شب بخیر مادر تنها یک درام خانوادگی نیست، متنی روانشناسانه داره که از کاوش لایه های درونی یک مادر نسبتا جوان از بدو تولد، تا شناخت تضادها و چالش های آشکار مادری پیر از زمان ازدواج و پیش از اون صحبت می کنه. همچنین درامیه که ارتباط عجیب و خاص فرزند و مادر رو، اگرچه کمی متفاوت با روحیات مادر و دختر ایرانی هست، به خوبی پیش می کشه. این روایت، نحوه شکل گیری بسیاری از تعارضات روحی رو نشون میده؛ مثلا اتفاق دراماتیکی که ممکنه در زمان کودکی اتفاق افتاده باشه اما سالها بعد در ایجاد یک تراژدی بزرگ خودشو نشون بده. فکر می کنم دوستانی که با تحلیل رفتار متقابل (TA) آشنا باشند این متن رو می تونن به عنوان تمرینی برای بخشی از آموخته های خودشون در زمینه پیش نویس های زندگی استفاده کنن یا اساتید این حوزه، این متن رو مثال بزنن.
اما فارغ از متن کار که نمیشه با ارائه جملات ماندگار ارزشش رو نشون داد، کیفیت بخش ایرانی این کار، یعنی آن چه روی صحنه می دیدیم رو می تونم بالاتر از متوسط ذکر کنم.
تصور می کنم کمی بازی بیشتر با نور، با توجه به داستان پر دیالوگ و صحنه ای که المان هاش هم تغییر چندانی نمی کنه، می تونست کمک کنه تا تماشاگران خستگی رو تجربه نکنن. باری فضای سنگین و افسرده و خسته ی این داستان هم بازی خیلی زیادی با نور رو نمی طلبید.
به وضوح مشخصه که خانم رحمانی، درک خیلی خوبی از متن کار داشتند و این مساله در تمام ژست و میمیک چهره شون هم خودشو نشون می داد و تصور می کنم از نقاط قوت این اجرا بازی باشکوه ایشون بوده. نقش ایشون ساده نماست اما ابدا ساده نیست و لغزش ایشون می تونست تصویر مستاصل بازیگر این متن رو خراب کنه.
اجرای کار کمتر جایی سینه ی منو چنگ زد، اما فکر می کنم این اتفاق تا حدود زیادی آگاهانه و به دلیل احترام کارگردان به یک متن غربی بود که در اون کمتر از ضجه
... دیدن ادامه ››
و اشک و آه خبر می گیری. اما شخصا اگر قرار به تصویر کردن این نمایش می داشتم شاید از خانم بوبانی می خواستم ابعاد احساسی کار رو عمیق تر اجرا کنن.
با وجود نقد خفیفم به بازی خانم بوبانی، دلم میخواد فارغ از این نمایش، به شخصیت انسانی و پاک ایشون اشاره کنم و بگم با تمام وجودم ایشون رو و دغدغه های اجتماعیشون رو ستایش می کنم و دستشونو می بوسم.