کنار هم گذاشتن دو نماد در قلب یک نمایش
ببر سفید بنگال ( نماد طبیعت و زیبایی و وحشی بودن) + بغداد (نماد تاریخ کهن، جنگ زده گی و وحشت) فرصتی ایجاد میکند تا این نمایش پرسشهای مهمی را برای تماشاگر بیان کند.
به زبان ساده این سوال که «چه کسی وحشی تر است؟!» ببری که برای بقا میکشد یا انسانی که برای ایدئولوژی و قدرت، شهرها را نابود میکند؟!
ببر در اخر قصه قاضی میشود و در حالیکه تماشاچی را در برابر وجدان جمعی میگذارد با او حرف میزند و از او میپرسد....
متنی چند لایه که در تماشاخانه ایرانشهر به تماشای آن نشستم.
خلاقیت بصری نمایش بیشتر در پرده پشت صحنه نمایان میشود و در یک دیالوگ قوی با متن و اجرا
... دیدن ادامه ››
قرار میگیرد.
استفاده از نقاشی گرنیکا اثر پیکاسو که نماد وحشت و جنگ و رنج بیگناهان است.
ویدیو پروژکتور دائماً به من مخاطب یادآوری میکند که فاجعهی روی صحنه ( بغداد) چون نقاشی روی پرده ( گرونیکا ) تکرار تراژدی همیشگی بشر است. خشونت، چهرهای تکراری دارد.
گویی میخواهد بگوید بغداد در نمایشنامه، یک "گرنیکای" معاصر است.
بازی بازیگرها و طراحی لباس موزون و متناسب است. ریتم کار با توجه به متنی که روی صحنه آورده و چند لایه است خوب از اب در امده است. موسیقی شنیدنی و مونتاژ صداهای محیطی به جا و به موقع.
دوست داشتم با توجه به حضور اقای فلاح برایم پنج ستاره باشد اما با تعظیم به تلاش دست اندرکارانش یک قدم عقب ماند تا انچنان که باید و شایسته اش است برایم دلپذیر شود و رفت در لیست چهار ستاره ای ها
گویی اثری فاخر است که تراشیده شده و فرم گرفته اما نیازمند یک فوت نهایی است که در نهایت و پس از ان نشست کامل کند در جان من... چیزی شبیه جای خالی یک کنتراست رنگی
اما انصافا حیف است سالن پر نشود برای نمایش پر معنایی چون ببر سفید بنگال در بغداد....
دیدن این نمایش را به شما دوستان تیاتری پیشنهاد میکنم چون میتوانید چالش به صحنه آوردن یک متن موفق را در یک اجرای صحنه ای خوب به تماشا بنشینید.
پیشکش درود و سپاس به عوامل نمایش ببر سفید بنگال در بغداد