نمایش›ماهی سیاه کوچولو

جایه نشستنم طوری بود که مقابل درب وردی بود و همین جوری که نگاهم مبهوت به اون نقطه بود دیدم که چقدر بچه به دیدن این نمایش آمده بودن با خودم فکر کردم که شاید اشتباه به دیدن نمایش اومدم یا اینکه نمایش مخصوص کودکان است ولی وقتی که نمایش شروع شود و نکته ای که آقای سرمت گفت برام خیلی جالب بود که بچه ها حرف بزند و هر سئوالی که دارند از بغل دستیشون بپرسند فهمیدم که مخاطب اصلی کودکان در این نمایش هستند .نمایش با داستانی ساده ولی با معنای بزرگ بود که حیات و زندگی دلیل آفرینش نیست و اصل تاثیر و اثرگذاری در زندگی برای دیگران می باشد.دکور زیبا و طراحی لباس بازیگران از نکات عالی این نمایش بود و واکنش و احساسات بچه ها از این نمایش نیز نکات جالب این نمایش بود.دوست خوبم هادی عطائی نیز در این نمایش به نقش آفرینی پرداخت بدون اغراق ایشون از خوبهای هنر تئاتر در ایران می باشد براش ارزوی موفقیت می کنم .
خسته نباشی به تمامیه عوامل این نمایش...

یه قصه هایی هست که نسل من باهاش رشد کرده. یه قصه ای مثل ماهی سیاه صمد بهرنگی.
قبل از شروع نمایش یه خانومی اومد و گفت: اگه بچه ها سوالی براشون پیش اومد، نگید هیسسس.
اگه بچه ها... اگه بچه ها...
و من هی دلم گرم میشد. یه جایی که ششدانگ حواسمون به کودک و کودکیه.
نمایش ماهی سیاه کوچولو یه ماه داره که نمیدونم اسم بازیگر نازنینش رو ولی به ریتم دلم بود صدا و آوازش. بازی هاشون زیبا بود. ساده بود. و دلنشین.
کلی نکته ظریف و جالب داشت برای ما که بیشتر توی این دنیا بودیم و کلی حظ و ذوق برای کودکان.
هرچند ساله که هستید ماهی سیاه کوچولو رو ببینید.
و آخرش ازش بخوایید روی بروشور نمایش رو براتون یه مُهر بزنه.
شاید یادمون بیاد ارزشایی که باهاشون بزرگ شدیم و تو این روزا مهمه اینطور باشیم تا جامعه مون مهربان تر باشه.
نفس بکشید توی اکسیژن خالص و امن کودکی.