در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال ذوق زده | درباره نمایش هتلی ها
S3 > com/org | (HTTPS) 78.157.41.91 : 09:27:57
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
سلام

بعد از عامدانه، عاشقانه، قاتلانه که در تالار شمس تماشا کردم، این دومین کاری بود که از خانم بیان میدیدم. هر دو نمایش به اعتقاد من بینظیر و متعهد ترین تئاترهایی بودند که تا به حال دیده ام و به شدت تحت تأثیرم قرار دادند. یادم نمیآید پای هیچ نمایشی اینقدر اشک ریخته باشم که امشب پای هتلی ها ریخته ام و حتی الآن باز با یادآوریش اشک در چشمانم حلقه میزند و بغض گلویم را میگیرد. نمایشی که هم عاقلانه میخنداند و هم عاقلانه میگریاند و این همان چیزیست که تئاتر باید باشد. خنده دارترین صحنه اش برای من شاید جایی بود که امید به اشتباه شیشه ی مشروب را سر کشید و گریه دارترین صحنه شاید نواری که پدر برای نگین ضبط میکند.

من عاشقانه آقای آذرنگ را دوست دارم و خوشحالم که خودشان این نقش را بازی کردند. خطاب به این گروه دوست داشتنی میخواهم بگویم که خیلی بدجوری خوب بودید! صمیمانه از شما سپاسگزارم و به شما خدا قوت میگویم.

پ. ن. اولین باری بود که تمرین یک نمایش و آخرین اجرایش را دیدم.
برعکس نظر شما به نظرم نمایشی شلخته، پر سرو صدا، با دکور بی جهت شلوغ، شیوه بیان کسل کننده و عامه پسند بود. آقای آذرنگ آنقدر خوبند که در نمایش مرگ فروشنده دیدیم و این نمایش برایشان در حد متوسط بود! البته بازی آقای کبود وند و کودکی که به نظرم بسیار خوب و با استعداد بود ، عالی و به همین جهت متن نیز در اکثر تکه هایی که بازی داشتند از حق نگذریم، خوب در آمده بود. مصائب هتلی ها نیز چون فقط از زبان بازیگران بیان میشد ملموس نبود. از همه اینها بگذریم تماشاگرانی که همکاری نمی کردند، تنقلات می خوردند و ادای بازیگران را با صدای قهقهه های چندش آور در می آوردند نیز جای خود داشت ( این مسئله تماشاگران عامه ای که به دلیل کسادی فیلمهای سینما، سر از تئاتر در آورده و متاسفانه هنوز تربیت و فرهنگ تئاتری ندارند هم، واقعا جای کار دارد! لطفا مسولین ذیربط رسیدگی کنند تا حداقل تئاتر تماشاگران حرفه ای خود را از دست ندهد..!). با آرزوی سلامتی و توفیق برای همه هنرمندان تئاتر
۱۸ آذر ۱۳۹۴
ممنون از نظرتان خانم تهرانی.
۱۸ آذر ۱۳۹۴
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سلام

از سر تمرین-اجرای نمایش برگشته ام.

۱. آقای آذرنگ خیلی عشق است.

۲. دست همگی گروه درد نکند که حاضر شدند در حضور تماشاگران تمرین کنند.

۳. بازی ها در کل بسیار خوب و انتخاب بازیگران برای هر نقش مناسب است. البته خانم کیان افشار و کیان پور راضیم نکردند. حضور ستایش محمودی ... دیدن ادامه ›› بازیگر خردسال نمایش برایم جذاب، خوشحال کننده و دوست داشتنی بود.

۴. به لحاظ تخصصی فکر نمیکنم آنچنان آموزنده بود. آقای آذرنگ نور صحنه ها را با اتاق فرمان هماهنگ میکردند، گاهی تذکراتی به بازیگران میدادند تا دیالوگ ها را به موقع بگویند و یک مقدار کمی هم میزانسن دادنشان را دیدیم. فکر میکنم تمرینات ابتدایی تر آموزنده تر بودند گرچه جذابیت کمتری برای مخاطب عام تر میداشتند. از طرفی تمام صحنه ها هم اجرا نشد و نمایش به نتیجه نرسید. البته برای من که دوباره به تماشایش میروم این نکته ی مثبتی است. در کل حدود ۹۰ دقیقه با گروه همراه بودیم.

۵. حس جالبی که داشتم این بود که همانقدر که تجربه ی تماشای تمرین-اجرا برای من تازگی داشت، برای خود گروه نمایشی هم تازگی داشت.

۶. تمرکز خانم ادبی روی نقششان خیلی برایم جذاب بود.

۷. دکور نمایش دو طبقه است که هر طبقه ماجرای خودش را دارد و اینها به نحوی که در نمایش خواهید دید به هم ارتباط پیدا میکنند. با توجه به دکور اگر بلوک B را به صورت یک ماتریس در نظر بگیریم که هر درایه اش یک صندلیست، به نظرم درایه هایی که در سطر سوم و ستون های متمایل به بلوک C ازین ماتریس هستند، جایگاه بهتری دارند. البته در کل دید از تمامی جایگاه ها قابل قبول است.

۸. فضای نمایش برای کسانی که سال های پس از جنگ و اوایل دهه ی هفتاد را به یاد میآورند نوستالوژیک است و قطعن برای این افراد نمایش جذابیت بالاتری دارد اما این اصلن به این معنا نیست که این نمایش صرفن یک خاطره بازیست؛ فضای آن دوران تنها بستریست که درام نمایش در آن شکل میگیرد؛ البته این فضا برای کسی که تجربه اش کرده ملموس تر است.

۹. اما میرسیم به هتلی که در عنوان نمایش آمده. نمیخواهم اسم این هتل را بگویم چون خودم ازینکه در طول نمایش به جا آوردمش بسیار ذوق زده شدم و چه کرد این ساناز بیان با من! فکر میکنم مهمترین ویژگی ساناز بیان این هست که دستمایه های فوق‌العاده ای برای نمایشنامه هایش انتخاب میکند. فعلن فقط همینقدر میگویم که ساناز یکی از غریب ترین نوستالژی های کودکیم را برایم زنده کرد و اینکه چه خوشحالم که چنین نویسنده ای داریم! امیدوارم همه ی نمایشنامه هایشان بر صحنه ی تئاتر جان بگیرند و محظوظ شویم.

۱۰. ما در تئاترمان نوابغ معدودی داریم که حداقل سه نفر از آنها را من درین تئاتر به جا می‌آورم: ساناز بیان، حمیدرضا آذرنگ و نسیم ادبی. پس به هیچ وجه تماشای آن را از دست ندهید. البته با توجه به تمرین هنوز یک مقدار نمایش با شکل ایده آلش فاصله دارد که در چند روز آینده انشاءالله برطرف میگردد.

در پایان به این گروه دوست داشتنی و مهربان خدا قوت میگویم و حتمن به تماشای اجرای اصلیشان خواهم رفت.
جناب آذرنگ کارگردان و بازیگری است بغایت دوست داشتنی و نازنین و مهربان.
از صمیم قلب برایشان آرزوی سلامتی و شادکامی دارم .
۰۶ آبان ۱۳۹۴
دختر عزیزم هدیه جان غلامی کاملن با نظرت موافقم .
۱۱ آبان ۱۳۹۴
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید