در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
مخاطبان گرامی، پیرو اعلام عزای عمومی، به آگاهی می‌رسد اجرای همه نمایشها و برنامه‌های هنری به مدت یک هفته از دوشنبه ۳۱ اردیبهشت تا پایان یکشنبه ۶ خرداد لغو شد.
با توجه به حجم بالای کاری، رسیدگی به ایمیل‌ها ممکن است تا چند روز به طول بیانجامد، لطفا از ارسال مجدد درخواست خودداری نمایید.
تیوال zateziba | دیوار
S2 > com/org | (HTTPS) 78.157.41.91 : 09:47:43
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
zateziba (zateziba)
درباره نمایش سوی کابوی i
و اینکه هیچ زنی رو در میان این مسافرها نمی بینیم...زتها یا در موطن خودشون نگران و چشم انتظار همسر و پسرشون هستن...یا در موطن خودشون به ذات دلربای زنانه شون توجه دارن...و یا در خیابان کشته میشن...کمتر سرگردانند و بیشتر نگران و دلواپس...از زنی میشنویم که با دوست شوهرش فرار کرده...از زن کردی که با صدای زیبای مریم بوبانی دلنگرانی اش را راجع به پسرش میشنویم...و زنهایی را میبینیم که با دلبری و دات زنانه شان هوش از سر مردها میبرند.
zateziba (zateziba)
درباره نمایش سوی کابوی i
Bjt.Tvj. ب.توجه:
در ابتدا کار برام جذابیت کمتری داشت.ولی زمان که گذشت جذابیت کار برام بیشتر شد. چون متوجه نسبت کار با جامعه و آدمها و خودم شدم.میتونستیم خودمون هم بکی از اون آدمها باشیم.به نظرم متن و کارگردانی و بازی ها همخوانی و تناسب خوب و به جایی داشتن...بالاتر از هشتاد درصد...همه چیز درست هدایت شده بود.
هدایت درست به برهوت و یا سرابی به اسم سوی کابوی که آدمها سرگردان دنبال قهرمانشون میگشتن...دنبال خودشون میگشتن...دنبال خالی کردن عقده هاشون بودن...دنبال مرهمی برای دردهاشون حتی مقطعی و دیده شدن...
آدمهایی معترض...آدمهایی که دنبال راحتی و سرخوشی و آمالشون هستن...و اتفاقا در جایی دنبال خواسته هاشون هستن که خودش مثل میدان مینه.عده ای سرخ پوش معترض در خیابانها دولتشون رو تهدید میکنن و در نهایت سرخ پوش ها یکی یکی توی خیابونها کشته میشن...گرچه افکت صوتی رو میشنویم فقط و تاثیرش روی ادمهای ساکن مهمانخانه...که خنثی هستن اغلب و ناظر بمب ها و انفجار...
و همین رو در طراحی صحنه شاهد هستیم ...تختی که مثل یه معبر طراحی شده با رنگ خاکستری خنثی و بالش های قرمز...مثل خون روی زمین...مسافرهایی که در نهایت اکثرا با چندرغازی که داشتن اومدن و بیشترین پولشون رو خرج عیش و نوش میکنن...حتی بابتش زیر بار قرض و وام رفتن...بابتش دروغ گفتن...حتی مسافری به بهانه ی زیارت توی یه شهر داخل کشور اومده به سرزمین غریب...با هزار تقلا...و با هزار بدبختی و سوراخ و حفره توی زندگیهاشون...این آدمهای معترض به جایی ... دیدن ادامه ›› فرار کردن که ففط دمی اسایش داشته باشن...

با آدمهایی دمخور شدن که زبونشون رو نمیفهمن... ولی احساس بهتری دارن حتی اگر به دروغ نشون بدن که میفهمن...این آدمها اومدن به جایی که پذیرفته بشن...که ادم حساب بشن ..جماعتی مطرود و سرگردان که دست اخر قبل پرواز متوجه میشن فرودگاه اشغال شده به دست سرخ پوشها و پروازشون لغو شده...

سوی کابوی بستری ست برای بروز شکل واقعی درونی خود این ادمها به شکلی کمیک اما تلخ ...یک گروتسک که در ابتدا فقط در سطح کار شما رو نگه میداره و ابتذال و شوخی ها و عقده های ادمها و بعد دستتون رو میگیره و پرتاب میکنه به عمق کثافاتی و سیاهی ها و تلخی روابط و مناسبات و وضعیتی که درش هستیم و گیر کردیم...ضعف های کار در برابر نقاط قوتش انقدر کم بود که قابل اغماض باشه...واقعا تبریک میگم به همه ی گروه سوی کابوی برای همسویی هدفمند و موثرشون...
بینش سیاسی و اجتماعی کارگردان که طبیعتاً برگرفته از شرایط حاکم بر حال حاضر ماست به ظرافت و در عین حال صراحت با متن فیلیپو همسو شده و در هم تنیده شده و نسبتا خوب هم به اجرا در اومده...این که از واژه ی نسبتاً استفاده می کنم به خاطر اینه که گاهی حرف ها از ظرافت خارج و فقط به صراحت می رسید که از کار بیرون می زد...در هر حال لذت بردم و به گروه اجرایی خسته نباشید می گم..کلیپی که برای ابتدای کار انتخاب شده بود بسیار انتخاب خوب بود و بسترسازی می کرد برای حرف هایی که قراره گفته بشه...بازی آقای سرلک هم بسیار دوست داشتنی بود در نقش کشیش.
مجتبی مهدی زاده، آنا عـلـّامی و فرید این را خواندند
میثم عبدی و آرزو ندرلو این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
با دیدن این فیلم چی می شه گفت جز این که فیلمنامه ، روایتگری ،آهنگسازی، شخصیت پردازی، بازی های باورپذیر و چینش روایت به نحوی هوشمندانه توسط کارگردان، این فیلم رو به یک فیلم خوب و به یاد ماندنی بدل می کنه...گاهی انقدر بازی ها زنده بود که احساس می کردم به تماشای یک تئاتر نشستم. مدتی بود به شدت علاقمند بودم این فیلم رو ببینم و بالاخره دیدم و بسیار هم لذت بردم...آقای وحید جلیلوند، تبریک می گم...خسته نباشید. به امید دیدن فیلم های بعدیتون.
zateziba (zateziba)
درباره نمایش فهرست i
موفق باشید...
وحید هوبخت این را خواند
ماه باقری و مجتبی مهدی زاده این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
zateziba (zateziba)
درباره نمایش هزار شلاق i
خسته نباشید گروه خوب هزار شلاق... موفق باشید همواره
کارو واقعا دوست دارم. به عنوان یک بازیگر خوشحالم از بودن در این گروه
آرش رضایی و اریک قاراسمیان این را دوست دارند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید