«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
سرش و چرخوند سمت ام که ببوستم، گفتم دوربین داره، گفت جریمه اش و می دیم، چراغ سبز شد دنده خلاص بود، چراغ قرمز شد دنده خلاص بود، چراغ سبز شد دنده خلاص بود، چراغ قرمز شد دنده خلاص بود، سبز شد خلاص بود، قرمز شد خلاص بود ... خلاص بود
وای عکس... وای عکس... وای...این عکسه عالی بود. این عکسه همه چیز داشت. عکسه همه چیز بود. نور، عمق میدان، من، پری، ماشین عروس، یه بوسه ی طولانی، فوق العاده بود.
من واقعا دلم تنگ شده براش
فیلم ش رو میخوام. کاری بود واقعا...
:((
"کلی چراغ وصل کرده بودم تو ماشین، یه نورپردازیِ تمیز رو صندلی بغل! دهنِ دینام سرویس. من با دست چپم دنده عوض می کردم چون تو دست راستم دست اون بود. گور پدر گیربکس! میخوام یه دیقه دیرتر بره دنده دو. اصن میخوام نره! دستِ اینو ول کنم به خاطر صفحه کلاج.... من که جلو رو نیگا نمی کردم. جلوی من سمت راستم بود.."
بلیط ها قیمتشون زیاد شده اکثر دوستانم ایرانشهر یا حافظ اجرا میرن من دو تا سالن کلا خط قرمز کشیدم دیگه نمیتونم برم یکی همین انتظامی اون یکی محراب هست بودجه ام نمیرسه
میخواستم این نمایش با سه شب با مادوکس برم به جاش هوموریباس انتخاب کردم
نشد برم ببینمش ;)
خدا رو شکر که انقدر دوست داشتین
دارم فکر میکنم چقدر ما ها در تیوال شبیه همدیگه هستیم همه ممون
من هر وقت ازم سوال میکنن بهترین سال زندگیت چه سالی بوده نمیتونم جواب بدم چون اصلا سال خوبی در زندگیم نبوده که بخواد خاص باشه برام
ولی در عوضش هزاران لحظه در زندگیم هست هر کدومشون از دیگری خاص تر هست همه اش هم در سالن های نمایش رقم میخوره
لحظاتی که من حاضر نیستم با دنیا عوضشون کنم
انقدر خود خواه و بد جنس میشم که دلم نمیخواد اون لحظه رو با هیچ کسی شریک بشم
حتی با کسی حرف نمیزنم راجع بهش مبادا طرف مقابلم تصورش کنه احساسش کنه دلم میخواد فقط و فقط مال خودم باشه ;)