دانلود فیلم " آبی گرمترین رنگ است " برنده نخل طلای شصتوششمین جشنواره کن همراه با زیر نویس فارسی
http://4film3.ir/?p=1262
فهمیدن و درک دستاوردهای عَبدِالْلَطیف کِشیش در فیلم "Blue Is The Warmest Color/آبی گرم ترین رنگ است" کمی دشوار است،فیلم نگاهی استادانه (اگر چه جنجالیWink به درون زندگی دختری جوان در فراز و نشیب تجربه اولین عشق است.موضوع فیلم شاید به نظر تکراری بیاید اما کِشیش و بازیگر فیلم اَدل اِکسارشاپِلِس آن را طوری به تصویر کشیده اند که تجربه ای استثنایی را رقم می زند.فیلم مخاطب را از مرزهای شهوت فراتر می برد و به هم ذات پنداری با شخصیت فیلم می رساند.ما تنها شاهد زندگی اَدل نیستیم؛ما خود بخشی از زندگی او و در احساسات و تصمیمات او شریک می شویم.این یک فانتزی عاشقانه نیست و روی تمام قسمت های فیلم می توان به واقع حساب باز کرد.داستان فیلم تصنعی نیست،دنبال راه حل های آسان نمی گردد و برای جلو رفتن،خود را به یک پایان خوش متکی نکرده است.دیدن فیلم یک تجربه نادر سینمایی را فراهم می کند:این امکان که خود را سه ساعت در زندگی فردی دیگر گم و احساسات او را
... دیدن ادامه ››
تجربه کنید.
اَدل دختری است که در سال یکی مانده به آخر دبیرستان تحصیل می کند.کِشیش در مقدمه فیلم عجله به خرج نداده و بعد از دیدن چندین تصویر و نما پی به موقعیت اَدل در مدرسه و خانه می بریم.ما حتی خوابیدن او را هم می بینیم و دوربین در کل بیش از حد معمول به او نزدیک می شود و حریم خصوصی زیادی برای او باقی نمی گذارد.کِشیش از نماهای بسته و طولانی به وفور استفاده کرده است.او روی چشم ها،لب ها و دندان ها زوم می کند.این کار ممکن است در ابتدای فیلم آزار دهنده به نظر برسد اما قدرت نهفته در آن خیلی زود خود را نشان می دهد؛کِشیش آن چنان ارتباطی بین بیننده و شخصیت ایجاد می کند که هیچ چیز تا انتهای فیلم آن را نمی شکند.
اَدل باکره است.این مسئله از دید دوستان او ناخوشایند است به همین خاطر او تصمیم می گیرد با پسری دوست شود و کاری در این مورد انجام دهد،اما او رابطه ایجاد شده را رضایت بخش نمی بیند و آن را پایان می دهد.به همین ترتیب رابطه بعدی او با یکی از دوستان مدرسه ای لزبین اش هم به جایی نمی رسد.روزی در خیابان دختری مو آبی توجه او را به خود جلب می کند،اگر چه او در آن زمان نمی داند اما این دختر مو آبی،اِما (لِئا سیدوWink به بخش مهمی از زندگی او تبدیل خواهد شد.این دختر هم چون کِرمی به ضمیر ناخودآگاه اَدل نفوذ می کند و آن شب اَدل هنگام خود ارضایی به اِما فکر می کند.
چندی می گذرد و آن دو یک دیگر را اتفاقی در کلوپی ملاقات و سر صحبت را باز می کنند.این اتفاق منجر به دوستی و سپس یک رابطه عاشقانه پر حرارت می شود.فیلم به جلو جهش می کند و در این حین چشمه هایی از وقایع کلیدی زندگی اَدل را می بینیم.بعد از اتمام مدرسه او نزد اِما نقل مکان می کند و بعد از پایان دوره ماه عسل گونه و دور شدن از ساحل آرامش،رابطه آن ها به آب های طوفانی ای می رسد که هر رابطه طولانی مدتی دیر یا زود به آن خواهد رسید.اَدل که هنوز آسیب پذیر و در بسیاری موارد خام و نپخته است،مرتکب یک اشتباهی شده و سپس یاد می گیرد که بعضی زخم ها با عذر خواهی بهبود نمی یابند.
احتمالا بسیاری از بینندگانی که برای دیدن فیلم می روند از دو نکته آگاه هستند،یکی این که "Blue Is The Warmest Color/آبی گرم ترین رنگ است" نخل طلای جشنواره کن در سال 2013 را برده است و دوم این که فیلم چند تا از بی پرده ترین صحنه های رابطه جنسی میان دو لزبین که تا کنون در فیلم ها دیده شده را در خود دارد.سه صحنه از این دست در فیلم هست که علی رغم جذاب بودن کمی بیش از حد مورد نیاز به طول می انجامند.(نکته ای که در مورد خود فیلم هم می توان گفتWink کِشیش در نشان دادن فعالیت های شخصیت ها در اتاق خواب کوتاهی نکرده اما این امر شامل سایر قسمت های زندگی آن ها نیز می شود و ترسیم کلیت زندگی مشترک آن ها برای کِشیش اهمیت زیادی داشته است.
کلمات از توصیف زیبایی نقش آفرینی های انجام شده در فیلم عاجز هستند و جای تاسف دارد که اِکسارشاپِلِس یا سیدو نمی توانند نامزدی اسکار دریافت کنند.(فیلم هم نمی تواند در بخش بهترین فیلم خارجی شرکت کند،زیرا تاریخ اکران آن در فرانسه خارج از تاریخ تعیین شده آکادمی اسکار استWink سیدو که برای مخاطبان آمریکایی به دلیل بازی در فیلم های "Mission:Impossible-Ghost Protocol/ماموریت:غیر ممکن-پروتُکل شبح" و "Inglourious Basterds/حرام زاده های لعنتی" ممکن است شناخته شده باشد،بازی بسیار سطح بالایی انجام داده و اعتماد به نفس اِما به عنوان یک هنرمند و انسان را با رگه هایی از آسیب پذیری در لایه های زیرین به مخاطب عرضه کرده است.اِکسارشاپِلِس خیره کننده ظاهر شده و برهنگی عاطفی او از برهنگی جسمی اش بسیار قدرتمندتر است.حتی یک لحظه در کل زمان فیلم هم وجود ندارد که کسی بتواند در صادقانه بودن این نقش شک کند.این ایفای نقش بدون شک در میان برترین نقش آفرینی های سال قرار می گیرد.
معمولا وقتی نام این فیلم به میان می آید صحبت از س** هم می شود اما این فیلم در واقع در مورد س** و برهنگی نیست.فیلم درباره زندگی است به خصوص زندگی اَدل،و س** هم بخشی از زندگی است.رابطه هم جنس*** گرایانه حدود نیمی از زمان فیلم را به خود اختصاص داده است.تمام زندگی اَدل زمانی که با اِما می گذراند نیست اگر چه شدت و صراحت نماهای آن ها باعث می شود بیننده آرزو کند که ای کاش کارگردان زمان بیش تری از آن را نمایش می داد.قوی ترین نماهای فیلم جر و بحث هایی میان اِما و اَدل است که احساسات بیننده را بر می انگیزند؛یکی از آن ها رویارویی آن دو بعد از اشتباه اَدل و دیگری چند سال بعد اتفاق می افتد.
جنجال زیادی حول این فیلم به پا خواست که شاید به دلیل جلب کردن توجهات به فیلم،آن قدرها هم برای آن بد نبوده باشد.بعد از نمایش فیلم در کن،در مورد صحنه های جن**سی فیلم بسیار نوشته شد و این به خصوص به انتقاد اصلی بسیاری از منتقدین به ویژه زنان تبدیل شد که این صحنه ها را بی مورد و هدف آن ها را سود جویی می دانستند.سپس بازیگران فیلم (به خصوص سیدوWink از کِشیش بابت روش های خسته کننده فیلم سازی اش انتقاد کردند.(این که از هر صحنه چندین برداشت انجام می شده استWink وقتی فیلم در جشنواره نیویورک نمایش داده می شد کِشیش و اِکسارشاپِلِس حضور داشتند ولی سیدو مشخصا غایب بود.اما با نگاهی به نتیجه کار سخت می شود روش های کِشیش را زیر سوال برد.
"Blue Is The Warmest Color/آبی گرم ترین رنگ است" به صبر و برد باری احتیاج دارد.بیننده باید آمادگی توجه به سه ساعت فیلم و فرصت دادن به آن را داشته باشد.سرعت فیلم در بعضی قسمت ها بسیار پایین است اما شفافیت شخصیت ها به خصوص اَدل ارزش تماشا کردن را دارد.مخاطبانی که به فیلم های شخصیت محور و پر دیالوگ علاقه ندارند علی رغم تمام زیبایی ها،جذب این فیلم نخواهند شد.اما کسانی که مایل هستند خود را در روایت زیبای کِشیش غرق کنند زمان خوبی را خواهند گذراند.