اینکه تو یه تماشاخانه ی نه چندان درجه یک و حتی نادِنج! بشینی و یه کار فوق العاده ببینی جوری که نادنجی صندلیا یادت بره خیلی ارزش داره.
با غزل قصه همراه شی و بی قافیه بودنش رو درک کنی و پابه پای اجراش باهاش زندگی کنی ,با اشکاش اشک بریزی و با خل بازیاش بخندی و افرین بگی از ته دل به یه نمایش دل چسب که شدیدا مناسب حال این روزاته.
_ینی میخام بگم پیشنهاد میشه خیلی زیاد._
_پاشید برید ببینیدش و قایقانه شید._