در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال بهرنگ | درباره نمایش مرد بالشی
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 12:57:10
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
[خطر لو رفتن: این متن ممکن است گوشه هایی از داستان را برای خواننده لو دهد.]
------------------------------------------------------------------------------------------
من تاکنون دو اجرا از مرد بالشی دیدم، اجرای اول در تماشاخانه ایرانشهر حدودا سه هفته پس از آغاز اجرا، و اجرای دوم در روز دوم از دور دوم اجرا در فرهنگسرای ارسباران. سعی می کنم در ابتدا بیشتر به شخصیت های داستان و بازیگرهاشون بپردازم:
توپولسکی:
کاراگاهی که خودش رو یک الکلی پرخاشگر میدونه. اما در واقع نه تنها پرخاشگر نیست بلکه خیلی هم خونسرده. آرامشی داره که باعث میشه آدم بهش اعتماد کنه اما در واقع قابل اعتماد هم نیست. باید گفت پیام دهکردی خود توپولسکیه. به قدری در این نقش فرو رفته که انگار دقیقا شخصیت و رفتار اون رو پیدا کرده. حرکات خاصی که داره از میمیک صورتش گرفته، تا ور رفتن با بینیش در حین صحبت، تا نوع راه رفتن و لنگیدنش تا جدا کردن شلوارش از پشتش، تا لحن جذابی که در هنگام بیان جملات و کلمه ها در صداش داره (و متفاوت با اون صدای محکم و مقتدریه که تا پیش از این از او دیده بودیم) همه و همه باعث میشه که باور نکنیم او پیام دهکردیه. براستی که او خود ... دیدن ادامه ›› توپولسکیه.
اِریِل:
پلیس جوانی که در کودکی مورد آزار پدرش قرار گرفته و بنابر این از همه کسانی که یک کودک رو به هر نوعی مورد آزار قرار میدن متنفره و اونهارو به شدت مورد ضرب و شتم و شکنجه قرار میده، حتی کسانی رو که فقط بهشون مظنونه. چون اعتقاد داره که اونها بعدش دیگه هرگز هوس نمی کنند حتی یک انگشتشونو به روی هیچ بچه ای بلند کنن. نوید محمدزاده خوب از عهده این نقش براومده و اون رو باور پذیر کرده، خصوصا در اجرای دومی که دیدم به مراتب بهتر از اجرای اول بود. چهره عصبانی و اخم های در همش و حرف زدن پرخاشگرانش به خوبی شخصیتش، گذشته دردناکش، و ارادش برای از میان برداشتن چنین افرادی رو نشون میده.
کاتوریان:
کاتوریان شخصیت اول داستانه. نویسنده ای که داستانهای کوتاهی مینویسه که در اکثر اونها بچه ها به طرز وحشتناکی (به قول اِریِل) سلاخی میشن، و حالا اون رو دستگیر کردند، نه به جرم نوشته هاش (هرچند که در ابتدا اینگونه به نظر میرسه) بلکه به جرم رخ دادن قتل هایی مشابه اون داستان ها. در دور اول اجرا احمد مهرانفر عهده دار این نقش بود. بازیگری که در روزهای آخر تمرین به گروه اضافه شده بود و تسلط کامل رو روی دیالوگ ها و اجرا در روزهای اول نداشت. برخلاف انتقادهای بسیاری که به او برای بازی در این نقش میشد از دید من احمد مهرانفر نمره قبولی گرفت. استرسی که خیلی ها از اون به عنوان بازی ضعیف یاد میکردن، قسمت اعظمش جزئی از نقشش بود. در واقع کاتوریان به دلیل شخصیت خاصی و گذشته خاص تری که داشته، شخصیت متزلزلی پیدا کرده و طبیعیه که وقتی خودش رو پس از سالها در دفتر پلیس میبینه (هرچند که این اتفاق رو بخاطر داستانهاش میدونه نه جنایتی که در سالهای دور مرتکب شده) استرس سراپای وجودش رو بگیره. هرچند که در بعضی موارد بازی غیر طبیعی ای داشت مثل زمانی که مورد ضرب و شتم قرار گرفت و گاهی هم در بیان دیالوگ ها تپق میزد، اما به نسبت کل بازیش این موارد قابل اغماض بود. در دور دوم اجرا علی سرابی نازنین در نقش کاتوریان ظاهر شد. سرابی بر خلاف مهرانفر خیلی روان و پخته بازی کرد به قدری که این روان بودن بازیش باعث شد اون استرسی رو که کاتوریان باید میداشت نتونه به خوبی منتقل کنه. در ابتدای نمایش تماشاگر باید مظنون میشد که آیا کاتوریان گناهکاره یا به اشتباه به او مظنون شدند، و متاسفانه سرابی به قدری ریلکس بازی میکرد که تماشاگر رو در مورد بی گناهیش مطمئن کرد. علاوه بر اون شدت رابطه عاطفیش با مایکل رو نتونست به خوبی مهرانفر نشون بده. اما به جز این دو مورد، در بقیه موارد سرابی عالی بود و با تسلطی که بر دیالوگ ها و نوع رفتار کاتوریان داشت بیننده رو کاملا جذب می کرد. با اینکه او در دور اول نقش دیگری رو بازی کرده بود اما مثل همیشه این بار هم به خوبی از عهده نقشش بر اومد.
و اما... مایکل:
مایکل برادر بزرگتر کاتوریان که در کودکی قربانی دیوانگی پدر و مادرش بوده، در اثر شکنجه هایی که شده دچار عقب افتادگی ذهنی شده و حالا کاتوریان از او نگهداری میکنه. کاتوریان خودش رو بخاطر مایکل مقصر میدونه و مایکل هم کاتوریان رو قهرمانی میدونه که اونو از زندگی زجرآورش نجات داده. این موضوع باعث رابطه عاطفی عمیقی بین این دو برادر شده. در دور اول اجرا علی سرابی عهده دار نقش مایکل بود که همونطور که انتظار میرفت درخشید. بازی خوبش به خوبی یک معلول ذهنی رو به تصویر میکشید که علیرغم جنایاتی که مرتکب شده خیلی هم شیرین و دوست داشتنیه. در دور دوم اجرا، این نقش بر عهده احمد ساعتچیان قرار گرفته. تماشاگرانی که علی سرابی رو در نقش مایکل دیدند، شاید نتونن بپذیرن کس دیگری بتونه این نقش رو به این خوبی از آب در بیاره. من هم چنین تصوری داشتم و با دید منفی نسبت به این تغییر به تماشا رفتم. اما ساعتچیان با بازی فراتر از انتظارش نشون داد بی دلیل نبوده که محمد یعقوبی بهش اعتماد کرده. مایکل ساعتچیان گرچه مانند مایکل سرابی دوست داشتنی و دلنشین نبود (و اون استایل اکی بامزه رو هم نداشت)، اما این امر که او در اثر شکنجه دچار معلولیت شده و از ابتدا اینگونه نبوده رو باورپذیرتر به تصویر کشید. ساعتچیان مایکل متفاوتی از سرابی رو اجرا کرد (البته به جز نوع خنده ها و گریه ها) و با این حال خوش درخشید.

