به تماشای اولین شب اجرای ایفل نشستم و حیرت زده شدم از دیدن نمایشی که در قالب دو مونولوگ با بازی درخشان دو بازیگر آوا گنجی و رها حاجی زینل مزین شده بود در ابتدا آوا گنجی با مهارت تمام نقشی که بدان محول شده بود را به خوبی اجرا کرد تا اینکه به مونولوگ دوم رسیدم و با چیزی رو به رو شدم که کم تر پیش میاید در جهان تئاتر ما اتفاق بیفتد، بازی درخشان یا بهتره بگم زندگی کردن تا بازی کردن یک بازیگر ..، گویی یک بازیگر تکه ای از زندگی خویش را که سراسر رنج و رنج و رنج …بوده را دوباره زیست میکند و هر شب در هر اجرا دوباره و دوباره برای چیزی که از سر گذرانده اشک میریزد ،میلرزد ،میشکند ، فرو میپاشد و دوباره همچون ققنوس از خاکستر خود بال و پر میگیردو زاده میشود آن هم نه فقط برای دوباره زندگی کردن بلکه برای دوباره اجرا کردن ،دوباره بازی کردن …و در پایان فقط میتونم بگم دست مریزاد به این جسارت …
خسته نباشید میگم به تمامی عوامل این اجرای زیبا..
متنی به شدت جذاب و پرداخت هنرمندانه کارگردان و بازی های درخشان بازیگران ، به ویژه سرکار خانم رها حاجی زینل که با چه ظرافت هنرمندانه ای دو نقش را در این اجرا به نمایش گذاشتند الحق که تحسین برانگیز بود..
همچنین بازی بازیگر کاراکتر یوزفکا با اجرای بهروز پناهنده و اقای شهروز دل افکار در نقش عمو و پدر روحانی به شدت کارشده بود و به شدت دیدنی..
طراحی نور و طراحی لباس هم در این نمایش به چشم بنده حقیر درخشان آمد و در پایان به همه عزیزان خسته نباشید میگم…
سلام و عرض خسته نباشید به همه افرادی که در ساخت این اثر تعامل داشتند..،
متنی قابل تأمل با دکوری متناسب..
نمایشی با کارگردانی فکر شده و جذاب ..
و در پایان بازی درخشان جناب آقای اسماعیل گرجی و همچنین بازیگر کودک سورنا بداغی و اجرا گران عزیز دیگر..
بینهایت از هنرمندی تان لذت بردم ..
موسیقی به کار کمک شگرفی کرده بود بازی بازیگران به خصوص اسماعیل گرجی خوب بود
دکور با اجرا مقاربت داشت جسارت کارگردان رو میپسندم ،نور میخواست شگفت اور باشه اما نتونست کارش رو کامل انجام بده ..
از بازی بازیگران بی نهایت لذت بردم به خصوص صدف صفری
نمایشی با ریتم خوب ،علی رغم اینکه متن زیاد مورد سلیقه من نبود اما در کل نمایش شسته رفته ای بود و با وجود اینکه شب سوم این نمایش رو دیدم به نظرم قطعا بهتر از این ها خواهد شد به صدف صفری کارگردان و بازیگر این اثر تبریک میگم هم برای بازی درخشانش و هم برای انسجامی که در گروه به وجود اورده بود و به وضوح دیده میشد ..،