« رویا میرعلمی » یادداشتی را برای نمایش« در شورهزار» منتشر کرد
نوشته شده در ۲۷ دی ۱۳۹۲ به نقل از ایسنا
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)،بازیگر نمایش «درشورهزار» در نوشتارش آورده است: «اولین نیاز یک بازیگر نمایشنامهای خوب است و این اتفاقی است که در نمایش «در شوره زار» افتاد؛ شخصیتهای این نمایش راهی پیشروی بازیگر قرار میدهند که به خوبی نشان میدهد چگونه قرار است شکل بگیرند و این نقشها چه روندی باید طی کنند تا کامل شده و کاراکتر خلق شود، برای کاراکتر «افسون» هم چنین اتفاقی به وجود آمده بود.
اما اولین کاری که بازیگر باید انجام دهد، خلق شناسنامهای برای کاراکتر است؛ از کجا آمده، قرار است به کجا برود، گذشتهاش چه بوده است و در چه موقعیتی به سر میبرد؟ «افسون» خبرنگاری مبتلا به بیماری است و در موقعیتی بحرانی و دردناکی به سر میبرد که سرانجام او را به شوره زار رسانده و من همیشه با نقشهایی از این دست مشکل داشتهام، زیرا نقشهایی هستند که از عوام دورند… نقش آدمهای عادی را بازی کردن بسیار راحت است، چرا که نشانههای بسیاری از
... دیدن ادامه ››
آنها در اطراف ما وجود دارد، حتی میتوان برای آنها تیپهای مختلفی هم ساخت. شاید تماشاچی نیز راحتتر آنها را باور کند و حتی دوستشان داشته باشد. اما شخصیتهایی مانند افسون برای تماشاگر غریب است و دشوار است که تماشاگر در چنین شرایطی تو را بپذیرد و باور کند. بنابراین سعی کردم اول از همه افسون را یک انسان ببینم و دیدم در چنین شرایطی، ترس و امید خواهد داشت و برای رهایی هر کاری انجام خواهد داد… دیالوگها و خود متن هم البته نشانههای لازم را داشت و من هم سعی کردم به دور از تیپسازی و شعارزدگی به این کاراکتر برسم تا تماشاگر آن را پس نزند…
در نمایشنامه «در شوره زار» قشرهای مختلفی از جامعه وجود دارد؛ از طبقه متوسط تا فقیر، تفاوتهای فرهنگی آنها نیز در دیالوگهایشان مشخص است. نویسنده با هدفی مشخص اینها را انتخاب کرده و قصد داشته اقشار تاثیرگذار جامعه را در اثرش بگنجاند… اما پرسشی که مطرح است، این است؛ اینها چه سرنوشتی پیدا کرده اند که همگی به این شوره زار رسیده اند؟!
«در شوره زار» حرف امروز جامعه من را میگوید؛ شخصیتها و اتفاقها متعلق به جامعه خودم هستند و میتوان گفت از جمله آثاری است که در سالهای اخیر کمتر نمونهای از آن داشتهایم. نمایشنامههای ما از هویت و زندگی واقعی ما دور شدهاند، متنها متعلق به زمانه ما نیست، در حالی که اتفاقهای جامعه باید برای نمایشنامهنویس اهمیت داشته باشد و ما بازتاب آنها را در نمایشنامهاش ببینیم. من نیز در جایگاه بازیگر ترجیح میدهم، متنهایی را بازی کنم که متعلق به جامعه و مردم کشور خودم باشند.
«حسین کیانی»، نویسنده و کارگردان این نمایش، جز کارگردانهایی است که به بازیگرهایش انگیزه بسیاری برای پرداخت کاراکتر میدهد و فضای نمایشنامههایش هم همواره فضای مورد علاقه من بوده است.»