در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | شکوه حدادی: دیگر جوان نمی شوم و دیگر جوان نمی شوم نه به وعده عشق و ن
S3 > com/org | (HTTPS) 78.157.41.90 : 01:53:34
دیگر جوان نمی شوم


و دیگر جوان نمی شوم
نه به وعده عشق و نه وعده چشمان تو
... و دیگر به شوق نمی آیم
نه در بازی باد و نه در رقص گیسوان تو
چه نامرادی تلخی

و دریغا
چه تلخ تلخ فرو می ریزم
با سنگینی این غربت عمیق
در سرزمین اجدادی خویش

و دریغا
چه عطشناک و پریشان ... دیدن ادامه ›› پیر می شوم
در بارش این گستره تشویش
در خانه خورشیدها ، خاطره ها

دریغا
چه بی برگ و بار لال می شوم
در دور دست آن گلها ، گمانها ، گفتگو

و مگر فراموش می شود؟
سرانجام آن جست و جو ها و آن چشمه و
چشم انداز آواز و آرزوها

و مگر فراموش می شود آن بهاری که آمده بود
با رقص شکوفه هایش و وعده همان بهار
که در کرامت درختان تابستانیش
هیچ سبد و سفره ای بی نصیب نخواهد ماند
از سرشاری میوه های مهربانیش

و دریغا بر من
چگونه فراموش می شود سبدها وسفره هایی که
سالهاست نه سیب را می شناسند و نه مهربانی را

و دریغا بر من
چه لال و بی برگ و بار پیر می شوم
در این سوی دیوارهایی که از من
دزدیده اند سیب را و
جانمایه سرودهای جوانی را

و دیگر جوان نمی شوم
نه به وعده این بهاری که آمده است
و نه به وعده آن شکوفه های نو شکسته


محمد رضا عبدالملکیان
دوست داشتم بزنم دوست دارم اما خیلی تلخ بود خیلی .. باید از هر سنی که توش هستیم لذت برد و بهش نازید

آیا میشود؟


چگونه فراموش می شود سبدها وسفره هایی که
سالهاست نه سیب را می شناسند و نه مهربانی را
۰۳ تیر ۱۳۹۳
بله درسته جناب ابرشیر گرامی تلخ ست خیلی تلخ .
بله باید از هر سنی که توش هستیم لذت ببریم
ولی نمی دانم آیا زمانه این اجازه را به ما می دهد ؟


ناگهان دلت می گیرد........
از فاصله ی بین آنچه که می خواستی......
و آنچه که هستی........
۱۲ تیر ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید