اجرا با تأخیری ۴۵ دقیقهای آغاز شد؛ اتفاقی که راستش نمیتوانم بههیچوجه قبول و هضمش کنم و فقط با یک عذرخواهی صرف در ابتدای نمایش نمیشود از آن گذر کرد. امیدوارم مسئولین سالن پاسخگو باشند!
و اما خود اجرا
مشکل اصلی «من»:
محتوا فدای فرم شده، و فرم نیز به اندازهٔ کافی پرداخت نشده تا این فقدان معنا را
... دیدن ادامه ››
جبران کند.
متن نمایش از پرشهای ناگهانی و ناموجه رنج میبرد؛ پرشهایی که نه منطق دارند، نه لایهٔ معنایی تازه ایجاد میکنند. نتیجه، روایتی است پراکنده و نامنسجم که مخاطب بهسختی میتواند خط فکری آن را دنبال کند. این عدم انسجام در میزانسنها و صحنهپردازی نیز تداوم مییابد؛ طراحی لباس و صحنه، علیرغم تلاش برای ایجاد تصویر، ارتباط قابللمسی با اتمسفر اثر ندارد و بیشتر شبیه مجموعهای از انتخابهای جداگانه و بیپیوند است.
حرکت فرممحور آغاز و پایان نمایش که ظاهراً قرار بود نقطهٔ اتصال معنایی باشد، نه تنها به انسجام کمک نکرد، بلکه بهسبب ناهماهنگی اجرا و پرداخت ناکافی، از زیبایی و تأثیر دور بود و در پایان نسبت به ابتدای نمایش حتی ضعیفتر نیز اجرا شد.
در مجموع، نتیجه اثریست که بیشتر به تجربهای ناتمام شبیه است…
با آرزوی موفقیت برای این تیم