چشمانم را میبندم و تمام جهان میافتد و میمیرد.
پلکهایم را میگشایم و همهچیز دوباره زاده میشود.
فکر میکنم تو را درونِ ذهنم ساختهام.
خواب دیدم تو مرا در بسترم جادو کردی
و مجنون وار برایم آواز خواندی و دیوانه وار مرا بوسیدی.
فکر میکنم تو را درونِ ذهنم ساختهام
خیال کردم تو بازگشتی از همان راهی که گفتی،
اما من پیر میشوم و نامت را فراموش میکنم.
باید به جای تو، عاشق مرغ توفان میشدم.
دست کم، وقتی بهار از راه میرسد، آنها دوباره غرش میکنند.
چشمانم را میبندم و تمام جهان میافتد و میمیرد.
#سیلویا_پلات
💙🦋💔