*از ایلام تا ایران*
هگل (فیلسوف آلمانی) بازیگر را چنین تعریف میکند: بازیگر با تمام وجود با چهره , قیافه و با صدای خود هنر آفرینی میکند. وظیفه او این است که خویشتن را با نقشی که بر عهده دارد یکی سازد. صدا , طرز سخن گفتن , حالت ها قیافه و به طور کلی همه اعمال و اندیشه های او با نقشی که دارد تطبیق کند.
بازیگر که خود موجود زنده ای است مجبور است همه چیز را از یاد ببرد تا بتواند احساس دیگری را نشان دهد یعنی نقش انسان دیگری را بازی کند.
بازیگر همچون هر انسان زنده صاحب چهره , قیافه و حالتی خاص است که با سرشت او آمیخته و مختص به خود اوست. بازیگر باید این همه را تغییر دهد تا بتواند خودش را با نقشی که بر عهده اش میگذارند تطبیق دهد.
برای یک بازیگر داشتن استعداد البته ضروری است لیکن این استعداد و خلاقیت که ذاتا در یک بازیگر نهفته است بدون کمک یک روش پیشرفته نمیتواند
... دیدن ادامه ››
به طور کامل شکوفا شود انتظاراتی که از یک بازیگر صحنه میرود بسیار زیاد است.
.
.
برای نوید محمد زاده ای که از زمستان 66، ورود آقایان ممنوع، پچ پچه های پشت میدان نبرد،ویران،مرد بالشی،شکلک،آخرین نامه با او همراهم فرازها و فرودهایش رو دیدم و این آخری...... "دل سگ"
خسته نباشی پسر، مطمئنم این نقش مانا می شود و بعد ها همه از این نقش یادخواهند کرد.
امیدوارم باز هم بدرخشی
آمین