در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | دیوار
S2 > com/org | (HTTPS) 78.157.41.90 : 14:29:46
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
نمایش با رقص عده ای که بیانگر خوشی های گذرا است شروع می‌شود و یکباره اتفاقی خاص آنها را به خود می آورد و ادامه داستان ، در همان ابتدا مشخص می گردد ساختار کار یک نمایش کلاسیک نیست و روش نمایش ایجاد فاصله و بیان این موضوع است که مخاطب نیز بخشی از اجرا است و تک تک نقش ها که بصورت تقریبا بازی در بازی است مهم هستند و گویی همه در یک کشتی یا با هم غرق می‌شوند یا به ساحل آرامش می رسند ، قهرمانی وجود ندارد و اگر هم دارد آن خوارترین شخص داستان از نگاه شهر است ، ریتم کار به مرور بهتر می‌شود و اوج کار در بخش اول اعترافات دست جمعی است که نشان می دهد جامعه توسط تک تک نفراتش به زوال می رود و حکومت و دولت فقط کاتالیزور این موضوع هستند و نقطه عطف دیالوگ این بخش که بسیار در این روزگار ملموس است (من کمی وطن فروشی کردم ، همین ) ، در بخش دوم پس از فراز و نشیب ها ، نجات دهنده وارد می‌شود که یادآور تاثیر کاراکتر فاحشه در آثار برشت است ، فردی که آینه رنج انسان در جامعه فاقد عدالت اجتماعی است و دیالوگ این کاراکتر در آخر نمایش که کاملا دیدگاه نویسنده را دراین خصوص آشکار می کند (کسی از علت نپرسید ، همه فقط قیمت پرسیدند ) و انتها نمایش که اعترافات با نام اصلی بازیگران است و نشان دهنده تداوم این داستان در بیرون از سالن قشقایی که البته بسیار مشخص و بی پرده به مخاطب اعلام می‌گردد که شاید کمی خشن و سنگین باشد اما به قول مرحوم حاتمی در سریال هزار دستان که می‌گفت (مردم خواب ، جماعت چرتی و...) برای مردمان مسخ شده این روزگار دیگر با پتک باید تلنگر و خط فکری ایجاد کرد ، متن تقریبا ساده و پیام متن یکراست و دارای همخوانی با شرایط امروز جامعه خصوصا سه ماه اخیر ، بازی ها یک دست و متناسب که البته برخی گیرا تر خصوصا راهبه های نفوذی و شارلاتان ها ،طراحی لباس خاکستری که بیانگر داشتن روحیه خوب و بد در هر فرد است که به فراخور وضعیت از خود نشان می‌دهند و تنها یک رد قرمز که نشان کمی عشق بر تن نجات دهنده شهر ، دکور فاقد کاربرد است ، موسیقی ساده ، کارگردانی شامل اخذ بازی خوب از بازیگران جوان و کمتر شناخته شده ، میزانس های کلاسیک و منطقی ، ریتم خوب و ایجاد فضای کمی کمدی که در آن بتوان پیام های سنگین را نیز انتقال داد و بنظر من ضعف کار در پوستر آن است که پس از دیدن نمایش بیشتر مشهود می‌شود، اینکار فانتزی نیست اما پوستر چیز دیگری ... دیدن ادامه ›› می گوید.
تاتر هنر تفکر است و ایجاد کننده خط فکری ،در انتها این نمایش در هنگام خروج مخاطب در لحظه تطابق اعترافات شهروندان، مسولین و ... در نمایش با وضعیت کنونی بیشتر از ایجاد خط فکر ، به یک تراژدی میرسی و افسوس میخوری به وضعیت موجود.


همه چیز عالی
امیر مسعود این را خواند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
این صحنه … هر لحظه شکستم ، فرو ریختم ، بغض کردم و اجازه دادم ذره ذره من رو بکشه …
و من بازهم هر لحظه از نو‌ متولد شدم 🤍
این صحنه من رو به عمیق ترین احساستم میبره ، با نگاه کردن به رقص هرکدوم از ما توی این صحنه هربار قلبم تند میتپه و بغض میکنم
فردریک نازنین … تئاتر فولی دراماتیک✨
That's right sweetheart
""""WELLCOME TO THE """ICE AGE
🥀🌱
رضا خدابنده (rezakhodabandeh)
درباره نمایش فارماکون i
نمایش فارماکون بازتاب یک مکاشفه به ناخودآگاه انسان است. مواجه با آن بخشی از وجود که مدت های طولانی سراغی ازش نگرفتیم و یا نمی‌خواستیم که سمتش بریم چون می‌ترسیدیم. روایت یک ذهن شلوغ که پر از خاطره‌های غمگین، شاد، ترسناک و یا گنگ است. پیرنگ اصلی اجرا بر بستر مواجه شدن است؛ مواجه با ناخودآگاه و برهم زدن مرز خیال و واقعیت. شاید رو به رو شدن با خاطرات تلخ و آزار دهنده و حتی وحشتناک و مرور آن‌ها باعث بشه که این مکاشفه به پذیرش ختم بشه. مواجه با تجربیاتی که مطمئنم همه ما آنها رو داشتیم؛ مهاجرت کردن اجباری نزدیکانمون،جنگ، کرونا و...جزوی از ما هستند که هویت و شخصیت مارو شکل داده اند. گاهی اوقات شاید فکر کردن، مرور و شکستن مرز رویا و واقعیت که منتهی به ناخودآگاه ذهن انسان راهی برای برهم زدن سیستم باشد؛ سیستمی که این توانایی رو از ما دریغ میکنه و چیزی رو بهمون میگه که خودش میخواد. این مکاشفه بسیار خطرناک و جدی است و همانطور که نام نمایش می‌گوید این مسیر می‌تواند در عین حال که زهرگونه است برای خودش پادزهر هم باشد؛ فقط کافی هست وارد این مسیر شویم، بپذیریم و رد شویم و به هیچ عنوان به وز وز حشرات موذی اهمیت ندهیم چون تمامی این ها تجربیات، افکار و خاطرات ماست که ناخودآگاه مارو شکل داده . نمایش بسیار متن قوی و خوبی دلشت و بازیگران بسیار هماهنگ و عالی کار خودشون رو انجام دادن. استفاده هوشمندانه از ویدئو مپ در کنار یک طراحی صحنه عالی منجر به یک اجرای درجه یک شد.