کارگردانی:
محمد یعقوبی یک بار دیگه نبوغ کارگردانیش رو نشون داد. از بازی خوبی که از بازیگرها گرفته بود تا موقعیت های طنزآمیزی که ایجاد کرده بود تا از تلخی و سیاهی داستان کم کنه. البته این بار او در این راه یک شریک هم داشت: آیدا کیخایی، شریک زندگیش.

طراحی صحنه و لباس:
در اجرای دوم متاسفانه بخاطر کوچک بودن سن فرهنگسرای ارسباران از دکور کامل و متحرکی که در ایرانشهر مورد استفاده قرار گرفته بود، خبری نبود. بنابر این میزانسن در نشون دادن موقعیت ها کمی ضعف داشت یا به عبارتی بهتر، ناقص شده بود. طراحی لباس اما در هر دو اجرا عالی بود، و دقیقا مطابق نقش ها و شخصیت پردازی ها بود و حتی اونهارو تقویت هم کرده بود.

در مورد این تئاتر خوب هنوز هم حرف های زیادی میشه زد، اما به جاش پیشنهاد می کنم تماشاش رو در چندین روزی که از اجرای دور دوم باقی مونده از دست ندین. حتی اگر دور اول هم این کار رو دیدین، مطمئن باشید از دوباره دیدن این کار خصوصا با تغییرات ایجاد شده، لذت بیشتری خواهید برد.
موضوع خوبی داشت.
اما خوب کارگردانی نشده بود.
۲۷ مرداد ۱۳۹۲
ترجمه اش هم منتشر شده...
ترجمه خانم زهرا جواهری انتشارات افراز
۲۸ مرداد ۱۳۹۲
سپهر خان سپاس ویژه از شما به خاطر معرفی متن ترجمه شده. حتما مطالعه می کنمش.
۲۹ مرداد ۱۳۹۲
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید