تاریخ اتمام کار توی تیوال 31 تیر ماه ذکر شده در حالی که نمایش 28تیر آخرین اجراش رو روی صحنه برده. برای منی که نمیتونم هر روز به تیوال سر بزنم، چه چیزی این عدم هماهنگی رو توجیه میکنه؟ حتی دیدم که آقای عزیزی ذکر کرده بودند که آخرین اجرا 28م خواهد بود اما تیوال همچنان این تاریخ رو به روز نکرده. امید به اینکه این مشکلات دیگه تکرار نشن چون ساده ترین قضیه ذکر دقیق بازه ی اجراست، به نظرم.
من کمتر نویسنده ای دیده ام که در یک متن با این حجم و تراکم و این همه روایت ،هنوز منسجم بماند،طنز ویژه ی امضا دار خود را داشته باشد،این قدر مستند باشد و این همه نترسد.نترسد از این که متن فرو بیافتد.ترسی که بدنه درام فارسی را لرزانده است.بد هم لرزانده است.اما از این ترس اینجا خبری نیست.این جا نه از تکرار ملال آور زن و شوهر روشن فکر نما خبری هست،نه از بازخوانی های پیاله مند متون ژنده،نه از طبل های بزرگی که بخواهند ادای یونسکو و هاینر مولر را دربیاورند.این جا که سرزمین سجاد افشاریان است،یک جزیره تازه از آب درآمده است که از همه جزیره های دیگر سرسبزتر است.
شانس خواندن یا دیدن چند نمایشنامه از او ،در مضمونهای مختلف،روش های مختلف و ساختار مختلف تجربه ای زیبا و دوست داشتنی بود که باید بخاطرش از او تشکر کنم.
شاید سالن اصلی ارسباران انتخاب خوبی برای اجرا نباشد.شاید عمق ناچیز سن آن نفس کارگردان را بگیرد و جای حرکت بازیگران را محدود کند.اما میری با انتخاب تقریبا طیف خوبی از بازیگران مستعدش و با برخورد مستمر با نمایشنامه و امکانات آن رویهم رفته کارگردانی به جایی کرده است.
فکر کنم خیلی طرفدار سجاد افشاریان هستم.کار لدت بخشی است.و همیشه امیدوارانه است.
یکی از تاثیرگذارترین تئاترهایی که دیدم!
ببخشیدن کسی که عزیزت رو ازت گرفته خیلی خیلی سخته، ولی با همه ی سختیش، ممکنه! اونهایی که میبخشند افراد قدرتمندی هستند...
کاش آدمها بتونن در لحظه احساسات، عصبانیت و حتی نفرت خودشون رو کنترل کنن تا همچین فجایعی رخ نده.
تلنگر خوبی بود و ارزش دیدن و شنیدن داشت... دوستان گفتنی ها رو قبلا گفتن و من فقط میتونم به این گروه خسته نباشید و خدا قوت بگم.
اما یک انتقاد به برخی از تماشاگران محترم
ای کاش بدونیم میتونیم به چه دیالوگهایی از ته دل و با صدای بلند بخندیم و چه دیالوگهایی برای خندیدن مخاطب نیست!! برام عجیب بود که چرا بعضی ها به دیالوگهایی که دردناک بودن و جای تامل داشتن میخندیدن؟!