در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | دیوار
S4 > com/org | (HTTPS) 78.157.41.90 : 20:50:53
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
ساده اما بسیار باشکوه!
نمایشنامه، شکوهی میخکوب کننده داشت اما نمایش از آن دسته ای بود که تماشاچی باید جانانه، نیروی خیالش را به کار گیرد تا دم و دستگاه، تاج و تخت و قلمروی گسترده ی جم شاه را اِنگارش* کند.
_________________________
* برابر پارسی واژه ی تجسم
سپاس فراوان از شما🙏
مهدی وحیدروش
سپاس فراوان از شما🙏
😇
۱۶ خرداد
ساناز پوردشتی
ممنون از شما🙏
😊
۱۶ خرداد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
با سلام ١ بلیط ردیف اول تاریخ ٢١ خرداد به فروش می رسد.
As_Nmt آیدی تلگرام من است.
حسین چیانی این را خواند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
تبریک و خسته نباشید میگم به گروه تبار خون
طراحی صحنه و طراحی آکسسوارها بسیار دیدنی بودن
حضور پیوسته ی موسیقی در طول اجرا تصمیم شجاعانه ای بود فقط کاش با تنوع بیشتری همراه می‌بود و همخوانی بیشتری با حال هوای هرکدام از صحنه ها می‌داشت
بازی ها بسیار دلچسب و ماهرانه بودن
به خصوص خانم ضیاء که به طور کامل از پس این نقش سنگین براومدن و روی صحنه خیره کننده بودن
سلام ، دو عدد بلیت ۲۳ خرداد ردیف A6 دارم، اگر کسی میخواد لطفا پیام بده
حسین چیانی این را خواند
کاویان امیرمظفری
کجا پیام دهیم؟
۲ بلیط برای جمعه ۲۳ خرداد دارم همکف ردیف A11 صندلی ۷ و ۸
شماره تماس برای فروش بلیط 09157549494 یا تلگرام پیام بدن
۱۶ خرداد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
درشرایط روحی نه چندان مطلوب،پس ازمدتها،به لطف عزیزی گرانقدرودرمعیتشان برای تماشای تئاتری آمدم که برخلاف انتظار، نقدهای فراوان داشت وکامنتهای منفی بسیار.......
بدو،ورودوتنهادقایق آغازین، بابی حوصلگی نظاره گربودم وباعرض پوزش منتظرپایان....‌.

پس ازلحظاتی؛ دیالوگها،نقش آفرینیهای توانمندوبی نظیردرهرلحظه،پیامهای ژرف وعمیق،تمامی افکارم رابه وجدآوردوتحسین پیاپی .....
عالی بودیدودرخشان
امید دادید،به اجراهای فاخر
واینکه هنوزبخشی ازهنردراین سرزمین "نفس"میکشد........
ماناباشیدوسرفراز
خسته نباشید میگم به مجموعه ولی اصلا انتظارات رو براورده نکرد و کاملا ناراضی از صندلی بلند شدیم ملغمه ایی عجیب غریب که میتونست خیییلی بهتر باشه بدون تاکید بیش از حد بر طنز و هجو
نمایش جالبی بود. فقط ای کاش اجازه بدید اون خانمی که کمانچه می‌زنند تک‌خوانی داشته باشند، صدای بسیار دل‌نشینی دارند. یعنی حاضرم برای شنیدن تک‌خوانی‌شون دوباره بیام این نمایش رو تماشا کنم
امیر مسعود، حسین اثنا و almizan tarazu این را خواندند
محمد حاج محمدی، rasoul hallaj و شاهرخ این را دوست دارند
سپاس از مهر شما🌿
۱۵ خرداد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
عالییییی بود ، دوبار رفتیم دیدیم حتما ببینید البته اگر قبلش کتابش بخوانید خیلی بهتره
به به خوشحالم که کار رو دوست داشتید
۱۷ خرداد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
آشتی چیز خوبیست
🌺🦋
من شب اول به دیدن این اجرا رفتم وکلی از این اجرا لذت بردم

