خدا عمرت بده علی جان
زخمه هایی که به تار میزنی، نشتر به خستگیهای روح ماست
بزن...، بزن که خوش میزنی
«بیواژه» از «نسل ما» میگی، از «آینه»ای که «بیقرار»ه، این روزها هم حقیقتاً بجز اینها دیگه «سخنی نیست»
:)
آن که مست آمد و دستی به دل ما زد و رفت
در این خانه ندانم به چه سودا زد و رفت
جای همه کسایی که دوست داشتن باشن و نبودن خالی!
سلام دوستان،
من دو تا بلیت براى ردیف ٩ دارم،اما متاسفانه خودم نمى تونم برم:( تقریبا هم وسطاى ردیفه، صندلى هاى ١٩ و ٢٠،
اگر مى خواین بهم خبر بدین.
اینم ایمیلم:
Farnazyou@gmail.com