در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش جمعه‌کشی
S3 > com/org | (HTTPS) 78.157.41.91 : 20:40:04
امکان خرید پایان یافته
۰۷ مهر تا ۲۴ آبان ۱۳۹۸
۱۹:۳۰  |  ۱ ساعت و ۲۰ دقیقه
بها: ۴۰,۰۰۰، ۳۵,۰۰۰ و ۲۵,۰۰۰ تومان  |  جزییات
همکف
از ردیف ۱ تا ۶: ۴۰،۰۰۰ تومان
از ردیف ۷ تا ۹: ۳۵،۰۰۰ تومان
بالکن: ۲۵،۰۰۰ تومان
جمعه‌ها یک ساله، صبحش مثل بهاره، ظهرش مثل تابستون، عصرش مثل پائیزه، غروبش، زمستون!

گزارش تصویری تیوال از نمایش جمعه‌کُشی / عکاس:‌سارا ثقفی

... دیدن همه عکس‌ها ››

گزارش تصویری تیوال از نشست خبری نمایش جمعه‌کُشی / عکاس:‌سارا ثقفی

... دیدن همه عکس‌ها ››

اخبار

›› یادداشت محمدرضا آزادی (دکترای علوم ارتباطات)، برای نمایش «جمعه‌کُشی»

›› یادداشت شاهرخ تندروصالح، نویسنده و منتقد ادبی برای نمایش «جمعه‌کُشی»

›› یادداشت همایون علی‌­آبادی، برای نمایش «جمعه‌کُشی»

›› «جمعه‌کُشی» برای دومین بار تا ۲۴ آبان ماه تمدید شد

›› یادداشت دکتر نعمت‌الله فاضلی، برای نمایش «جمعه‌کُشی»

ویدیوها

آواها

مکان

پایین تر از میدان حسن آباد، ضلع جنوبی پارک شهر، خیابان بهشت، تماشاخانه سنگلج
تلفن:  ۵۵۶۳۰۸۷۱، ۵۵۶۲۵۴۴۴

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
جمعه‌ها قد یک ساله، صبحش مثل بهاره، ظهرش مثل تابستون، عصرش مثل پائیزه، غروبش هم زمستون!
میثم محمدی، s salehi و محمد فروزنده این را خواندند
امیرمسعود فدائی این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
چرا باز هم غم؟
چرا باز دلشوره های دمادم؟
پسینگاه جمعه؛
همان لحظه های هبوط!
همان وقت میلاد آدم!*
قیصر امین پور
تا وقتی تقویم ها جمعه دارند ، تا وفتی جمعه ها تعطیلند ، نمایشنامه جمعه کشی بدیع و تازه است
وقتی غروب جمعه دلت میگیره یک نفر میخواهی که باهاش حرف بزنی حرف بزنی حرف بزنی . مهم نیست چی بگی چی بشنوی ، فقط ی هم کلام ی هم زبون ، کسی که بار غمت را سبک کنه
استاد خلج به تعبیر قیصر امین پور (لحظه های غم و دلشوره در پسینگاه جمعه ) را به صحنه آورده، حکات مردمان کوچه و بازار در قهوه خانه ای در تهران سال 52 که غم نان فرصت تفریح و استراحت را از آنان ربوده است
پیرمرد شهرستانی که آواره کوچه و خیابان تهران شده، بالاخره زخم های زندگی اش سر باز می کند و در حالت مستی و گریه ، غم های خود را بازگو می کند . این صحنه بهترین بازی است که تابه حال در فیلم ها و سریالهای قبل و بعد انقلاب دیده ام ، بازی بدون اغراق و حرکت اضافی
( پیشنهاد :فرصت تماشای این صحنه را از دست ندهید)
استفاده از آواز اصیل ایرانی و بازیگران خوش صدا لطف تماشای نمایش را دو چندان می کنه
سپاس از همه عوامل نمایش و استاد خلج و تشکر ویژه از جناب گیاهچی
عالی بود جناب تهوری
۲۰ آبان ۱۳۹۸
عباس عزیز سپاس از مهرت
۲۱ آبان ۱۳۹۸
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید