در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | مرتضی کلانی: این روزها یکی از شاعرانی که اشعارش مورد توجه واقع شده و علاوه بر خواند
S2 > com/org | (HTTPS) 78.157.41.90 : 08:04:49
این روزها یکی از شاعرانی که اشعارش مورد توجه واقع شده و علاوه بر خوانده شدن در محافل و در میان جمع های گوناگون توسط هنرمندان سرشناس نیز باز خوانی می شود، حسین منزوی است. دو شعر حسین منزوی که توسط همایون شجریان اجرا شده، با استقبال گسترده ای از سوی مخاطبان شعر و موسیقی رو به رو شده است.

شعری که چندی پیش اجرا شد با مطلع: «شتک زده است به خورشید خون بسیاران…» و شعری که اخیرا اجرا شد با مطلع:‌ «آهای خبردار، مستی یا هشیار، خوابی یا بیدار، خوابی یا بیدار…» که در آلبوم رگ خواب منتشر شد، نمونه ای از این شعرهاست. در ادامه مقاله ای که در نقد شعر حسین منزوی است را می خوانید:

ضرورت و لزوم ایجاد تحول در قالب‌های کلاسیک- ‌چه از لحاظ فرم وچه از حیث محتوا- کمی بعد از نوآوری‌های نیما احساس می‌شود.

نیما راهی را انتخاب می‌کند و آن را به دیگران نشان می‌دهد. از مشخصه‌های وزنی تحول نیما که بگذریم به وجوهی از این تحول می‌رسیم که فراگیرتر ... دیدن ادامه ›› و گسترده‌تر از مفاهیمی چون وزن و فرم است.

نیما حرکت تئوریزه ای در جهت نو گرایی در قالب هایی چون غزل نمی کند؛ اما راه گشایی های او مسیر را برای ایجاد تحول در قالب های کلاسیک هموار می کند.

نیما که راه را هموار می کند، شاعرانی چون ابتهاج و منوچهر نیستانی با شکستن برخی مولفه های دیکته شده و ثبت شده کمی فراتر می روند.

ابتهاج در غزل های سال‌های دهه سی و چهل به بعدش نشان می دهد که قالب های کلاسیک را با مولفه های جدیدی آزمایش می کند.

البته پای بندی اش به فضاهای پدیدآورنده معمول در شعر گذشته، بیش تر است و از همین‌رو چندان همراه دیگران نیست.

بهبهانی و نیستانی هم سعی در طرح فضاهای تازه‌ای دارند. این گروه با پای بندی به اصول و قواعد اولیه و اصلی قالب های کلاسیک در فرم ساختار شکنی می کنند و آن را از محدوده بسته و کلیشه ای آن خارج می کنند.

این پای بندی در کنار ساختارشکنی و فراروی به تولد گروهی می‌انجامد که به اصطلاح، نئوکلاسیک نامیده می‌شوند. این گروه که در کنار شاعران نوقدمایی و هم ردیف با آن ها قرار می‌گیرند، تجربیات شان از صافی نیما و فرارَوی او عبور می‌کند و بی شک جسارت و جرأت نیماست که اجازه دست‌درازی در قالب هایی با قدمت چندصد‌ساله را صادر می‌کند.
نئوکلاسیک ها محتوا و مضمون را از نیما می گیرند و در تلاش برای خلق فرمی جدید باز به مؤلفه‌های شعر نیمایی نظر دارند. در همین دوره است که ابتهاج قالب نیمایی را هم تجربه می‌کند و نیستانی نیز به کلی ره رو نیما می شود.

سیمین بهبهانی، در‌پی‌آن، مطابق با موج شکل گرفته پیش می رود و در فرم و القای مفاهیمی تازه از زبان می‌کوشد. او در ارکان افاعیل، تغییراتی ایجاد می‌کند و اوزان متفاوت و مختلفی را تجربه و در واقع خلق می‌کند.

در شعر این گروه، تفاوت ها کمتر از شباهت هاست. ابتهاج در عشق به شیوه قدمایی ها می‌رود و سیمین نیز از لحاظ محتوا به برخی اصول قدیمی و متداول پای بند است.

اما مهم ترین و مشخص ترین وجه تفاوت در القای معناست. غزل نئوکلاسیک به دنبال معنی کردن هر بیت نیست و لزومن معنی را در هر مصرع و بیت نمی‌جوید.

در این غزل، ساختار و محتوا به گونه ای است که معنا در فضای کلی شعر متولد می‌شود و بدون پیوستگی و پیوند بیت ها معنایی عینی به دست می آید.

به دنبال این ویژگی هر بیتی هم که با این ساختار همخوانی نداشته باشد، اجازه ورود به ساختمان شعر را نمی یابد؛ هرچند که به تنهایی معنا و مفهوم مستقلی داشته باشد.

غزل نوگرا، که پایبند به اصول کلاسیک هم است، با همین ویژگی ها متولد می شود و به راه ادامه می دهد و دراین راه همان، طور که اشاره شد، شباهت هایش به فضاهای به وجود آورنده‌ شعر کلاسیکِ گذشته بیش از تفاوت هایش با آن هاست.

در این میان، غزل منزوی بر خلاف این قاعده کلی عمل می کند و با ارائه فرمی جدید و محتوایی کاملن متفاوت پا به عرصه ای می گذارد که بعد ها غزل معاصر یا غزل نو لقب می گیرد.

منزوی با نخستین مجموعه شعرش، که در سال ۱۳۵۰منتشر می شود، صورت هایی از غزل نو را نمایان می کند؛ غزلی که در ادامه روند طبیعی اندیشه نوقدماییون خلق می شود. فرم، فرمی است که تقریبن تجربه شده است، اما جدای از غزل نئوکلاسیک محسوب می شود.

در شعر حسین منزوی، فرم برای محتوا حد و محدوده تعیین نمی کند و محتوا نیز دست و پای فرم را نمی بندد. با این که او را از فرمالیست های عرصه غزل سرایی به حساب می‌آوریم؛ اما محتوا است که در غزل منزوی اولویت و برتری دارد و محتوا هم که عشق است و چیزی به جز این نیست.

منزوی در گفت و گویی پیرامون رابطه فرم و محتوا و چگونگی شکل گیری آنها می‌گوید: «یک شعر خوب، حتمن باید فرم خوب هم داشته باشد. یعنی شاعر پیشرو و معاصر حتماً در شعر خودش به فرمالیسم هم توجه دارد، ولی نه به صورتی که شعر را فقط به شکل تبدیل کند و تنها به اصالت شکل معتقد باشد.

# صابر محمدی
hesampars و تیلا بختیاری این را دوست دارند
سلام . در جست و جوهایم به مقاله ای برخوردم به قلم آقای صابر محمدی . شاعر و روزنامه نگار ادبی . دیدم که چه قدر خوب تاثیر نو آوری های نیما را بر شعر معاصر فارسی و به طور مشخص بر غزل نوی زنده یاد حسین منزوی بیان کرده است . حیفم آمد که شما نخوانید . روی همین اصل ، آن را به اشتراک گذاشتم . این مقاله چون طولانی ست آن را در دو بخش می آورم . بخش بعدی را می گذارم برای هفته آتی . پایدار باشید .
۱۰ مهر ۱۳۹۶
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید