کدوم حاکمی میتونه ادعا کنه در طول حاکمیتش دستش به خون آغشته نشده؟
موضوع نمایش برای من بسیار جذاب بود. موزیک و نورپردازی صحنه رو دوست داشتم،
... دیدن ادامه ››
یک جور حس ترس رو القا میکرد. من از بدو ورود به سالن و موقع بالا رفتن از پله ها و پیدا کردن صندلیم حسابی در فضای نمایش فرو رفتم. تاریکی نسبی صحنه هم به این همراه شدن کمک میکرد. بازی ها نسبتا بود، فقط بعضی جاها صدای بازیگرها باهم قاطی میشد و داد میزدن روی صحنه که خب جالب نبود.
چیزی که در مورد این کار اصلا دوست نداشتم استفاده از پاورپوینت بود! که از نظر من با وجود تلاش کارگردان لایتچسبک بود!!! یک جور شوخی زورکی که خنده دار هم نبود.
از نظر داستان پردازی هم کمی ضعیف بود. بعضی جاها فریادهایی شنیده میشد و حرکاتی دیده میشد که البته مفهوم خاصی نداشت. به خاطر ندارم اسم شخصیتی رو که مرتب به میله های زندان باتوری می چسبید و در تلاش بود شخصا الیزابت را تنبیه کند، ولی واقعا اون بازی پر انرژی و فریادهای ایشون علیرغم تلاششون خیلی به دل نمی چسبید. سخنرانی که راهبه ها رو تشویق به عزاداری میکرد، ... . نه این که بد و غیرقابل تحمل باشه اما میتونست هنرمندانه تر و به دور از لودگی های مرسوم اجرا بشه. شاید هم کوتاه شدن نمایش میتونست کمک کنه به کمتر شدن این جور حرکات بی اثر.
قسمت هایی از نمایش گنگ بود. تا قبل از برگزاری دادگاه الیزابت همه چیز خیلی جذاب بود. اما بعد از اون جریان تغییر میکرد و الیزابت که به نظر معصوم و بی گناه می اومد و طبق دفاعیاتش در دادگاه قربانی سیاست های دربار بود، تبدیل شد به همون خون آشامی که ازش اسم برده میشد. یک مقداری برای من قابل درک نبود. اما شاید مفهومش این بود که تو این ماجرا به غیر از ژاکوب همه گناهکار بودن. ولی چرا ژاکوب اصرار به نجات الیزابت داشت؟؟؟ قسمت مربوط به خواب ژاکوب هم اصلا برای من مفهوم نبود. ممنون میشم اگر کسی بتونه به روشن شدن داستان کمک کنه.
در کل نمایشی بود که از حیث موضوع متفاوت و جذابش تا چند روز ذهنم رو مشغول کرد و علاقه مند شدم داستان الیزابت رو بخونم. نمی تونم بگم کاری بی نقص و فوق العاده بود اما از نظر من ارزش دیدن داشت.