سلام

شب بسیار خاطره انگیز و دل انگیزی داشتم با کافه مسعودیه، عمارت مسعودیه و تئاتر جنایت و مکافات.

در مورد نمایش با توجه به اینکه خوانده بودم کار موزیکال هست توقع خیلی بیشتری از موسیقی داشتم. نه اینکه موسیقی بد باشد ولی انتظارم را جز در بعضی صحنه ها برآورده نکرد. البته انتخاب آکاردئون به عنوان ساز این نمایش را دوست داشتم اما آنچنان از قدرت این ساز بهره گرفته نشده بود مثلا به صورتی که در نمایش "من چه جوری ممکنه یه پرنده باشم" از روح الله جعفری شاهد بودم. به لحاظ موزیکال بودن هم "کمدی تارتوف" از خانم نونهالی قوی تر بود. در واقع چیزی که در نمایش شاهدیم همسرایی بازیگران است نظیر آنچه در گروه همسرایان نمایش "فهرست" دیدیم و اتفاقا کارکرد آن هم کاملا نظیر فهرست است وقتی راسکلنیکف را متناظر با رهبر ارکستر فهرست در نظر بگیریم.

اما بقیه ی عوامل از متن و کارگردانی و طراحی صحنه و لباس و گریم تا بازی ها، منسجم و قوی ظاهر میشوند تا این تئاتر در نمایش عظمت این رمان ... دیدن ادامه ›› بزرگ موفق باشد و ازین گذرگاه صعب و خطیر به سلامت بگذرد.

البته آقای پاکدل با اینکه بازی قابل قبولی ارائه میدهند اما با توجه به محوری بودن نقششان، انتظار بیشتری ازیشان میرود و هنوز مقداری فاصله دارند تا راسکلنیکف شدن که البته امیدوارم در اجراهای بعدی این فاصله برطرف شود. بازی الهام شکیب، عطا عمرانی و سوده شرحی برایم بسیار دلنشین بود و مجید آقا کریمی هم خیلی خوب نقش بازپرس را ایفا نمود.

نمایش ریتم خوبی دارد و به خوبی در تمامی پرده ها جذابیتش را تداوم میبخشد اما چند پرده درین میان جذابیتی دوچندان میابند از جمله صحنه ای که بازیگران به صورت یک عکس دسته جمعی کنار هم قرار میگیرند، سخنرانی کاترین و رقصی که دسته جمعی با همراهی مارمالادف مست اجرا میشود و البته اینها تنها مواردیست که الآن به خاطرم آمد و احتمالا دو یا سه مورد دیگر را از قلم انداخته ام مثلا جایی که راسکلنیکف مارمالادف را از زیر پای اسب ها بیرون میکشد یا به دونیا وصیت میکند و دونیا آواز میخواند اگر اشتباه نکنم.

اگر موسیقی نمایش قوی تر بود مطمئنن یک بار دیگر به تماشای این نمایش میرفتم اما فعلا درین مورد تردید دارم.

در پایان پیشنهاد میکنم زودتر تشریف ببرید(مثلا ساعت ۶ و نیم) و سری به کافه مسعودیه بزنید و دمنوشی نوش جان کنید( کافه تا ۷ و نیم باز است)، سپس گشتی در این عمارت باصفا و روح بخش بزنید و پیش از شروع نمایش لختی در حیاط عمارت کنار آن درخت خوشبوی میانه ی راه بنشینید و دست آخر هم از تماشای جنایت و مکافات محظوظ شوید. شب به خیر