در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال رضا پارسا | دیوار
S3 > com/org | (HTTPS) 78.157.41.91 : 08:38:50
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
کار رو دیشب دیدم و در کل راضى کننده بود و برع،س پیش بینى از هزینه اى که کرده م پشیمون نشدم.
اول از جام بگم که توى بخش "بدخشان" بود و مناسب بود گرچه صحنه رو به سختى مى شد دید و بدون وجود مانیتورهاى بزرگ نصب شده در وسط راه نمى تونستم از جزئیات سر در بیارم.
صندلى ها وحشتناک ناراحت بودن و اکثر مردم کج و خم نشسته بودن چون کمرش در طول دو ساعت نمایش داغون شده بود. براى من که واقعاً عذاب آور بود و لحظه اى نتونستم بدون درد پشت از نمایش لذت ببرم.
خوشحالم که نمایش سر ١٠:٣٠ شروع شد و ناراحتم از مردم بى تفاوتى که تا خود ساعت ١١ فوج فوج میومدن داخل و مزاحم بقیه اى بودن که مشغول دیدن نمایش شده بودن. بى تفاوتى ما به حقوق هم مثل ادبیاتمون مثال زدنیه.
ایده تلفیق اینچنینى نمایش و کنسرت عالى بود و واقعاً ازش خوشم اومد. با این که طرفدار سبک سنتى خیلى نیستم و بیشتر به خاطر نمایش اومده بودم ولى باید بگم که کنسرت بسیار جذابتر از نمایش بود. آقاى شجریان و پورناظرى عالى بودن ولى متاسفانه بازیگرهاى این کار بسیار نامناسب.
آقاى رادان اصلاً جذبه کار روى صحنه تئاتر رو نداره، خانم دولتشاهى تصنعى رفتار مى کنه و اکثراً مات و مبهوته، بازیگر نقش سهراب یه فاجعه بود ... دیدن ادامه ›› (هم ظاهرى و هم رفتارى)، و فقط تا حدودى بازى صابر ابر و مهدى پاکدل جالب بود. البته توقعى هم نداشتم چون اکثر اینها ستاره سینما هستن و صرفاً براى فروش بیشتر نمایش توى کار بودند.
خانم دلنیا آرام به نظر من نقطه روشن کل نمایش بودن که صداى معرکه اى داشتن و کمى مزه به نمایش دادن و قطعاً اگه باز هم کارى ازشون باشه به دیدنش مى رم.
در کل کارى بود که تجربه اش توى محیط باز سعدآباد و با افکت هاى فوق العاده منعکس شده روى دیوار کاخ بسیار سرگرم کننده بود و به یک بار دیدن مى ارزید. اما اگه به خاطر شجریان مى خواین برین، ترجیحاً به یه کنسرت مجزاى ایشون برید لذت بیشترى مى برین.
یاسمن پورمهران و مریم زارعی این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
همیشه دوست داشتم باغ آلبالو رو روی صحنه ببینم چون اولین نمایشی بوده که توی تئاتر شهر اجرا شده. حس نوستالژیکی داشت، انگار سال ۵۱ بود و این نمایش واسه اولین بار داشت اجرا می شد.
جمعه پیش به دیدن این نمایش رفتم و در مجموع ازش راضی بودم. تا به حال کار نمایشی از آقای زنجانپور ندیده بودم و برام خیلی هیجان انگیز بود که از این هنرمند خوب و باپرستیژ کشورمون کاری رو قراره ببینم.
نمایش کاملاً وفادار به متن اصلی بود و این خیلی توی خوب در اومدن کلیت کار اثر داشت. اواخر نمایش ریتم داستان شتابناک‌تر شد و با این که می دونستم آخر داستان چیه، دوست داشتم ببینم آقای زنجانپور چه طور کار رو می بنده که کاملاً فراتر از انتظارم شد و پایان‌بندی خیلی خیلی تاثیرگذار و احساساتی کننده بود.
تنها ایرادی که می تونم به اجرا بگیرم تلفظ‌های فرانسه و آلمانی بعضی بخش ها بود که با وجود این همه برنامه برای آموزش تلفظ درست کلمات، اون هم برای این دو تا زبان که خیلی ها دیگه باهاشون آشنایی دارن، کمی به نظرم کم‌کاری شده بود و جا داشت برای تمیزتر شدن کار، روی این نکته وقت بیشتری گذاشته شه.
در نهایت بازی بازیگر نقش لوپاخین (محسن بهرامی) رو خیلی دوست داشتم و امیدوارم بیشتر روی صحنه ببینمشون.
نمایشى ساده، دوست داشتنى، سرگرم کننده، و با پیامى خیلى خیلى زیبا:
"آدم ها رو اونجور که هستن دوست داشته باشیم."
پیشنهادش مى کنم به هر کس که مى خواد از یه نمایش خوب لذت ببره.
محسن سجادیه این را پاسخ داده‌است
ممنون ، مرسى که تشریف آوردین
۱۶ آذر ۱۳۹۵
خانم آرام نیا یک درخواست داشتم میشود هنرمندان که در این هفته تشریف آوردند را اعلام بفرمایید.تشکر.
۱۷ آذر ۱۳۹۵
بله ، گروه اعلام می کنه تا فردا :)
۱۹ آذر ۱۳۹۵
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
راستى بهتر بود به جاى گفتن اداى احترام به سینماى کلاسیک، اداى احترام به "فیلم نوار" رو به عنوان شعار این نمایش مى نوشتن.
سینماى کلاسیک خیلى عنوان عمومى ایه و در برگیرنده خیلى ژانرها مى شه.
ضمناً به نظر من این کار نه تنها اداى احترام به سینماى کلاسیک نبود، بلکه تمام جذابیتش و بامزگیش تو تمسخر سینماى کلاسیک بود.
حالا که فکر مى کنم کاملاً به نظرم دغل بازانه میاد که از اداى احترام حرفى زده شده.
گلشن قربانیان و رومینا خلج هدایتی این را خواندند
صفورا بویوت این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
اول از همه باید بدونید که با یه کار کمدى طرف هستید که توش عناصر تراژیک هم پیدا مى شه. به طور کلى نمایش سرگرم کننده اى هست ولى خیلى خیلى طولانیه!
نزدیک به سه ساعت باید بدون تنفس به تماشاى این نمایش بشینید.
نیمه اول نمایش رو بیشتر دوست داشتم ولى نیمه دوم یه جاى کار گم مى شه و خستگى به سمت تماشاچى هجوم میاره.
بازى ها همگى عالى بودن، به ویژه خانم آسایش.
یه ایراد که مى شه گرفت صدا بود. بعضى بازیگرها که نقش بیشترى داشتن میکروفون داشتن و بقیه نه! این خیلى تو دریافت نمایشنامه تاثیر بدى داشت چون مدام گوش آدم از یه کانال به کانال دیگه مى پره.
انتخاب موسیقى این نمایش رو اصلاً دوست نداشتم. یا خیلى عامیانه بود یا خیلى متظاهرانه.
دست آخر مى تونم بگم این نمایش چیز خاصى براى گفتن نداره و اگر هم داشت، من مخاطب با نهایت دقت نفهمیدم چى بود. مى دونم که مى شه نقد راجع بهش خوند ولى به نظرم کارى ارزش هنرى بالایى داره که بتونه یه مخاطب ثابت تئاتر رو کمى به فکر فرو ببره، بدون این که نیاز باشه اون مخاطب بعد از اتمام نمایش ... دیدن ادامه ›› بره خونه و با بى میلى دنبال نقد چیزى بگرده که اصلاً جذبش نکرده.
مى دونم که قیمت گذارى بلیت هاى رودکى دست کارگردان نیست ولى در نهایت باید بگم خوشحالم که ٧٠ هزار تومن پول واسه دیدن این نمایش ندادم و به بالکن ناراحت تالار بسنده کردم.
درود از این جهت با شما کاملا موافقم که تئاتر یا فیلم باید خودش بتونه حرفش رو بزنه برداشتها میتونه متفاوت باشه اما باید برداشتی انجام بشه که بعد نشست در موردش حرف زد نه اینکه برداشت به زور بهش بخورونیم.
البته این حرف رو کلی زدم ربطی به این نمایش نداره که ندیدم و نظری هم ندارم
ممنون از شما
۱۵ آذر ۱۳۹۵
با نظر شما موافقم. میشه گفت ترکیبیی از طنز و هجو(بیشتر) بود و در کل زیاد از حد طولانی.
بازی بازیگران و استفاده از موسیقی در کل خوب بود ولی ساختار کلی و روند داستان کند و نچسب بود.
۲۲ آذر ۱۳۹۵
با سلام خدمت دوستان.
اگر کسی بلیط اضافه ای داشت یا نتونست نمایش رو ببینه خوشحال میشم که با من تماس بگیره.شماره تماس من 09128022814 هست.
با سپاس
۲۳ آذر ۱۳۹۵
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
دیشب این نمایش رو دیدم و ساعتها فکرم رو مشغول کرد. بهتره قبلش یا نمایش مرگ یزدگرد رو دیده باشید یا درباره ش بدونید. کار قوى اى بود و مهمتر از اون بازى ها خوب بود، ولى متاسفانه من به عنوان تماشاگرى که ١٠٠٪‏ حواسش به نمایش بود از یه جا به بعد گم شدم و تا پایان بندى کار نفهمیدم چى شد. البته سبک این کار شاید ملزوم همین بوده، ولى دوست ندارم کار اونقدر هضمش سخت باشه که نفهمى چى شد. متن نمایشنامه خیلى مشکل داشت و تو ذهن نویسنده بیش از حد شلوغ بوده. کلاً خسته کننده بود برام و پیشنهادش نمى کنم.
مسئله دیگه اى که زجرآور بود برام، برخورد تماشاچى هاى دیگه بود. کار کاملاً ثقیل و تراژیک بود و خنده هاى گهگاهى بازیگرها از روى بامزگى نبود (جز یه جاى اول کار). با این وجود تقریباً همه به تمام خنده هاى ریز بازیگران تو نقاط اوج تراژدى بلند مى خندیدن، انگار کار کمدى مى بینن. متاسفم که تئاتر به چیزى در سطح سینماى سخیفمون تنزل پیدا کرده.
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
یکی از بهترین نمایش‌هایی که در زندگیم دیده‌م!
دیالوگ‌های فوق‌العاده، بازی محشر نقش هملت، و میزانسن‌های تاثیرگذار!
ممنون و خسته نباشید به همه هموندان گروه.
من هم وسطای نمایش می خواستم بزنم بیرون نشد، یعنی راهی نبود. نمایش که شروع شد خورد تو ذوقم. گفتم خوب کمی جلوتر بره بهتر می شه ولی دریغ وافسوس - حیف. تموم که شد چند تا دختر و پسر که کنار من نشسته بودن می گفتن چقدر این نمایش فوق العاده است قبلا اومدن و باز هم می خوان بیان ببینن! نمی دونستم این نمایش اینقدر خوب بود که من حالیم نشده یا همه اینا دارن پز روشنفکری می دن. راجع به محتوا هم که به نظر من مشکل داشت، کسی چیزی نگفت. اومدم تو تیوال دیدم همه اش تعریف و تمجید! اگه مثلا کسی نوشته بود که نمایش خوبی بود من مشکلی نداشتم ولی دیدم نوشتن عالی فوق العاده، بهترین نمایش عمرشون! این دیگه باور کردنی نبود. دیگه داشتم از خودم ناامید می شدم که نوشته شما رو دیدم خوشحال شدم و ذوق کردم. نوشته شما خیلی خوب بود و حرف دل من بود. امیدوارم کسانی که تو تیوال تعریف و تمجید کردن تحت تاثیر نظرات دیگران قرار نگرفته باشن...
۱۸ خرداد ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
بدترین نمایشی که در تمام عمرم دیده م!

اول از همه این که نمایش پنجشنبه ۱ خرداد، دقیقاً ۲۵ دقیقه تاخیر داشت. ۲۰:۳۰ دقیقه روی بلیت تبدیل شد به ۲۰:۵۵! هیچ کدوم از مسئولان سالن هم در شأن خودشون ندیدن که از این همه آدم به خاطر این تاخیر زجرآور دست کم عذرخواهی کنن.

من هنوز در شوکم که آیا من دیوونه شده م یا مردم حواس پنجگانه شون رو از دست دادن! نیم ساعت اول نمایش در تاریکی ناراحت کننده ای هستید که فقط نور ۵، ۶ تا چراغ قوه چهره های بازیگرا رو روشن میکنه که البته مدام هم تو صورت تماشاچیها میفته و بینایی آدم رو به چالش می کشه.
بعد از نیم ساعت هم که با تغییر در روند داستان، چراغ ها روشن می شن، بازیگرها به مدت یک ساعت شروع می کنن به عربده کشی. ۲ زن و ۲ مرد که مدام هوار می کشن و دوست داری پا شی و التماسشون کنی کمی یواشتر داد بزنن. تا این جا هم شنواییت رو از ... دیدن ادامه ›› دست می دی!
مهمتر از همه زمانیه که می بینی به علّت بیش از حد غیر استاندارد بودن سالن اجرا، هیچ راه فراری از این مخمصه نداری و حبس شده ئی تا یک شب که می تونست با یه نمایش خوب تو یه سالن دیگه بگذره رو واسه ت تبدیل به جهنم کنه.
نمایش تموم میشه و تو اونقدر عصبانی ای که باورت نمیشه جز چند نفری که تونستن وسط نمایش خودشون رو نجات بدن و از اون گوشه موشه ها در برن، همه غرق در شوق و شعف حاصل از عربده کشی ها و جلوه های عصبی-بصری هستن و پس از اتمام نمایش هم عده کثیری با سوت و کف، بازیگران رو تشویق می کنن.
حیرون به بقیه نگاه می کردم و با خودم میگفتم: حتماً تو شعورت نمی رسه! این همه آدم که نمیشه تو تشخیص خوب از بد اشتباه کنن. ولی بعد با خودم فکر کردم و به یه نتیجه ای رسیدم که دست کم من رو کمی آروم کرد: متاسفانه بیشتر این تماشاچی ها تنها به یک دلیل و اون هم اشارات سیاسی و موضوع جنگ و صلحی اثر بوده که انقدر در تمجید و تکریم اثر جانفشانی کرده ن. اسم هایی بزرگ: آقای آذرنگ، آقای شاه محمدلو، خانم برومند! ما اسیر نامهاییم!
انگار این جماعت همون هایی هستن که سالن های فیلم های تجاری سینماها رو پر و خالی می کنن و حالا هم با این خیال که: «بریم تئاتر، تئاتر آدم رو روشنفکر می کنه!» سعی در سوق دادن تئاتر به سوی همون سرنوشت سینما رو دارن.


متاسفانه اونقدر این نمایش اعصابم رو به هم ریخته به سختی می تونم به نکات مثبتش مثل بازی خوب آقای حقیقت دوست و یا موضوع نسبتاً جالبش اشاره کنم.

در نهایت تاسف می خورم از این که وقت، پول، انرژی و مهمتر از همه فکرم رو گذاشتم روی یه همچین کاری و ای کاش این اثر رو ندیده بودم یا دست کم زودتر دیده بودم که می تونستم خیلی زودتر از ۴ روز مونده به اتمامش، آگاهی ای درباره این اثر به خواننده های تیوال بدم!
ثانی، مرضیه یادگاری، رضا احمدی و على عباس خسروى این را پاسخ داده‌اند
جناب پاسای عزیز
چیزی که بر شما گذشته ناراحت کننده است ولی قلم خیلی خوبی دارید. باید اعتراف کنم یکی دو جا واقعا خندیدم موقع خواندن متنتون. توی پروفایلتون که چیزی ننوشتید ولی پیشنهاد می کنم طنز نویسی رو امتحان کنید. فکر کنم موفق می شید.
در ضمن استفاده از "امکان چند گزینه ای" کارکرد دیگری مثل نظرسنجی داره. بهتر بود این گزینه رو فعال نمی کردید تا بتونید از میزان خوانش نوشته اتان بهتر مطلع شوید :)
۰۲ خرداد ۱۳۹۳
وای چقدر متفاوت
کاش من هم بیشتر راجع به تئاتر بدونم که مثلا داد زدن‌های بازیگران چه مفهومی داره ؟؟ شاید یک فریاد فرو رفته ؟؟؟؟؟
کجا این چیزها رو تعریف میکنن
کاش تیوال اولین و اصولی ترین نشانه ها و اصول تئاتر رو تعریف کنه تا هر کس نمیدونه اول بخونه بعد بره ببینه !!!!!!!!!!!!
۰۷ خرداد ۱۳۹۳
درود بر شما آقا رضا ی گرامی

شما از یک کار بدتون اومده ،کاملا هم میتونید حق داشته باشید و نظرتون هم محترمه کار رو نقد کنید و بگید به این دلیل و به اون دلیل از نظر شما بد بوده چرا سلیقه بقیه رو نقد میکنید و دست آخرم روش یه مارکت میچسبونید ... دیدن ادامه ›› دوست من

اینکه شما از این کار بدتون اومده که شرط لازم و کافی نیست که همه هم باید بدشون اومده باشه یا تو رودربایستی موندن یا واسه فلان اشاره ذوق زده شدن یا میخوان ادای باکلاسها رو دربیارن ! خانم قربانیان عرضم خدمت شما هم هست
نمایش از نظر من فوق العاده بود ، کار و هماهنگی بازیگران عالی بود بیان شیوای راویان و موزیک متن سر صحنه بسیار جذاب با به چالش کشیدن بلای خانمان سوز قرن یعنی جنگ ، اونهم به خلاقانه ترین شکل ممکن

قبول دارم که بعضی لحظات کمی خسته کننده بود و دادها هم بعضی مواقع رو اعصاب ! ولی از نظر من اینها ده منفی یه ، ده منفی هم عزیزان کم هنر سالن ! هشتاد هم خود نمایش !

درضمن اصلا گیریم کاری بی نهایت ضعیف و بی معنی و وقت تلف کن رو دیدیم بلاخره اینهمه آدم برای این کار زحمت کشیدن و عرق ریختن آیا این زحمت هرچند از دید شما بیهوده باشه ارزش چند بهم کوبیدن دست رو هم نداره آیا ؟؟! منصف باشیم رفقا ..
۰۸ خرداد ۱۳۹۳
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید