در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال اپرای عروسکی حافظ
S3 > com/org | (HTTPS) 78.157.41.91 : 02:20:11
۲۶ دی تا ۱۵ بهمن ۱۳۹۱
۱۹:۰۰  |  ۱ ساعت و ۵۰ دقیقه
بها: ۱۵,۰۰۰ تومان

مکان

خیابان حافظ، خیابان استاد شهریار، روبروی تالار وحدت، تالار فردوسی
تلفن:  ۶۶۷۵۷۵۰۰

نقشه بزرگتر و مسیریابی
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
ملال آور است. جان از جان ِحافظ ربوده اند. جز چند صحنه ی معدود سماع و یک صحنه ی خیام، از غزل شوراتگیز حافظ مویه نامه ای ساخته اند برازنده ی مجالس تعزیه و ختم.

کار از لحاظ فنی اگر بی نقص نباشد، کم نقص است. صحنه پردازی، عروسک گردانی، موسیقی و آواز همه استادانه است. اما این هیچ جبران مافات نمی کند.
الهام حصاری، رعنا جمالی و hoda sarraf این را خواندند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
آنتوان چخوف معتقد بود که "تنها انعکاس حقایق زندگی بشر می تواند نام هنر به خود بگیرد". خالق اثر فاخر اپرای حافظ، استاد غریب پور، بنا به تعریف چخوف، قطعن اثری به واقع هنری عرضه داشته است. استاد چنان ریزبینانه و هوشیارانه عصر حافظ را آینه وار در برابر جامعه ی امروز ایران برافراشته است که تو حیران می مانی از تشابه مولفه های روزگار حافظ با شرایط امروز ما. عصر زور و ریا! استحاله ی هرچه امر ارزشی است از معنا. به عرش رفتن جباران و قدرت پرستان و متملقان و مجیز گویان قدرت مطلقه ی حاکم شرع، امیر مبارزالدین! و فرو غلتیدن به خاک و به بند درآمدن آزادی خواهان و راستکرداران و آنانی که راستی را به بهانه ای نفروخته اند. انذار آگاهان به فاسدان و قدرت طلبان که به هوش باشید، سرانجامتان جز به نیستی نخواهد بود، اما چه سود که به قول خواجه شیراز: گو سر و خشت! نمایش طوفانی به پیش می رود، اشعار حافظ پرده می درد، ظلم جابران و خون فشانی ها کار به جایی نخواهد برد و همچون همیشه ی تاریخ این ترازو به میزان باز میگردد و حق مظلوم ستانده شده و حاکم از تخت قدرت به تحت ذلت فرو می نشیند. غم و شادی به هم آمیخته می گردد و در فضای پر شور موسیقی اصیل ایرانی، آواز و بانگ شادباش به گوش می رسد. شاه شجاع به یاری مردمان به تخت رسیده و حافظ در این میان به درجات بالاتر قدسی راه یافته است. اکنون زمان رفتن است. هجرت، سرنوشت مشابه همه ی دلسوختگان و بینایان. باید گسست و رفت، رها شد. کوچ معنوی آغاز شده، جسم در راهی و روح در هوایی پرواز می کند. نیمه ی دوم نمایش پس از آن نیمه ی نخست پرجنب و جوش، آرام است، اما چه آرامشی، که درون حافظ گر گرفته و جانش با عشق معشوق در آمیزش است. کیمیای شاخه نبات، طلاکاری خواجه را به اوج رسانده، سوزی بس گیرا و دلچسب. چنان اشکی که دیده را تر می کند اما آتش دل را نه فرو می نشاند که در آن بیشتر می دمد. غوغا این بار در درون است. در عالم بالا. بازگشت خواجه به شیراز و پرکشیدنش در مهد یار، باشکوهترین نقطه ی پایان بر این نمایش بود. رقص محمد گلندام بر مزار یار و مراد. بهروز خان غریب پور این بار با حافظش چه نقش و نگاری آفرید!
واقعا زیبا بود و من چقدر لذت بردم ...
۰۶ اسفند ۱۳۹۱
و چه بد که بلیط این نمایشو من داشتم و گم کردم
۰۸ اسفند ۱۳۹۱
ممنونم محسن جان
۰۸ اسفند ۱۳۹۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
دیشب اپرای عروسکی حافظ را دیدم. نتیجه ی تلاشی هدایت شده، برنامه ریزی شده و تمرین شده. آقای غریب پور مثل همیشه، اجرایی ارایه دادند که سرشار از نشانه ها و آواها، و البته دوست داشتنی بود.
برای دیدن این اجرا، به زعم من، علاقه مندی های خاصی لازم است تا تماشاگر بتواند اشعار، موسیقی، آواز و ارتباط داستانی را کشف کند در غیر این صورت، این اجرا برای بیننده ی بی علاقه به اشعار حافظ و زاکانی و مولانا و ... و موسیقی کلاسیک ایرانی، شاید کمی خسته کننده به نظر رسد.

خسته نباشید می گویم به جناب غریب پور و گروه شان، خصوصن عروسک گردانان و تیم طراحی و اجرای دکور.
ما سه نفر بودیم با اینکه زیاد شعر کلاسیک هم نمی خونیم ولی این نمایش برامون خیلی جالب بود
۲۰ بهمن ۱۳۹۱
محمد عمروابادی (mohammad)
امیدوارم بتونم اپرای مولانای ایشون رو دوباره ببینم.
۲۰ بهمن ۱۳۹۱

اتفاقن ما هم سه نفر بودیم. اما در آخر اجرا،هر سه مون تجربه و حس مشابهی نداشتیم و فکر می کنم یکی از دلایلش چیزی بود که در نظر، نوشتم.
۲۱ بهمن ۱۳۹۱
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید