در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال نمایش آنا کارنینا
S2 > com/org | (HTTPS) 78.157.41.91 : 11:18:01
امکان خرید پایان یافته
۳۰ خرداد تا ۲۷ تیر ۱۳۹۶
۱۹:۳۰  |  ۱ ساعت و ۱۰ دقیقه
بها: ۳۰,۰۰۰ تومان
مجری معروف تلویزیون در پانصدمین برنامه‌اش مهمان ویژه‌ای دارد؛ همسر سابق اش که هنرپیشه معروفی است مهمان این قسمت برنامه است و باید روبروی همدیگر بنشینند و در کمال آرامش برنامه را اجرا کنند اما سایه همسر جدید مجری که او هم هنرپیشه معروفی است لحظه‌ای دست از سر آنها برنمی‌دارد.

گزارش تصویری تیوال از تمرین نمایش آنا کارنینا / عکاس: حانیه زاهد

... دیدن همه عکس‌ها ››

اخبار

›› دانشجویان با بلیت نیم بها " آناکارنینا " را می بینند

›› پیش‌فروش بلیت نمایش «آناکارنینا» به‌صورت نیم‌بها و باقیمت ۱۵ هزار تومان

ویدیوها

آواها

مکان

خیابان طالقانی، خیابان شهید موسوی شمالی، جنب خانه هنرمندان، تماشاخانه ایران‌شهر
تلفن:  ۸۸۸۱۴۱۱۵_۸۸۸۱۴۱۱۶

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
نمایش واقعا خوب بود. بازی ها مصنوعی جلوه میکرد ولی واقعا برای این فضا و داستان بازی مناسبی بود. نمایش هیچ چیز حوصله سر بری نداشت و یکی از واقعیت ... دیدن ادامه ›› های جامعه را به طرزی خلاقانه نمایش می داد.
پایان نمایش بی نظیر بود. کیت که نقش آنا کارنینا را بازی کرده بود داستان تولستوی را به نحوری تغییر داد و توضیحاتی درباره این پایان می دهد که کاملاً برابر با واقعیت است . مخاطب را کاملاً توجیه می کند.
در کل تجربه بسیار خوبی بود. تشکر از گروه اجرا
یاسمن پورمهران این را خواند
گروه نمایش موج این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
کفش شماره 41‬‎


آرش عباسی در جدیدترین اثر خود یعنی آنا کارنینا شکل دیگری از به بازی گرفتن دیگران را روی صحنه نمایان کرده است. اینبار بر خلاف ... دیدن ادامه ›› نمایش "نویسنده مرده است" این حس نامیرایی از یک نویسنده به بازیگر نقش آنا کارنینای رمان تولستوی منتقل شده است. بازیگری که شاید ادامه زنده بودن خود را در آنا کارنینا بودن و همذات پنداری با او می یابد و حیات خود را بدون در قالب نقش فرو رفتن، شبه وار تلقی میکند. در این نمایش، تماشاگر شاهد نمایش در نمایشی است که به مرور متوجه میشود تماشای یک برنامه زنده تلویزیونی پیشتر تبدیل به صحنه زورآزمایی از طرف اجرا گران آن شده است که سعی در نبش قبر گورستان خاطرات دارند. برای کیت که خود همچون مردار گذشت ها میماند این یادبود ها همچنان زنده است و برای وودی که موجودیت خود را در چیره یابی بر آینده دست یافتنی در پانصدمین برنامه تلویزیونی پیدا میکند، جائی از تاریخ گم شده است.
کتی با بازی چشم نواز معصومه رحمانی میخواهد نه تنها وودی که میلیون ها بیننده ی تلویزیونی واقعیت لحظه او را باور کنند و به نوعی به پرسوناژ آنا کارنینا تبدیل میشود. او دیگر نه کتی و نه یک بازیگر برنده جایزه بفتا، بلکه آنا کارنینای مدرنی است که این دیگری شدن را در گرو روح کشی ایی میداند که بمانند خودکشی آنا کارنینا، لاشه های جسم بی روح خود زیر چرخ های قطارهای کشف میکند. اما برای وودی ( با بازی بهنام شرفی ) به عنوان مجری این برنامه تلویزیونی قضیه این دیگری بودن به شکل فاصله گذاری خود آگاهانه از خود واقعی بودن است. این خود نبودن کارکترها تبدیل به افشای واقعیت با هم بودن این شخصیت ها وقتی در کنار هم در استودیو هستند میشود. آدم و حواهایی که مبدل به آدم و حواهای دیگر و غریبه ای شدند.
آرش عباسی با یک باز آفرینی و الهام گیری از آنا کارنینا، این رمان تولستوی را تبدیل به اسم رمان دیگری از همین نویسنده میکند؛ یعنی جنگ و صلح! جنگ و صلحی که از زائیده شدن هم آغوشی عشق و نفرت آنا کارنیا و ورانسکی پا به عرصه یک برنامه تلویزیونی گذاشته است. در این ماراتن تماشاگر بازی خوردن های متقابل و مقابله به مثل را از گذشته تا به حال می بیند بی هیچ آینده ای. کتی که زندگی سابق بر اینش بوسیله وودی کارگردانی شده بود، اینبار صحنه ی نمایشی را با بازی گرفتن از وودی و پایان بندی مورد دلخواه خودش کارگردانی میکند.
طراحی صحنه در راستای فضای سازی نمایش، به گونه ای است که میخواهد تعادل و توزان این زوجی که زوج نمیشوند را بر هم بزنند. کاناپه دو نفره ای که هیچگاه نمیتواند با خلق فضای دراماتیک و متعاقبا عاطفی، کتی و وودی را با هم آشتی دهد و کنار هم بنشاند و هر چند که حوداث نمایش در تک مکان استودیو رخ میدهد، از منظر ذهنی تماشاگر را هم به باغ آشنایی وودی و کتی میبرد و هم به ایستگاه قطار آنا کارنینا. این فضای دیداری که بین مهمان برنامه و مجری ترسیم شده است، بعد از مدتی جای پرسنده و پاسخ ده را عوض میکند. یک جابجایی میزانسیک که موجبات شناخت نقش جدید در زندگی دیگری را برای هر یک فراهم میکند، برای وودی در قالب خویشتن درونی و برای کتی به پیکر خویشتن بیرونی در می آید. این جدال پرسش و پاسخ های نافرجام تبدیل به یک بازی محاوره ای منطقی و فاقد حس بین قهرمان و ضد قهرمان در یک بازی نه چندان خنده دار استند آپ تراژیک میشود و هر دو خسته و آشفته از این دیالوگ بیروح عاشقانه، به مونولوگ جادویی اعتراف و انتقام روی می آورند. پرسه در نامه های عاشقانه دالی، دوره گردی در مسکو و پترزبورگ، غرق شدن در پی نگاه عاشقانه ای، حضور در مجلس رقص و دریوزگی عاشق شماره کفش یک زن شدن، همه و همه باعث میشود که نقش ها ندانند کیستند و چه نقشی را در لحظه باید برای هم بازی کنند. وانمود به آن چیزی به غیر از خود.


http://www.armandaily.ir/fa/news/main/189882/%DA%A9%D9%81%D8%B4-%D8%B4%D9%85%D8%A7%D8%B1%D9%87-41-%E2%80%8E