*توهمی به نام زنده گی*
وقتی آدم تا این اندازه بی اهمیتِ، چه فرقی داره که مادرش کوه باشه.خیلی از ماها تا حالا بارها و بارها بهش فکر کردیم وقتی صبح، از خواب بیدار شدیم و حالمون مثلِ تمام روزهایی که در پیش داریم خوبه!!!!!! این صدا تو گوشمون چندین و چند بار نجوا کرده که :"دست خودته،تمومش کن؛ اصلا چی رو می خوای ادامه بدی ، گور بابای هرچی اصول اخلاقیه که تاکید می کنه حق با این زندگیه. چه دلیلی داره که من سختیهای این زندگی رو تحمل کنم تا اطرافیانم با حضور من به آرامش برسن."
حالا تصور کنین کلید اتمامش دست خودمون بود؛ آیا می تونستی مرگ رو به عنوان یه راه حل بپذیری؟! یا اینکه خودت قاتل خودت
... دیدن ادامه ››
باشی!!!!؟
.
.
.
.
این کار نمایشنامه خوبی داره ولی از جایی که قاضی وارد میشه روند نمایش دچار سکته می شود؛طراحی صحنه و میزانسن ها بسیار ساده اس، بیشتر به تله تاتر شبیه است(شاید به علت اجرای همزمان دو کار در یک سالن).در مورد بازیها ، الهه شه پرست روندرو به رشد خودش رو بعد از "بالستیک زخم" همچنان ادامه می دهد و هومن کیایی هم به خوبی در نقش "دکتر اِمرسون" ظاهر می شود.و اما نوید محمد زاده به نظر من نقشِ "کِن هَریسن" هنوز برای نوید در نیامده یا بهتر عنوان کنم در جاهایی از نمایش من خودِ نوید محمدزاده ویا حتی "شاریک" رو روی صحنه دیدم تا "کِن هَریسن" .
خسته نباشید به گروه