در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | نگاه سهرابی درباره نمایش هامون بازها: وای "هامون "و این "هامون بازها" !!!!! شروع لطیف
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 08:11:55
وای "هامون "و این "هامون بازها" !!!!!

شروع لطیف و ب جا از علی عمرانی و اون آواز
(ای شاخ گـل، که در پی گلچین ‌دوانیم
این بود دست‌رنج مـن و باغـبانیم
پروردمت به نـاز که بنشینمت به پـای
آخر چرا به خـاک سـیـه می‌نشانیم؟) که با روان آدم بازی میکرد تا به انواع دیوانه بازی های شیرین که از هامون باز ها کاملا بر می آد!
روایت اپیزودیک که غالب کار های استاد رحمانیان هست؛دقیقا در مورد روایت این کار ب جا و درست بود.
نمایش فیلم برای نشون دادن گذر زمان ... دیدن ادامه ›› ابزار مناسبی بود اما اگر این هم طی اپیزودنمایشی ،نمایش داده میشد ؛من بیشتر می پسندیدم.
بازی ها یِ عالی و روونی که در جهت روان هامون باز ها شنا می کرد، بی نظیر بود.
بویژه دیوانه بازی های آقای "اشکان" که در لفواه ی بازی خوب ،عجب پیچیده شده بود.
به عنوان مثال ،هامون بازیه ی اپیزودی که "اشکان "تنها در خونه به خود می پیچید و در خلصه ی هامونی رفته بود. اون جوک ،اون دیالوگ ها و ویرایشش به تناسب زندگی خود "اشکان" عالی بود. یا مست کردن "علی عمرانی" با هامون و به نقل از خودش "شبانه روزی"کردن مستی با هامون.
دیکتاتوری هامون باز ها و تعصب نسبت به هامون و در عین حال باز خورد کسایی که هامون باز اجباری بودن؛بی نظیر بود. در کنار همه ی این ها من کار رو دوست داشتم؛زیاد .اما اگر کار کمی از فضای کمدی فاصله میگرفت یا تم ابزورد به کار تزریق میشد جهت بیان طنز بیشتر ،مورد پسند من قرار میگرفت البته میدونم که ابزورد به فضای این کار ابدا ربطی نداره؛مِن باب این عرض کردم که اگر می بود ؛ برای بیان کمدی در مورد هامون و بیان متا فیزیکی که حول داستانِ این فیلم هست؛ و شاید کمک کردن به ایجاد بستری وسیع تربرای هم ذات پنداری بیشتر با فیلم"هامون" و هامون بازی هایِ کاراکتر های نمایش رو همراه می داشت.
اما طنز لطیف و خوبش و درامی که طی مکالمه های یک طرفه ی مانی حقیقی با هومن پیش می اومد یا همون جمله ی خیلی کوتاه"من گاوم دیگه..." "هومن" در خلوت خودش ،خطاب به "مانی حقیقی" جنس طنز نادری بود که من طالب تک طنازی هایی از این قبایل بودم تا به تکرر موقعیت کمدی.
گره گشایی کار و جمع شدن هامون باز های نمایش در اپیزود های آخر و گذر زمانش برام لحنی هجو گرایانه داشت و دوست می داشتم طور دیگری بیان میشد اما تصادف این جمع شدن دوباره با واقعه ی فوت"خسرو شکیبایی" رو دوست داشتم و در عینی که فکر میکردم چه طور میشود در اینجا پایانی داشت که کمدی باشد و هجو نباشد و غیر قابل پیش بینی هم باشد؛با پیغام آقای مهرجویی و واکنش هومن ؛عجیب جواب خودم رو گرفتم.
تقسیم بندی دکور و عدم ارتبط قسمت های دکور رو دوست داشتم و ناهنجاریه تفکیک جفت های "هامون باز " در صحنه ی انتظار شروع شدن هامون از سینما ماورای شبکه چهار...
تغییر چهره ی زیبای خانم نصیر پور به تناسب شغلش در اپیزود های آخر دلچسب بود.گریم جناب خطیبی شایان تشکر و توجه به اجتماع "هامون باز ها" شایان تقدیر...


واقعا ممنون...