«به نظرم مردم استرالیا بیانگیزهترین آدمای دنیان. آخه انگیزه همه اینه که برن استرالیا»
درمورد داستان میتونم بگم تحت تاثیر قرار گرفتم. انسان
... دیدن ادامه ››
نگونبخت و فرار تمومنشدنیاش در/از زندگی. یکی با بال چیده، یکی با گلوی بریده و یکی هم با صدای خاموش شده.
همه آخرش غرق میشن/میشیم.
بازیها سطح مطلوبی داشتن. ایدههای اجرایی و نورپردازیها هم همینطور. البته که هر دو جای پیشرفت دارن.
چیزی که درمورد این کار خیلی دوست داشتم موسیقی زندهای بود که در صحنه های مختلف نمایش رو به زیبایی همراهی میکرد.
چیزی هم که دوست نداشتم، رورانس آخر کار بود. اون حسی که از نمایش داشتم و درگیرش شده بودم رو مقداری خراب کرد.
«من عاشق جنگم. چون منو یاد خونه میندازه»
تشکر میکنم از همه کسانی که برای این نمایش زحمت کشیدن.
شاد و آزاد باشید