رستم و سهراب شاهنامه است و این شجاعت نویسنده و کارگردان اثر رو نشون میده که خیلی هم قابل تحسنه. بازی ها خیلی خوب بودن ولی راستش من بطور کلی ارتباط لازم رو با این نمایش نگرفتم. نمیتونم خوب توضیح بدم ولی روایتی که خلق شده بیش از اون که روایت خوب و چارچوب داری باشه اصرار نویسنده بر مطرح شدن زنان رو میرسونه. برای من جالبتر بود اگر روایت تفاوت چندانی نداشت ولی به درد تهمینه بیشتر ازاین بها داده میشد و تمرکزش روی مادر در فقدان فرزند بود چیزی که شاهنامه اونجور که باید بهش نپرداخته. با همه اینها بنظر نمایش خیلی خوبیه تبریک میگم به همه عوامل و امیدوارم بازهم از این دست پرداختن به روایت جدید از آثار تاریخی رو داشته باشیم.
درخشان.
چه در متن که به زیبایی دیدیم این نامی که مانده حرف میان مردم بوده نه حرف زنان اون واقعه. همانطور که تهمینه فریاد میزد حقیقت این ماجرا نزد من است. روایت های مختلفی که رفته رفته مخاطب رو بیشتر درگیر میکردند تا در آخر با حقیقت ماجرا روبرو شوند.
و چه در اجرا. از بازیها و فراز و فرودهای دائمشون (به شخصه رستم رو از بقیه بیشتر دوست داشتم) تا نور و گریم و لباس خلاقانه و دقیق شخصیتها (مثل صورت خشمگین رستم و دوچهره زن جنگجو) .
و اون چیزی که این نمایش رو برای من ماندگار کرد، اجرای گروه موسیقی و آواز روحنواز خانوم شمس بود. دست مریزاد واقعا لذت بردم.
تشکر میکنم از تمام کسانی که برای این نمایش زحمت کشیدن
«که مردان مردن میدانند و زنان زندگی» آزاد باشید.