در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال ابرشیر | درباره نمایشگاه اسیدآمینه
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 01:06:30
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
((در وادی جهان نجات نیافته ))

جهان تابلوهای ،وحید چمانی، در مجموعه اسیدآمینه ها،زیبا،مهیب و خوف آور است.
دنیایی نجات نیافته ای که به شدت بیننده را به خود دعوت می کند تا کلیتی آخرالزمانی ، نامتناهی و بی اعتقاد را با جزییاتی رعب آور و برزخی روایت کند.
عنوان مجموعه(اسیدآمینه ها) ارجاعی زیست شناختی است به واحدهای تشکیل دهنده ی پروتئین ها، که هدایت رفتارهای سلولی هر ارگانیسم زنده را برعهده دارند..آیا این عنوان تمثیلی است نسبت به ذات هر واحد جسمی از خاک سرشته شده که رو به تکوین و تکامل دارد؟ آیا از هدایتی ذاتی و مطلق زده می گوید که نتیجه ای جز آنچه در نگاه مرده ی صورت آدمکها می بینیم، به همراه ندارد؟ یا صرفا به لحاظ فرم برخی آثار به کلاف ها و در هم تنیدگی ها شکلی این ساختارها اشاره می کند؟
در برهوت برزخی بعضی از تابلوها ،"فیروزه ای" ها و "سایه -روشن های" قوس های گنبدی، ملجاء و پناهی نیستندآنها بناهایی متروک و دوردستی اند که گاهی به شکل رعب آوری در تیرگی و غروبی گل آلود در حال فروروی هستند.. در سلسله ی آسمانی خبری از آفتاب نیست وگویی قدیس، هاله ی امید و روشنایی را بشارت نمی دهد.
انسان-عروسک های تابلوهای چمانی،با حفره های خالی چشم خانه هایشان و گاه بی دهان و با نقص عضوی ،گویی از جهان هولناک برزخ تابلوهای ... دیدن ادامه ›› دیگرش خبر آورده اند..آیا آنها تکامل یافته ی یاخته های ارگانیسم های مکانهای برزخی نیستند؟آنها با نگاه بی فروغ و در سکوتی رازآلود، توی قاب هایی زیبا ، مفاهیم خانواده، فردیت،نوع دوستی و حتی عشق را از معنا تهی می سازند...بربریت،بدویت و مدنیت و معنویت گویی بر سرشت و سرنوشت آنها تاثیری چندانی نداشته است...آنها در چیزی مشترک اند، حفره های احشایی اسید آمینه هایشان ... آنها در ذرات خاک و گل احاطه شدند و خالی خالی اند

نقاشی های این مجموعه، انزوای های زیبایی هستند از دنیای مهیب نجات نیافته ، بایر و ناامید ...
از مونا ب گرامی که پیشنهادش انگیزه ی تماشای این مجموعه در گالری اثر بود، سپاس گذارم...

**

تماشای این آثار به طور تصادفی به همراه دوست فاضلم، مجتبی سلیمان زاده بود که حضورش تماما خرد و فهم است و مهربانی...از او هم بابت حضور تاثیرگذار و خوشحال کننده اش بسیارسپاس گذارم.
۰۹ دی ۱۳۹۴
@ابرشیرِ جان،
بر من ببخشای که با تأخیر متوجهِ این لطفت می‌شوم، هر آنچه گفتی کمال همنشین است که بر دل جان ما نشسته…

@مونا ب گرامی،
کمالات شماست که عین سعادت است و امید که بیشتر بتوانم از شما بیاموزم
۲۱ دی ۱۳۹۴
مجتبی جان حضورت همیشه غنیمت است و آموزنده رفیق...دستمریزاد
۲۱ دی ۱۳۹۴
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید