در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | زهره سپهریان
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 20:09:26
 

موسس باشگاه فرهنگی هنری ۱۷۷۲
فعال در عرصه آموزش پیش نوجوانی در زمینه ( هنر، روانشناسی، فلسفه)
برنامه ساز در حوزه روایت

 ۲۱ خرداد ۱۳۶۰
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
احساس غربت در سرزمین وجود خود

«غم غربت در دیار» نمایشی است که با بهره‌گیری از ظرفیت‌های فرم کلاسیک «سیاه‌بازی»، به بیان یکی از دردهای اساسی «انسان معاصر» می‌پردازد.
این اثر با زبانی شاعرانه و بیانی تلخ، تصویری از ویرانی درونی انسان امروز را به تصویر می‌کشد که در پس نقاب خنده‌ها و زهرخندهایش پنهان شده است.

نمایشی با بازی های قوی و باور پذیر
همراه کرد منو و لذت بردم.

پیشکش درود و سپاس به عوامل نمایش غم غربت در دیار
سلام خانم سپهریان. روزتون بخیر. میتونید یک آی‌دی یا ایمیل یا شماره به من بدین یک پیام می‌خواستم بهتون بدم. ممنونم. معصومه میکائیلی
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
دشمن خدا رو در اجرای چهارم دوباره دیدم کمتر از قبل درگیر شدم و حتی کمتر خندیدم اما لذت بردم و در عین فضای ساده و مینیمالی که کار داره ولی این نمایش درشکل اجرا و نوع موضوع آدم رو جذب میکنه.
خدا قوت به گروه اجرایی که هنوز پر قدرت در حال اجرایید
فقط نقش خانوم ناظم این بار در حین ادای دیالوگها داد میزدن نمیدونم چرا ؟!...یا شاید اون شب اینطور بوده...
و درمورد بازی دختر خانومی ها نگم که روح کار هستن و دلبر.
در هر حال برای اونایی که هنوز این نمایش رو ندیدن بگم که از دستش ندید!

پیشکش درود و سپاس به عوامل نمایش دشمن خدا


ممنون از حضورتون عزیزدلم❤️🥹
پس ارزش دیدن داره؟ بهش حس کمدی‌های لوس رو داشتم و نمی‌دونستم می‌ارزه برم یا نه
سلام ، چگونه میتوانم با توجه به عدم توانایی حضورم در تاریخ ۱۱ دیماه ماه ۸/۳۰ شب ، بلیط را عودت دهم یا به طریقی بفروشم تا پولم برگردد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
دیالوگ ماندگار
موسی: خدا حرفاشو زده این جهان چیزیه که اون گفته
کنار هم گذاشتن دو نماد در قلب یک نمایش
ببر سفید بنگال ( نماد طبیعت و زیبایی و وحشی بودن) + بغداد (نماد تاریخ کهن، جنگ زده گی و وحشت) فرصتی ایجاد میکند تا این نمایش پرسشهای مهمی را برای تماشاگر بیان کند.
به زبان ساده این سوال که «چه کسی وحشی تر است؟!» ببری که برای بقا می‌کشد یا انسانی که برای ایدئولوژی و قدرت، شهرها را نابود می‌کند؟!
ببر در اخر قصه قاضی میشود و در حالیکه تماشاچی را در برابر وجدان جمعی میگذارد با او حرف میزند و از او میپرسد....
متنی چند لایه که در تماشاخانه ایرانشهر به تماشای آن نشستم.

خلاقیت بصری نمایش بیشتر در پرده پشت صحنه نمایان میشود و در یک دیالوگ قوی با متن و اجرا ... دیدن ادامه ›› قرار میگیرد.
استفاده از نقاشی گرنیکا اثر پیکاسو که نماد وحشت و جنگ و رنج بیگناهان است.
ویدیو پروژکتور دائماً به من مخاطب یادآوری می‌کند که فاجعه‌ی روی صحنه ( بغداد) چون نقاشی روی پرده ( گرونیکا ) تکرار تراژدی همیشگی بشر است. خشونت، چهره‌ای تکراری دارد.
گویی  میخواهد بگوید بغداد در نمایشنامه، یک "گرنیکای" معاصر است.

بازی بازیگرها و طراحی لباس موزون و متناسب است. ریتم کار با توجه به متنی که روی صحنه آورده و چند لایه است خوب از اب در امده است. موسیقی شنیدنی و مونتاژ صداهای محیطی به جا و به موقع.

دوست داشتم با توجه به حضور اقای فلاح برایم پنج ستاره باشد اما با تعظیم به تلاش دست اندرکارانش یک قدم عقب ماند تا انچنان که باید و شایسته اش است برایم دلپذیر شود و رفت در لیست چهار ستاره ای ها
گویی اثری فاخر است که تراشیده شده و فرم گرفته اما نیازمند یک فوت نهایی است که در نهایت و پس از ان نشست کامل کند در جان من... چیزی شبیه جای خالی یک کنتراست رنگی

اما انصافا حیف است سالن پر نشود برای نمایش پر معنایی چون ببر سفید بنگال در بغداد....
دیدن این نمایش را به شما دوستان تیاتری پیشنهاد میکنم چون میتوانید چالش به صحنه آوردن یک متن موفق را در یک اجرای صحنه ای خوب به تماشا بنشینید.

پیشکش درود و سپاس به عوامل نمایش ببر سفید بنگال در بغداد
امیر مسعود و امیرمسعود فدائی این را خواندند
رامین سیاردشتی این را دوست دارد
بسیار سپاسگزارم 🙏🙏🙏
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
خفه شو عزیزم ...گور پدر تئوری ها.... به نظر من همه میتونن...
خفه شو عزیزم یک نمایش آشفته رندانه ی منسجم.
این متن در عین فلسفه ورزی اما به بیانی ساده، موفق است که زاویه نگاه خودش رو در طول تیاتر به مخاطبش برساند؛ زاویه نگاهی که جسورانه اما انسانی و طبیعی است.

بازی خانوم صارمی هم به دل می نشیند و از یک شخصیت، به صورتی روان و باور پذیر به شخصیت دیگری تغییر میکند.
انتخاب بازیگر مرد، آقای شهروز آقایی پور هم از حیث لحن و فرم بازی با متن اقای صالح علاء متناسب است و به کار می نشیند.
از منظر نشانه شناسی هم مبل فنر دار در صحنه بسیار پیشایند خوب و گرای مناسبی برای درگیر شدن ... دیدن ادامه ›› با موضوع است.
و صدای اقای صالح علاء که پخش میشود حس نوستالژی چند قدم مانده به صبح را برایم زنده میکند.

اولین بار است که در تیاتری وقتی تموم میشه احساس میکنم انگار وسط زندگی رها شدم و بقیه اش رو باید خودم ادامه بدم.
به قول دیالوگ نمایش ...بعضی کارا رو نمیشه تند تند انجام داد. مثلا نمیشه تند تند دوست داشت.تند تند عشق ورزید....

پیشکش درود و سپاس به عوامل نمایش خفه شو عزیزم
زهره سپهریان عزیز؛
متشکریم که به تماشای نمایش خفه‌شو عزیزم! نشستید.
نظرتون خیلی برای ما با ارزشه.😍❤️
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمایش فروید با امضای مرتضی فرهاد نیا اثری خلاق، حساب شده و درگیر کننده است.
این نمایش صرفا یک روایت خطی و زندگینامه نیست. از آن دسته تلاشهای صحنه ای است که میخواهد نگاه و تأملات خودش را درباره یک نظریه و یا نظریات معروف یک فرد مهم در تاریخ روانکاوی( فروید), به مخاطب نشان دهد.
یکپارچگی عناصر دکور، نور، لباس و تکنیکهای متنوع اجرایی همه در راستای معنایی است که نویسنده و کارگردان قصد کرده مخاطب را با آن درگیر کند.
صدای ضبط شده برای کاراکترها به عنوان بازتاب صدای ذهن پرسوناژها هوشمندانه است و موسیقی اندازه و متناسب.
بازیگران در صحنه میکوشند که قاب به قاب، آن معنای مقصود نمایش را خلق کنند و برای چهارمین شب اجرا، دلپذیر هستند.
دیدم و لذت بردم.
بدرخشید ... دیدن ادامه ›› بیش از پیش!
دیدن این نمایش یک تجربه ذهنی ارزشمند است که دیدنش را به دوستان تیاتری پیشنهاد میکنم.

(نکته ای درباره نور پردازی برای هر قاب، اگر یک ثانیه ای مکث بیشتر در قطع و وصل کردن نور باشه چشم کمتر اذیت میشه و لذت کار به مراتب بیشتر میشه.)

پیشکش درود و سپاس به عوامل نمایش فروید
نیلوفر ثانی (niloofarsani)
با نکته نورپردازی برای مکث های بیشتر خیلی موافقم. زهره جان. سرعت زیاد خاموش و روشن شدنها، دید دقیقتر هر صحنه رو هم کم میکنه.
نیلوفر ثانی
با نکته نورپردازی برای مکث های بیشتر خیلی موافقم. زهره جان. سرعت زیاد خاموش و روشن شدنها، دید دقیقتر هر صحنه رو هم کم میکنه.
قربانت
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
به به
بدرخشید مثل همیشه جناب فلاح نازنین
طعم خوش آواز گوزنها هنوز در کام ماست.
فراز وزیرزاده (vazirzadeh1990)
نادر فلاح
خیلی ممنونم که تشریف میارید ولی فکر می کنم نظر عام نظر صد در صد درستی نیست و ممکنه خیلی هم سطحی و اشتباه باشه به نظرم تاتر عامه پسند معیار سنجش پدیده ارزشمند تاتر نیست
اگر دقت کرده باشید نوشتم هم خاص و عام . زیرا هیچکدام بدون دیگری کافی نیست . و اگر هردو رعایت شود به اثر ارزش مضاعف خواهد داد
فراز وزیرزاده
منظورتون در خاطر و گوش هست دیگه . 😄
اینم میشه مخلصم
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
کاتورگی به معنای عدم قطعیت و غیر قابل پیش بینی بودن است.
و چقدر این اسم در نمایش خوب و شنیدنی معنا میشود.
نمایش کاتورگی در عین سادگی در صحنه و نور و لباس؛ اما در ذهن ماندگار میشود و متن چالش برانگیزش، سهم زیادی در این ماندگاری دارد.
اجرای چنین متنی برای اینکه از ریتم نیفتد بیشتر از هر چیز به مهارت کارگردان بستگی دارد آنهم وقتی غیر از دو بازیگر در صحنه ابزار دیگری در صحنه نباشد جز یک در. و نمایش در این بخش موفق و سر بلند بود.

همیشه همیشه همیشه است......
بازی با لغات و فراز و فرود متن دوست داشتنی بود و نمایش تا آخر کشش دارد. مگر شش هفت دقیقه ای از نمایش که ... دیدن ادامه ›› میشود کم شود.
بازیهای دو جوان خوب و تلاشگرانه و در بعضی لحظات تحسین برانگیز بود.
من لذت بردم اما یک چیز توی ذهنم هست و دلم میخواد بگم و اون اینکه این متن کشش اجرای دوباره را دارد ولی این بار باشکوه بیشتر و آرایش صحنه و دکور و لباس و نور و بازی های حتی حرفه ای تر. موفق و پر ثمر باشید.

پیشکش درود و سپاس به عوامل نمایش کاتورِگی

وودوو از جمله معدود تیاترهایی هست که خواندن بروشور قبل از تیاتر شرط لازم هست و خیلی مفیده؛ هر چند من چند روز بعد خوندمش ولی باز هم کمک کننده بود.
این نمایش از لحظه شروع بهت میگه که قراره تیاتر ببینی و پر قدرت شروع میشه. مخصوصا طراحی لباس و کنتراست موجود در رنگ لباسها که چشم نوازه.
بازی ها و انعکاس نور و حرکات بدن در صحنه قطعا ما رو مطمین میکنه که چه خوب به دیدن این نمایش اومدم و تا آخر هم منتظر و پیگیر مخاطب رو نگه میداره و حد درگیری با این مولفه های بدن و نور و رنگ و صحنه کارش رو درست انجام میده ولی شاید توجه به اونا خیلی نمیذاره نخ تسبیح ماجرا دست آدم بیاد یا شاید پای چیز دیگری در میان هست و یا حتی اقتضای سبک کار همینه نمیدونم و مطمین نیستم. آقای مظفری نویسنده و کارگردان محترم هم نوشته بودند که این اگاهانه هست ولی اگر اون انسجام علی و معلولی کار میتونست درگیری بیشتری ایجاد کنه و متن هم خوب بشینه در عمق جان، دیگه میشد یک تیاتر درخشان پنج ستاره کم نظیر. باید بگم این بخش از ماجرا برای من با همه ی تلاشگری و خلاقیت این نمایش آنطور که باید، متاسفانه اتفاق نیفتاد.
بازیها طنازی و مهارت رو با هم در صحنه به رخ میکشیدند و نمیشه از کنارشون گذشت.

با این توصیفات، دیدن این نمایش رو توصیه میکنم به اهالی تیاتر و تماشاگران صحنه. تجربه نو و قابل تاملی هست.. لذت بردم.


پیشکش درود و سپاس به عوامل نمایش وودوو
نمایشی خلاق و لحظاتی دلنشین از فرم و تکنیک عروسک گردانی
چقدر دوست داشتنی بود که با بدنشون بازی میکردند و شکلهای جدیدی از نگاه به عروسک را ارایه میدادند. دلم خواست خودم هم با اعضای بدنم همین تمرین را میکردم. یادمه قدیما با زانوی خودمون کله درست میکردیم روسری سرش میکردیم و همون زمان هم بسیار لذت میبردم.
دست مریزاد دوستان ....بدرخشید باز و بیشتر

اما در مورد انسجام و پیرنگ نمایش خیلی متقاعد نشدم و در مورد محتوا آن پختگی که باید را درک نکردم. و از متن چیزی در خاطرم نماند که بماند تا چندی یا بیشتر.
کاش متنها جدی تر و دقیقتر و روشنتر و درگیرکننده تر باشد.

پیشکش درود و سپاس به عوامل نمایش تکه تیکه
ای فدای تو هم دل و هم جان
وی نثار رَهَت، هم این و هم آن

این شعر تقدیم به دو بانوی توانمند و دو نسل متفاوت که هنر ذاتی و میراث خانوادگی را به صحنه آوردند در نمایش هم این، هم آن.
گلاب ادینه و نورا هاشمی .... به به ....
بازی ها باور پذیر بود و به خصوص نقشی که دختر جوان داشت ممکن بود با بازی نامناسب و نامیزان، اگزجره بشود و از قاب بیرون بزند ولی اصلا اینطور نشد و به اندازه و درست ... دیدن ادامه ›› از آب درآمد.

تیاتری که از واقعیتهای کار تیاتر و مناسباتش سخن میگوید و در عین حال به دنبال پیوندی بین دو دیدگاه متفاوت در این زمینه است.
میشود از این نمایش برای چگونه روی صحنه بودن هم درسهای پر لطفی گرفت. صحنه اخر که خانوم آدینه به عنوان مهرو بنکدار میخواستند صحنه رو ترک کنند؛ خیلی جالب با مکث و سکوت و نگاه این کار رو کردند. واقعا درخشان بود این لحظات....در مجموع لذت بردم.

پیشکش درود و سپاس به عوامل نمایش هم این / هم آن


مشتاق تماشای این کار روی صحنه هستم بسیار
دوستان بدرخشید
امیرمسعود فدائی و امیر مسعود این را خواندند
مهرنوش نوری، حسن توکلی و ستاره مصدق این را دوست دارند
بی‌نهایت از لطف و محبت شما سپاسگزاریم. اشتیاق و دلگرمی مخاطبان فرهیخته‌ای همچون شما بزرگ‌ترین سرمایه برای یک گروه هنری است. امیدواریم به یاری خداوند و تلاش خالصانه تیم، هنگام تماشای نمایش، شایسته این همه مهر و توجه باشیم و تجربه‌ای ماندگار را برایتان رقم بزنیم. بدرخشیم اگر، به واسطه نگاه و حمایت شماست.
بزرگوارید
موفق و پیروز باشید
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
یک قصه گو قصه میگه و آدمای قصه اش از همون زمان و مکان واقعی جمع شدن تو سالن شهرزاد

قصه اش چه جوره ؟! خوبه و شنیدنی اما من خیلی هاش رو اصلا نمیشنیدم چون هم لهجه داشت، هم چند سانس اجرا، نفسی برای گوینده اصلی باقی نگذاشته بود و یا شاید ضعف بلندگو، نمیدونم....
آواز و پرفورمنس های محلی و بوشهری هم که میتونم بگم جالب و دوست داشتنی بود. تک خوان زن در کار وجود داشت و خدارو شکر با این احوالات کار مجوز دریافت کرده بود..... هر چند در اجراهای دیگه اینطور نیست.
اما قیمت بلیط ؟!!
نمیدونم چرا عذر خواهی کردند بابت فروش بلیط؟!
خب میشد به جای عذر خواهی بلیط کار رو ارزونتر بفروشن. یعنی این همه کار اجرا میره کمتر کاری چنین بلیط گرونی داره...
با احترام باید بگم ترجیحم ... دیدن ادامه ›› اینه که با هزینه این بلیط دو تا تیاتر در سالن مولوی ببینم.

در مجموع اگر کسی بتونه برای زادگاهش و زبانش و آداب و رسومش فعالیت کنه تحسین برانگیزه اقای عبدی پور!
خدا قوت

پیشکش درود و سپاس به عوامل شب نشینی و قصه گویی



احسان هدایت، Paria_brh، حسین مجتهدی و سیدمجید حسینیان این را خواندند
نیلوفر ثانی این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمایش ریگ چاه یک نمایش ریال اجتماعی هست که از میزانسن خوب و قابل تحسینی برخورداره..و بسیار خوب با حرکات ساده و بجا در صحنه حرکت و ریتم بوجود میاره... و تا حدی نمکین و طناز است ولی متن در بخش نقطه اوج و گره افکنی اونقدرها درگیرکننده نیست.
و ضربه پایانی هم اونقدرها محکم و به یاد ماندنی نیست.
یک نکته اینکه لهجه بازیگرها گاهی باعث میشد دیالوگهاشون شنیده نشه که احتمالا با توجه به انتخاب لهجه های متنوع گریزی از ان نیست.

پیشکش درود و سپاس به عوامل نمایش ریگ چاه

بسیاااار حرفه ای و کاربلدید..... مایه مباهات صحنه نمایش هستید.
در پناه مهر پروردگار، سلامت و با نشاط باشید!!!
امیرمسعود فدائی و آتنا صیادی این را خواندند
سینا دهقان و حسام اشعرین این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
نمایشی نفس گیر و بی تردید پنج ستاره درخشان!!!
متن و اجرا شانه به شانه یکدیگر در چرخش و شاهکار.
دیدنش را پیشنهاد نمیکنم بلکه با اطمینان توصیه میکنم...و تمام.



جامیست که عقل، آفرین میزندش
صد بوسه زمهر، بر جبین میزندش
این کوزه گر دهر چنین جام لطیف
می سازد و باز بر زمین می زندش

«خیام»

پیشکش درود و سپاس به عوامل نمایش «بر زمین می زندش»
مایه فخر جامعه تیاتری هستید!

کارگاه نمایش به عنوان «لکچر- پرفورمنس» با عنوان فارسی «سخنرانی- اجرا» یا «اجرا- گفتار» در تالار مولوی اجرا میشود.
این شکل دوگانه، تلفیقی از سخنرانی و اجرا است.
این فرم از اواخر قرن بیستم فرصتی برای خلاقیت و تاثیرگذاری بیشتر سخنرانان و اجراگران فراهم کرده است.

تاریخِ کارگاه نمایش، برای من گره میخورد به نام عباس نعلبندیان و آثارش
تاریخِ کارگاه نمایش، برایم بوی تفکر خلاق و تلاش مداوم میدهد. عاقبتِ کارگاه نمایش نیز حکایت همیشگی حسادتها، کج اندیشی ها و قدرت طلبی ها را برایم تازه میکند.
بنابراین بسیار خوشحالم که گروهی به کارگردانی زینب عزیز تلاش میکنند این تاریخ را تلاشگرانه ، مستند و در حد امکان خودشان ... دیدن ادامه ›› بازنمایی کنند.
سلیقه من در بعضی بخشها کمی متفاوت هست. مخصوصا اینکه خیلی کم از نعلبندیان شنیدیم.... ولی دیدن این کار ارزشمند و مفید رو برای خصوصا بچه های علاقه مند و مرتبط با نمایش پیشنهاد میکنم.

پیشکش درود و سپاس به عوامل کارگاه نمایش



نمایش مادر از همان دقایق آغازین از مخاطبش حوصله مندی میخواهد و در مقابل آن یک اجرای خوش ایده، کارگردانی خلاق و هوشمندانه، نورپردازی درست و فرم جذاب و نهایتا چیزی به نام تیاتر به او تحویل میدهد.

برای من قابل تحسین بود این اجرا....لذت بردم...
یک نمونه از جذابیت های کار برای من اسم نمایش است:
اسمش مادر است ولی هیچ جای این نمایش در جز جز متن روایت درباره مادر نیست ولی کلیت آن، به همین اسم اشاره دارد.
ضربه پایانی نمایش هم قسمت درخشان کار بود.
بازی ها در سطح نزدیک به هم بود و میشه گفت جز معدود نمایش هایی بود که کل کار ادم رو درگیر میکرد نه بازی بازیگرها و اینم جالب بود.

من نمایش های نمادین و سورئال رو میپسندم و دوست دارم باز هم از این گروه کارهای جدید ببینم.

پیشکش درود و سپاس به عوامل نمایش مادر

نمایش قبیله ها با موضوعی نو و درگیرکننده
بازی ها باور پذیر...
میزانسن با توجه به متن و موضوع، در استفاده همزمان از ویدئو پروژکتور خلاق بود
ریتم کار نسبتا متناسب بود، هر چند پنج شش دقیقه ای میشد کمتر بشه.
در کل دیدن این نمایش تجربه دوست داشتنی بود برام

پیشکش درود و سپاس به عوامل نمایش قبیله ها
جک نارن یک اجرای منظم، خلاق و تکنیکال
عروسک گردانی و انتخاب صداها سنجیده
بانمک و طناز
نورپردازی تمیز
مدت اجرا اندازه
پایان و اغاز درست
عروسکها دوس داشتنی
اما به نظرم متن از تکنیک کمی عقبتره . متنی که شاید بیشتر بستری است برای یک اجرای درخشان و کارگردانی به مراتب جلوتر و درخشان تر از نویسندگی..... بدرخشید
لذت بردم. ببینید و لذت ببرید


پیشکش درود و سپاس به عوامل نمایش جک نارن





 

زمینه‌های فعالیت

تئاتر
شعر و ادبیات

تماس‌ها

09102224392