در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال میرزارضا | درباره کنسرت خیال پرواز (علیرضا قربانی)
S2 > com/org | (HTTPS) 78.157.41.91 : 04:21:39
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
یه شب خوب
:)
بعد از مدتها بالاخره کنسرتی دیدم که ملودی داشت و واقعا کار شده بود، همنوازی الکی نبود و با برنامه‌ریزی می‌نواختند (البته اگه کنسرت‌های علی قمصری رو بذاریم کنار).
قطعات ساز و آوازش دیگه یه جاهایی زیاد میشد که به نظرم برای کنسرت زیاد مطلوب نیست، ولی در کل علیرضا قربانی یه دونه باشه.

و اما نوکته:
دوستان ایشالا همه‌شون کنسرت موسیقی سنتی تشریف ... دیدن ادامه ›› بردن، بله؟
آهان شما به نظر نرفتی، بله خود شما دوست عزیز، نه شما نه، اون بغل دستی، بله شما، خب برای اون عزیزانی که تشریف نبردن و بویژه این دوست عزیزم عارضم وسط کنسرت یه آنتراکت می‌دن معمولا، بعد از اینکه ملت همیشه در صحنه برمی‌گردن و گروه نوازندگان و خواننده میان و مستقر می‌شن، اهّن و اوهّون و صدا صاف کردن و ساز کوک کردن و اینا که تموم شد و گروه تمرکز کردن برای اجرا، یه نفر اون وسط داد می‌زنه: «استاد دوستت داریم»، «همایون دوستت داریم»، «سالار دوستت داریم»، «حسین دوستت داریم»، «اشکان دوستت داریم»، «ارژنگ دوستت داریم»، «------- دوستت داریم»، دیگه عرف شده، ینی واقعا جزوی از برنامه شده دیگه، ناخودآگاه وقتی قسمت دوم برنامه می‌خواد شروع بشه منتظر همچین جمله‌ای هستم اصن، ولی دیشب عجیب بود که این اتفاق نیفتاد!!!
اصن شاخ و شونه درمیومد از کله‌ام!!
بعد آقا دیگه وسط کار ساز و آواز، تمرکز لازمه، داداشم حالا یادت رفته وسط استراحت بگی استاد دوستت داریم حتما باید جبران کنی؟؟ مگه نذر کردی داد بزنی؟ نذر کردی وسط کنسرت ابراز ارادت کنی به استاد؟؟؟؟
آقا چشمتون روز بد نبینه، وسط ساز و آواز که استاد اوج گرفت بالا خوند و شعرشم قشنگ بود، یهو یکی اون وسط داد زد: «دمت گرم»!!!!!!!!
شاخ و شونه بود که از اقصی نقاط مردم درمیومد!!!
علیرضا قربانی خنده‌ش گرفت لب و لوچه رو به هم گره زد که نخنده، داشت سنتور تو شور میزد یهو رفت اصفهان مثلا، همهمه شد اصن ریخت به هم همه‌چی!!
ینی دیگه همه رقم ژانگولر دیده بودیم تو برنامه‌های هنری به جز این مورد!!!

بعد حالا کنسرت تموم شد، سأنس دومم بود، جمع کردن، چراغارو خاموش کردن، یکی داشت زیر صندلیارو تمیز میکرد، عوامل سالن داشتن لباس تو خونه ای میپوشیدن که دیگه تموم شده و اینا، در و پیکر قفل کردن و اینا، ساعت 12:30 داشتم پله‌های پارکینگ برج میلادو میومدم پائین، دیدم یه خانم بهمراه سن و سالی که داره، با پاشنه بلند داره پله‌هارو سه‌تا یکی میاد بالا، یه دسته گل قشنگم دستشه، عرق می‌ریزه ولی همچنان مصمم به راهش ادامه می‌ده، نمی‌دونم کِی می‌خواست به استاد برسه و ازش تشکر کنه بابت کنسرت!! حالا اینکه کنسرتو دیده بود، بعد آخرش یادش افتاده بود گل‌ رو تو ماشین جا گذاشته، یا هر مسئله دیگه‌ای که بود، خلاصه با دیدن این مورد عجایب دیشب تکمیل شد.

منتظر گزارش‌ها و مستند‌های بعدی من از «زیست هنری» باشین
:D
غلامرضا شایسته فر، دیشب، تهران
:))

دقیقا تا چه ساعتی طول میکشه سانس دوم یعنی ۲۱:۴۵
۰۳ خرداد ۱۳۹۳
کسایی‌ که کنار من نشسته بودن انگار یادشون رفته بود که اومدن کنسرت یا با گوشیاشون مسیج می‌دادند یا بازی‌ میکردن یا عکس می‌دیدن :|
و اصلا انگار متوجه نبودند که نور گوشیاشون موجب اذیت بقیه ست !!
۱۷ خرداد ۱۳۹۳
رفتن به کنسرت و تیاتر یه جور ژست شده تقریبا، البته مردم گناهی ندارن بخدا، وقتی موقعیت تفریحات سالم توی جامعه وجود نداره، خب مردم با این وضع اقتصادی، چقدر می تونن برن مسافرت؟ یا دور هم جمع شن این خونه اون پارک فلان جای دیدنی؟؟؟
خب میان به سمت تیاتر و سینما و کنسرت که دم دست تر هم هست، من اتفاقا موافق این حضورم، بالاخره برآیند همه اینها مثبت خواهد بود ایشالا، ولی به شرطی که من نوعی که تازه پام باز شده به اینجور جاها، نگا کنم به اطرافیانم ببینم عرف اینجور جاها چیه؟ چه چیزایی رعایت میشه؟ چه چیزایی مهمه؟!!
بعضیا متاسفانه هیچ علاقه ای به رعایت حقوق دیگران ندارن،‌ معمولا طلبکارم هستن!!
۱۸ خرداد ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
عکس هایی از تمرین گروه اجرای کنسرت «خیال پرواز»
http://www.musicema.com/node/199841

نوکته: اون عزیز دل، یک نفری که این برنامه رو دوست نداشتی! چرا؟
منکه هرجا هر مطلبی راجع به این کنسرت خوندم، نشون دهنده این بود که برنامه جدیدی هست و قبلا اجرا نشده، از کجا به این نتیجه رسیدی که دوست نداشتی؟
شادی بهرامی این را خواند
رعنا جمالی، baharinbahar، پانته‌آ کبریایی و M.akhavan این را دوست دارند
:)))
۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۳
بنده عذر می‌خوام، تقصیر خودتونه خب، اون دوست گلم نوشته بود «مانی‌مون»، خب من تشخیصم ضعیفه درست، ولی دیگه خدائیش من از کجا باید کسب اطمینان می‌کردم که مانی‌مون پسر است یا دختر است؟؟ یا باید تاس می‌ریختم، یا سکه شیر و خط، یا اینکه فیفتی فیفتی حدس می‌زدم،‌یا درست درمیومد یا غلط که غلط از آب درومد، آقا بود،‌انقدر خجالت کشیدم.
الانم داستان شما تکرار همون، خب من قبلا عکس پروفایل شمارو ندیده بودم، اسمتون هم که «ام» است، من از کجا بایستی می‌فهمیدم که مرضیه است و مثلا محمد نیست؟ عایا؟؟؟؟ فلذا اینجا هم بدلیل عدم دسترسی به تاس و سکه حدس زدم، که طبق معمول غلط حدس زدم، عذر می‌خوام.
:))

شاهین ... دیدن ادامه ›› جان 5 ساعت پیش از شما خانم اخوان اومده گفته آقا نیست خانومه، تو باز نوشتی آقای اخوان؟؟؟؟ خجالت نمی‌کشی؟
آقای اخوان من از شما عذر می‌خوام دوباره دوباره یه بار فایده نداره
:))))
۰۴ خرداد ۱۳۹۳
آخ ببخشید خانم اخوان! سرکار خانم مرضیه اخوان!
۰۴ خرداد ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید