در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال رضا پدرام | دیوار
S3 > com/org | (HTTPS) 78.157.41.91 : 23:05:24
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
اولین بار آقای میکائیل شهرستانی را بیست و هفت سال پیش در نمایش " پدر " استریندبرگ به کارگردانی آقای علی پویان در سالن چهارسو دیده بودم ، بازیگری توانا و پر انرژی که با شناخت کامل نسبت به نقشش کلمات و جملاتش را بدرستی بیان و اجرا می کرد .
در این فاصله بیست و هفت ساله ، هم اکنون شاهد استادی هستیم که کماکان انرژی خود را حفظ کرده و نه تنها این انرژی را در نمایش دایی وانیا -که از قضا فی نفسه می تواند نمایش ملال آوری نیز باشد –جاری کرده بلکه این مهم را نیز به درستی از یکایک بازیگران خود طلب نموده است بطوریکه بیننده علیرغم آنکه به احتمال قوی متن نمایشنامه چخوف را قبلاً خوانده است اما کماکان لحظه ای را از دست نمیدهد. صحنه هایی از قبیل کوبیدن عصا بر میز و یا غلتیدن دکتر آستروف بر روی زمین و یا شور و سر زندگی سونیا ، در کنار میزانسن و نیز صحنه پردازی درست ، همه از انرژی و خلاقیتهای کارگردانی چون میکائیل شهرستانی حکایت میکند .
اگرچه کارگردان یک نقش را نسبت به نمایشنامه چخوف حذف کرده اما هیچگونه آسیبی به متن و اجرا وارد نشده و حتی احتراز از تعدد شخصیتها شاید کمکی است به تمرکز تماشاچیان . نقش حذف شده "ایلیا ایلیچ تل یگین" یک زمین دار ورشکسته است که شخصیت غریبی دارد : زن او فردای روز عروسی به بهانه جالب نبودن وضع ظاهریش او را ترک گفته و با مرد دیگری گریخته است اما او تمام زندگی اش را بر سر بزرگ کردن فرزندان آنها صرف و از دست داده است اما هنوز احساس سرخوشی میکند زیرا بزعم وی شرافت و غرورش را حفظ کرده است . توصیف نقش تل یگین در نمایشنامه چخوف البته کمکی است به شرح و بسط آشفتگی و عجیب بودن آدمها که دائما دکتر آستروف ، دائی وانیا و النا از آن شکایت دارند اما این نقش که گاهی نواختن موسیقی را نیز بر عهده دارد نقشی فرعی است که کارگردان با تمهیدات خود این نقش جانبی را بی هیچگونه آسیبی از نمایش حذف و بی اثر ... دیدن ادامه ›› کرده است .
بیان درست کلمات و جملات . حفظ تنالیته و اکسان صدا و جملات توسط بازیگران این نمایش تحسین برانگیز است .در زمانیکه شاهد نمایشهایی هستیم که بازیگر هنور نمیداند در کجای جمله نفس بکشد و بر کجای جملات تاکید کند ، خوشبختانه در نمایش دایی وانیا شاهد پختگی و ممارست بسیار در اجرا و بیان درست جملات هستیم گرچه غیر از این نیز از استادی چون میکائیل شهرستانی انتظاری نمیرفت.
تنها نکته که ممکن است در این نمایش کمی محل اشکال باشد بازی نقش النا همسر جوان و زیبای سربریاکوف پیر است . در نمایشنامه چخوف شخصیت النا کمی دارای دلبری است و بقول دکتر آستروف شکارچی است اما در عین حال خود او این مسئله را کتمان میکند و دائما از دیگران میخواهد درباره او بهتر قضاوت کنند ، این دوگانگی باید در نقش النا مستتر و مشهود باشد اما در بازی فعلی، شخصیت النا تنها یک دختر مایوس ،خسته و آشفته است بدون هیچگونه پیچیدگی و دوگانگی؛ گرچه می دانم شاید حساسیتها و محدودیتهای نمایشی موجب کمرنگ شدن این سو از شخصیت النا باشد.
از میکائیل شهرستانی و همه عوامل نمایشش که یک شب خوب و بیاد ماندنی را برایمان رقم زدند صمیمانه سپاسگزارم .
باران و مجتبی مهدی زاده این را خواندند
farhad riazi و Positron این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید