اریک امانویل اشمیت یک داستان فلسفی بسیار هوشمندانه و ساده، در ارتباط با دوستی غیرمتعارف بین پسربچهای یهودی و پیرمردی خردمند و عارف را به زیبایی به تصویر کشیده است.
موسیقیهای نمایش: زار : محمدرضا علیقلی La Vie En Rose (Louis Armstrong) sous le ciel de paris (Edit Piaf) Dernière Danse (Indila) The Doorway
این نمایش با بازیگران آلمانی از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۱۶ اجرا و کاندید بهترین اجرا در ایالت غرب آلمان شدهاست.
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
یکی از بهترین ترین ترین تئاترهایی که دیدم..و نیم ساعت بدون وقفه باهاش اشک ریختم.
به نظر من عرفان و شیوه ارتباط با اون و در نهایت لذت واقعی از زندگی، حلقه گمشده تک تک لحظه های نابیه که ما توی این جهان میگذرونیم و این توی نمایش موسیو ابراهیم به مخاطب یادآوری میشه انگار.
قسمت های آخر نمایش و تصویرسازی قونیه و سماع صوفی ها و عروج.. وای که بالاترین کیف دنیا رو به من داد و قلبم رو بعد از مدت ها واقعا صیقل داد و روشن کرد! ^_^
یک دنیا ممنونم آقای جلالی، امیدوارم سلامتیتون هر چه زودتر برگرده.
ممنونم از راهنمایی تون.. بالاخره بلیط گرفتم و بی صبرانه منتظر جمعه هستم... فقط من با کارت دانشجویی خودم 2 تا بلیط تخفیف دار گرفتم میخواستم بدونم همراه هم باید کارت دانشجویی داشته باشن؟
بنا به استقبال تماشاچیان، اجرای این نمایش از تاریخ ۱۴ آذر تا ۱۰ دی در ساعت ۱۷:۳۰ تمدید شد، علاقه مندان برای تهیه بلیت می توانند از امروز ساعت ۱۲ اقدام به خرید بلیت کنند.
بسی لذت بردیم از تماشای این نمایش
بازی های روان،نورپردازی خوب و دکور بسیار ساده، پرداخت خوب همه ی این عوامل باعث شد این نمایش دلچسب باشه پخش آهنگ آقای کوهن هم در آخر انتخاب هوشمندانه ای در این ایام بود.
ممنون و خسته نباشید
دینگ!!!!!! لبخند
دیشب به تماشای تئاتر موسیو ابراهیم رفتم. از دیدن این نمایش راضی بودم. بازی ها، نمایشنامه، کارگردانی همه چیز در حد قابل قبولی بود. به همگی خسته نباشید می گم
علیرضا کوشک جلالی با وجود محدودیتهایی که در رعایت امانت نسبت به داستان اصلی داشته است، به نظر من به خوبی از عهده تبدیل این داستان زیبا به نمایشی جذاب و خوش ریتم برآمده است. اگرچه حذف های خود خواسته او (به دلیل آگاهی به محدودیت های موجود در فضای هنری ایران) تا حدودی باعث ضعف نمایش در شخصیت پردازی موسیو ابراهسم شده است اما بازی درخور تحسین رضا مولایی تا حدودی توانسته است این ضعف را جبران نماید.
هوشمندی کارگردان و طراح صحنه باعث شده است فضای صمیمی و ساده قصه در اجرای نمایش نیز حفظ شود که به نظر من این قوی ترین نقطه کار جلالی است چرا که تماشاگر به خوبی و از همان لحظات ابتدایی با فضای ساده و صمیمی داستان ارتباط برقرار می کند. شخصیتهای داستان نیز اگرچه صرفا با دو پرسوناژ روایت می شود اما بازیگران به خوبی از عهده ایفای نقشها برآمده اند و به همین دلیل شناخت تک تک شخصیتهای قصه به خوبی از همان لحظات آغازین نمایش برای تماشاگر ایجاد می شود.
به نظر من فضای تئاتر در ایران نیازمندی اجراهای اقتباسی بیشتری از نوع موسیو ابراهیم است تا کارگردانان جوان بتوانند با تماشای این نوع اجراها با ظرافت های شخصیت پردازی و بویژه طراحی صحنه متناسب با قصه های موفق معاصر آشنا شوند.
بازی اشکان خطیبی رو خیلی دوست داشتم.
نورپردازی قوی، خلوت بودن صحنه رو خنثی کرده بود.
نمایشنامه اقتباس مناسبی از منبعش بود، هم به اصل نوشته وفادار مونده بود، هم از کپیبرداری طوطیوار و کسلکننده اجتناب شده بود
باید زودتر مینوشتم. اما گاهی آدم تصمیم میگیرد بعضی حس ها را برای خودش نگه دارد. بعضی وقتها آدم خسیس میشود! امشب که همه تهران درگیر تگرگ و ترافیک بودند، من برای دومین بار غرق این تیاتر شدم. تا الان دوستان زیادی، دقیق و فنی و کارشناسانه درباره موسیو ابراهیم نوشته اند. من از دلم مینویسم:
موسیو ابراهیم برای من تکه ای از شازده کوچولو بود انگار. قسمتی گم شده که اگزوپری مجال نوشتن پیدا نکرده بود. شازده کوچولویی که اینبار بیشتر در زمین مانده بود و درگیر آدم بزرگها شده بود. موسیو ابراهیم با بازی روان و هماهنگ بازیگرانش نقشی ماندگار از من های گم شده ذهن آدم های امروز را رقم زد. سوییچ کردن های آنی بازیگران به نقش های متفاوت به همراه نورپردازی و موسیقی به جا، برای من هم عطر دریا را زنده کرد و هم محیط یک خانقاه را.
من هنوز هم دلم میخواهد چندباره در فضای سکرآور این تئاتر غرق شوم.
این نمایش رو دیدم واقعا فوق العاده بود . دیالوگ های قوی و اجرای بی نظیر و قدرتمند اشکان خطیبی منو ترغیب میکنه که برای دومین بار دیدن این نمایش رو انتخاب کنم . و فقط یک سوال باتوجه به اطلاعیه ی اول تیوال مبنی بر اینکه این نمایش تا 28 آبان ماه به روی صحنه میره امکان خرید بلیط برای آخرین روز این نمایش که ممکن میشه و اینکه اصلا تا 28 ام اجرا دارند یا خیر ؟
درود جناب بامداد گرامی
تا جاییکه یادم است آهنگ زیر آسمان پاریس یا sous le ciel de paris از ادیت پیاف و زندگی مانند گل سرخ La Vie En Rose اما با اجرای آرمسترانگ بود
به نظرم یک آهنگ از جنوب هم بود در مایه های موسیقی زار اگر اشتباه نکنم