محتوای این اجرا بسیار زیبا بود
به تک تک دانشجوهایی که در این اجرا نقش داشتن تبریک میگم چون واقعا ترکوندید 👏🏼👏🏼👏🏼👏🏼👏🏼
چیزهای قشنگی از این نمایش یاد گرفتم
پکیجی جمع و جور تماشاگر پسند که اهمیت آشتی رو به صحنه آوردن،
از بازی گرفتن هوشمندانه کارگردان با بازی چشم نواز بازیگرانِ تازه‌کاری که انگار سالیان سال است که در صحنه حضور دارند تا طراحی نور و صحنه شیک و ساده..
اول خسته نباشید میگم به تمام عزیزان
واقعا کار سنگینی بود ، مخصوصا طراحی حرکات و اجرا که بازیگران به خوبی و واقعا هنرمندانه پیش رفتند و کار چشم نوازی را ارائه دادند.
موسیقی بسیار عالی بود ولی در موقعیت های کوتاهی که بازیگران دیالوگ داشتند صدای موسیقی بر صدای بازیگران چیره میشد و به خوبی شنیده نمیشد و ای کاش از میکروفون برای بازیگران استفاده می‌شد.
کاش در داستان یک راوی حضور داشت و همه چیز به درک مخاطب سپرده نمیشد. در قسمت هایی از داستان حقیقتا به دنبال چرایی ماجرا بودم و از تمرکزم را از دست میدادم.
اینکه سعی کردید اجرا به زبان بلوچی نزدیک باشه خیلی ارزش داره ولی برای مخاطبی که هیچ چیزی از زبان بلوچی نمیدونه هم توضیحی داده می‌شد. بعد از اجرای دوستان وقتی داشتیم خارج می‌شدیم یک واژه ای را از مهمانان بلوچ دوستان پرسیدند که خود واژه را یادم نیست که عینا نقل کنم ولی ترجمه اش می‌شد سرزمین پدری
و خب این سوال تا موقع خروج که بتونیم بپرسیم همراه ما ... دیدن ادامه ›› بود متاسفانه.
کار بسیار زیبا بود اما در مدیریت سالن و زمان بندی ورودی اصلا حس خوبی به مخاطب نمی‌داد. با ۸ دقیقه تاخیر کار شروع شد.
دو مرتبه اجازه ی حضور دیگران بعد از بسته شدن درها داده شد.
یک بار یک زوج جوان و یک بار گروهی از دوستان که از قضا یکی از افراد هم پاشون شکسته بود و با عصا تشریف آوردند.
و ردیف دوم بودند و تا بنشینند دید همه را گرفته بودند و از اون بدتر وسط اجرا همین دوستان که مهمان بودند و مخاطب عام نبودند، گوشیشون زنگ خورد و فلش به تماس متصل بود و در تاریکی گوشیشون فلش میزد .
واقعا این موارد‌ ارزش کار را کم می‌کند در چشم مخاطب همیشگی .
و این متاسفانه ناشی از عدم مدیریت است که کسانی به عنوان مهمان دعوت میشن که حتی قوانین پیش پا افتاده ی حضور در سالن تئاتر را بلد نیستند.
وگرنه روی هنر زیبای گروه شما و ارزش روایت زیبای شما هیچ بحث و سخنی نیست جز اینکه دوست داریم در جایگاه بالاتر و والاتری شما را نظاره گر باشیم .
صحنه برای بازیگر ناتوان قفسی است که تا نور بر آن می‌تابد امکان فرار از آن وجود ندارد. اما، برای بازیگری قدرتمند و چیره همچون مرکبی خوش رکاب است که او را در معرکه چشم مخاطب یاراست.
نمایشنامه جایی که گوزن ها آواز می‌خوانند دارای روایتی زیبا و گیرا از ماجرای زندگی مردی به نام یاور است که به قدر خود از مواهب و مصاعب زندگی همه را دیده و چشیده. زندگی وی با سینما و سالن سینما گره خورده. جناب مهدی غلام حیدری متنی پر از کاراکتر های ویژه و دوست داشتنی در رویدادگاه ها و موقعیت های ویژه ای خلق کرده اند.
طراحی صحنه مینیمال با عناصر شیوا که امکان برداشت های متعدد فرامتنی را در خود دارند و همچنین موسیقی و جلوه های صوتی نمایش به خروجی کار قوام انکار ناپذیری داده اند.
و اما کارگردانی و بازیگری استاد نادر فلاح. شاهکاری در اوج قله پختگی چه در کارگردانی و چه در بازیگری، چنان مخاطب را به کار گره میزند که رهایی از آن تا ساعت ها بعد از پایان نمایش امکان پذیر نیست. ریتم مناسب، طراحی فرم، حرکت و کاراکتر های بی نظیر ، استفاده استادانه از تمامی امکانات بازیگری ، بدن ، بیان ، میمیک ، تخیل و... موجب شده که تماشاگر همچون بادبادکی در دست گردباد نمایش به بالا و پایین بگردد و پس از یک ساعت چرخش بی وقفه به روی زمین گذارده شود ، حال آنکه دیگر بی صاحب و نخ پاره و مبهوت و مسخ، ... دیدن ادامه ›› رها شده.
برای مخاطب عام این نمایش رخدادی تکان دهنده و بی تکرار است. برای مخاطب خاص هنر نمایش مستر کلاسی آموزشی و نمونه ای شاهکار از غایت توان تیاتر است.
باشد که صحنه تیاتر همچون طناب بند بازان به افراد نالایق جرأت راه رفتن بر روی خود را ندهد.
پی نوشت: در متن بالا هیچ گونه اغراقی وجود ندارد.
محمد فروزنده و امیر مسعود این را خواندند
مهدی آزادی این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سلام دوستان اگر کسی ۲ بلیط ردیف اول و دوم برای فروش دارد به من پیام بدهد. ممنون
علیرضا آذر
شاعر معاصر و راوی دردها و دلتنگی‌های عصر ما

مقدمه

در میان چهره‌های برجسته‌ی شعر معاصر فارسی، علیرضا آذر جایگاهی خاص و ممتاز دارد؛ شاعری که با بیانی ساده اما عمیق، احساسات انسانی، زخم‌های درونی، و دغدغه‌های اجتماعی را به‌گونه‌ای ملموس و تأثیرگذار در کلمات خود بازتاب می‌دهد. آذر، نه‌تنها با قلم، بلکه با صدای خاص و گیرایش، پلی صمیمی میان شعر و مخاطب ساخته است؛ پلی که عاطفه را به فهم می‌رساند و اندوه را شاعرانه معنا می‌کند.

تولد و سال‌های آغازین

علیرضا آذر در سیزدهم آبان‌ماه ۱۳۵۸، در محلهٔ دراندشت تهران چشم به جهان گشود. او دومین فرزند از یک خانوادهٔ چهار ... دیدن ادامه ›› نفره بود. از همان کودکی، علاقه‌مندی‌اش به شعر و نوشتن آشکار بود؛ چنان‌که حاشیهٔ کتاب‌ها و دفترهای درسی‌اش همواره جولانگاه واژه‌هایی می‌شد که بعدها به شعر مبدل گشتند.

با آن‌که پدرش به شعر علاقه‌ای نداشت، اما حمایت مادر و تشویق معلمان، نقشی کلیدی در شکوفایی استعدادهای ادبی او ایفا کرد.

تحصیلات و مسیر حرفه‌ای

دوران دبیرستان را در مدرسهٔ البرز گذراند و سپس وارد دانشگاه تهران شد تا در رشتهٔ مهندسی کنترل کیفیت صنایع خودرو به تحصیل بپردازد. اما اندکی پیش از پایان تحصیلات، مسیر زندگی‌اش را تغییر داد و تصمیم گرفت تمام وقت خود را وقف ادبیات کند. مدتی در شرکت مخابرات اشتغال داشت، اما سرانجام، دنیای شعر را خانهٔ اصلی خود یافت.

آغاز شهرت

آذر نخستین بار در سال ۱۳۸۹ با ترانه‌سرایی برای تیتراژ پایانی سریال تلویزیونی «ستایش» در معرض توجه عموم قرار گرفت. اما آنچه او را در دل و ذهن مخاطبان تثبیت کرد، دکلمهٔ تأثیرگذار و خودجوش «تومور یک» بود؛ اثری صوتی که با بیانی صمیمی و صادقانه، در فضای مجازی منتشر شد و به‌سرعت فراگیر گردید.

سبک شعری و تأثیرپذیری

او در قالب‌های متنوعی چون غزل، چهارپاره، مثنوی و شعر سپید طبع‌آزمایی کرده است. زبان او صمیمی، پر احساس و آمیخته با تصاویر ملموس از جهان معاصر است. در آثارش، عشق، تنهایی، دلتنگی، بی‌قراری، و گاه نیش‌هایی اجتماعی یا تأملاتی هستی‌شناسانه دیده می‌شود.

علیرضا آذر از شاعران بزرگی چون حافظ، فروغ فرخزاد، حسین منزوی، قیصر امین‌پور و حسن حسینی تأثیر گرفته، اما به جای تقلید، سبک و لحن خاص خود را پی‌ریزی کرده است.

آثار منتشر شده

کتاب‌های علیرضا آذر نمایانگر مراحل مختلف بلوغ شعری و فکری او هستند. از جمله آثار منتشرشده‌ی او می‌توان به این موارد اشاره کرد:

اسمش همین است

اثر انگشت

آتایا

چهار قطره خون

آریان

فعالیت‌های کنونی

علیرضا آذر اکنون در تهران سکونت دارد و افزون بر سرودن شعر، در زمینه‌های دکلمه‌خوانی، ترانه‌سرایی و آموزش شعر نیز فعالیت دارد. کارگاه‌های آموزشی او مورد استقبال جوانان علاقه‌مند به شعر قرار گرفته و در شبکه‌های اجتماعی، حضوری فعال و اثرگذار دارد.

نمونه‌ای از شعر علیرضا آذر

«عشق از آغاز ناتنی بوده است»

آن‌که مفهومِ عشق را دیده است
مرگِ آهسته را پسندیده است

عشق، از آغاز ناتنی بوده‌ست
عهد، از اول شکستنی بوده‌ست

مثلِ دانستنِ چرا مردن
مثلِ از رویِ عمد، سُر خوردن

مثلِ یک کارِ بد که باید کرد
کوچه را یک قدم عقب بَرگرد...
محمد فروزنده این را خواند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
من شب اول رفتم برای تماشای این نمایش و باید بگم از چیزی که تصور میکردم اجرا فراتر بود و هرکدوم از بازیگرا با اینکه دانشجو بودن اجرای بسیار خوبی رو به من ارائه دادن.طراحی صحنه با اینکه ساده بود اما کاملا به اثر نشسته بود و طراحی نور بسیار جذاب بود.خسته نباشید میگم به کل تیم این اجرا و ممنون ازشون
محمد فروزنده و امیر مسعود این را خواندند
بوتیک هنر ایران، Elahe Sanaei و سجاد ملکی این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سلام وعرض ادب به عوامل تئاتر بازیگرای فوق العادشون من خیلیی تتاتر دوس داشتم اما نتونستم زیاد پشت صحنه بمونم عکس بگیرم تودلم مونده انشالله ک بشه بیام دوباره دوستتون دارم انشالله هاجاهستین سالم سرحال باشید
حسین چیانی و امیر مسعود این را خواندند
F- Zareh و علیرضا عزیزی این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
ببین گاهی یه حرفی یه طعنه ای آدم را جون به سر می‌کنه ....
نمایش کمدی موزیکال «ریش فیدل، غبغب مرکل» به نویسندگی امیرعلی نبویان و کارگردانی شهاب‌الدین حسین‌پور که از نهم اردیبهشت ماه اجرای خود را در تماشاخانه هما آغاز کرده است برای ۱۰ اجرا تمدید شد.

دراماتورژی این نمایش را جعفر غلامپور برعهده داشته و اشکان صادقی، محمدرضا صولتی، مهبد قناعت پیشه، سامان کرمی، علیرضا کیانی، ندا مقصودی، یاشار مومن‌زاده و رومینا ایران پناه‌آزاد، علی خاکپور، ملیکا راد، هانی رحیمی، سپیده رعیتی، اسرا صالحی، یاسمن ملکیان از جمله بازیگران نمایش هستند.

نمایش کمدی موزیکال «ریش فیدل، غبغب مرکل» هر شب ساعت ۲۱:۳۰ پذیرای حضور مخاطبین است و علاقه‌مندان برای تهیه بلیت می‌توانند به سایت تیوال مراجعه کنند.
یاشار مومن زاده این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
اندوه و غمِ ناشی از سوگ تنها شاملِ از دست دادن نیست،گاهی اندوهی از به دست آوردن هم هست.به دست آوردن مسئولیتهایی که قبل از این،فرد از دست رفته انجام می داد و ما توانِ انجامشون رو در کنار غمِ از دست دادن نداریم.
گاهی کنار فردی انقدر حال خودمون خوبه که محدودیتِ زمانِ حیات رو فراموش میکنیم و تقدم برای ما میشه تنها وجود و نه ماهیت.حتی اگر گاهی خودِ اون انسان دوست نداشته باشه وجودداشته باشه.
غم و اندوهِ عزا ،مثلِ آواری هرلحظه بر زندگیِ عزاداران فرو میریزه و کمتر کسی تواناییِ درک و کمک به آنها را خواهد داشت.
نمایش خوبی در جهت پرداخت به موضوع عزا و سوگ بود.
اجرای بسیار عالی و باور پذیر با متنی روان شناسانه و عالی
با آرزوی موفقیت برای دست اندرکاران این نمایش
امیر مسعود این را خواند
محمدجواد اکبری و رضا کوشکی این را دوست دارند
ممنونم از لطفتون
۱۴ خرداد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید