متاسفانه کار دچار تغییرات به احتمال زیاد اجباری زیاد شده و اولین نکتهاش تغییر پوشش شخصیت اصلی ( مرضیه ) هستش که با تبلیغات و عکس های رسمی نمایش تفاوت داره.
در کل اطلاع از اینکه محتوای نمایش چقدر فرق کرده فعلا ناممکن هستش اما کار دچار اضافه گویی زیادی هستش؛ سعی داره احساسات و نمادهایی رو چندین باره و حتی بعضا مکرر به نمایش بگذاره.
از بازی خانم مهتاب ثروتی، زنان ماسک دار و البته نورپردازی و موسیقی کار باید که تمجید کرد اما در یک جمله باید بگم:
به هدف نمیزنه؛ خیلی نزدیک میشه به یک اثر ماندگار، ولی ضربه نهایی و اون تاثیر عمیق رو نتونست حداقل برای بنده بگذاره...
در آغاز میخواستم تبریک بگم به تمامی عوامل، بابت دور دوم اجرا که با اختلاف زیادی بهتر از نسخه اول میباشد؛ این امر نه تنها به تناسب بیشتر بازیگرها و شخصیتها برمیگردد بلکه حتی به سالن اجرا و فضاسازی درستتر اجرا هم مربوط میشود.
نمایش همانطور که از پسِ نام کارگردان هایش نمایان است؛ پر از لحظات قابل تامل و پرداخت شده است اما چند صحنهی کلیدی در کار وجود دارد که سطح کار و معنای آن را ارتقا میدهند( متاسفانه در دور اول اجرا به نظر بنده ناموفق بودند) که وجود بازیگران نقش تام و لورا ( مهدی یگانه، میرا امیرنسب و سپیده نیکآیین و...) کمک بسیاری به جا افتادن اثر آن لحظات دارد.
خسته نباشید و درود میگم به تمامی تیم نمایش و امیدوارم بر روی صحنه همچنان درخشان، بمانند و اجرا کنند...
متنهای کافکا همیشه سخت، چالش برانگیز و برای مخاطب عام، خسته کننده بودند؛ حتی این داستان که به نظرم بسی عمیق و مهم است.
در اجرای این کار اما، شاهد روبرویی واقعی با یک میمون بودیم؛ تک به تک حرکات، نگاهها و لحن، متعلق به موجودیست که آن را میمون مینامیم. امشب شاهد تماشای عجیبترین بازیگری عمرم بودم و به جواب این سوال رسیدم که چرا و چگونه، فرهاد آییش بزرگوار، بازیگر چندین و چند نقش مهم در طول سالیان اخیر تئاتر ایران بوده است.
ای کاش میشد که در تبلیغات نامی از فرهاد آییش نبینیم تا بیشتر متوجه جادوی بازیگری او بشویم و شناخت بازیگر، برای بسیاری به کاری غیر ممکن بدل شود.
در نهایت ممنونم از عوامل بابت این اثر، این متن و این بازی که برایم نمایانگر سطح دست نیافتنی و دیگری از هنر بازیگری و نمایش بود...
درود و احترام فراوان دارم خدمت گروه اجرایی
کار برام به دو قسمت تبدیل شد؛ قسمت اول یا نیم ساعت آغازین که دیدنش بسیار سخت و تا حدی طاقتفرسا بود در تماشا، آدم رو خسته میکرد.
و اما نیم ساعت دوم و پایانی کار که به شکل بی نظیری اوج میگیره؛ تک به تک دیالوگهای استاد بیضایی ارزش بارها شنیدن پیدا میکنن، بازی، کارگردانی، موسیقی و نور به اوج تکامل و هماهنگی میرسن و در ده دقیقه پایانی، یکی از بهترین لحظات تئاتر دیدن در عمرم رو شامل میشد.
ممنونم از گروه محترم و عوامل، وجودتون ارزشمنده و باعث افتخار...
با سلام خدمت تمامی عزیزان در تیوال
آیا شروع برنامههای هنری از روز شنبه مورد تایید هستش ؟!
چون بلیت فروشیها هم از اون تاریخ شروع شده
دوستان عزیز تماشاخانه ایرانشهر و نمایش باغ عدن؛
با توجه به وضعیت خیابان های اطراف و حتی بسته بودن ورودی های خیابان ایرانشهر؛ ای کاش که شرایطی برای لغو بلیت و یا یک اجرای جایگزین پیش بینی میشد؛ بنده و دو گروه دیگه از دوستانم از دو ساعت قبل راه افتادیم و هیچ راه ورودی پیدا نکردیم حتی در خیابان های مجاور...
ما هنوز برای به تصویر کشیدن اساطیر وطن خودمون اندر خم یک کوچهایم و دوستان به سراغ بتهوون رفتند؛ بسیار هم عالی!
حداقل انتظار این بود که شاهد یک نمایش قابل تحمل و تامل مثل کار باخ از جناب آقای بهزاد عبدی باشیم اما این کار بی هدف و بلاتکلیف بود!
گاهی میخواست موزیکال باشد، گاهی فاخر و گاهی اثر گذار اما در این میانه با شوخی های سطح پایین، نا کارآمد و جنسی به پایین ترین سطوح نمایشی میرسید تا به مخاطب بفهماند نباید نمایش را جدی گرفت.
جناب آقای مولانیا که آثار خوبی رو ازشون دیده بودیم اصلا و ابدا مناسب ایفای نقش بتهوون نبودند؛ نه از نظر سطح بازی، نه چهره نه بدن و نه حتی توان نواختن موسیقی که ایشان نداشتند.
حیف که انرژی گرفت و انرژی نداد این نمایش؛ تفکر که بماند...