ورزشکاری که عاشق بازیگری و صحنه است و میجنگه تابه هدف هاش برسه وازاین مسیر لذت میبره...
او در تاریکی ایستاد و از نور گفت.....
سلام و درود بسیار مفتخرم که فرصتی پیش آمد تا بتوانم این نمایش را ببینم من معمولا سخت پیش میاد که جذب کارکتر های نمایشی بشوم ولی موضوع آنقدر جذاب و شخصیت های این نمایش آنقدر قوی بودند که وقتی متوجه شدم که این نمایش قرار است چند روز در این ماه تکرار شود بی صبرانه منتظر بودم تا در زمان اعلام آن دوباره بروم و از دیدنش لذت ببرم ،امیدوارم این سبک موضوعات بیشتر ساخته شوند و از کارگردان و بازیگران و نوازندگان کمال تشکر را دارم خدا قوت منتظر کارهای بیشترشان در رشت هستم
امیر مسعود این را خواند
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
چقدر اجرا عالی بود چقدر تک تک کاراکترا حرفه ای و درخشان بودن.خدا قوت به همگی💙❤️
کارگردانی عالی و درجه یک.نور و دکور و طراحی لباس همه چی حساب شده و موشکافانه...
نقش رحمت و تیر چقدر جذاب چقدر عالی چقدددددرررر قشنگگگگگگگ...
و تشکر ویژه از نویسنده کار با ذهن خلاقش و اثر بی نظیرش،دست مریزاد💙❤️
امشب بعد اجرا نقد و برسی کار بود و صد افسوس نتونستم حضور داشته باشمممم...
خیلی خوشحالم تونستم تو شبای اخر خودمو برسونم و این اثر فوق العاده رو ببینم...
امیر مسعود، امید فردوسی زاده و نرگس کیومرثی این را خواندند
علی جعفری فوتمی این را دوست دارد
بسیار خوشحالیم که هیپوکامپوس رو دوست داشتید. ممنون از شما که نظرتون رو با ما و سایر دوستان به اشتراک گذاشتید
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
بهم گفت من اسم ندارم برام اسم انتخاب کن من اسم مسافر D_429
رو برکه گذاشتم باهاش خندیدم باهاش گریه کردم باهاش رقصیدم براش شعر خوندم باهاش یک ساعت توی یه دنیای جدید زندگی کردم
🥲❤️ فوق العاده بود تراپی تئاتر پرواز ۲۵۷
ممنون از خلاقیت نویسنده این اثر و بازی شیرین نازنین نورانی و کارگردانی بی نظیر اقای فردوسی 🎭
باز هم بلیط این پرواز رو میگیرم 😍
نازنین نورانی (nazanin.norani)
پریسای عزیزم تو همیشه ی تیکه از قلب من خواهی بود 🫀🥲🫂
امید وارم دوباره ببینمت عزیزم 🎀🧸😘
سحر حسینی
بازیگر شماره A-066 تو فوق العاده بودی👌👌👌ساده و صمیمی و هم مسیر دلنشین🌱
سحر خانم فوق العاده پر انرژی بودید و شانس هم سفری با شما دلنشین و لذت بخش بود 🌹👏
براتون آرزوی بهترین ها رو دارم🙏🏻⭐️
نازنین نورانی
پریسای عزیزم تو همیشه ی تیکه از قلب من خواهی بود 🫀🥲🫂 امید وارم دوباره ببینمت عزیزم 🎀🧸😘
میشه لطفا شیرازم بیایید؟
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
کلمه ای برای توصیف نمایش پیدا نمیکنم بی نظیر بود
یادداشتی در مورد پرفورمنس «۲۵۷»

پرفورمنس ۲۵۷ رو میشه از چند بُعد بهش نگاه کرد اما آنچه از همه بیشتر جلب توجه می‌کنه ، بعد نمایشی کار نیست ... دیدن ادامه ›› ، بلکه تجربه ی متفاوت از تماشای کلیشه ای تئاتر هست . شما به عنوان مخاطب تقریبا اصلا نمایشی نمی‌بینید و به طور میانگین پس از ده دقیقه از شروع اجرا احساس می کنید که دارید خواب می‌بینید، یا زندگی پس از مرگ یا یک دقیقه ی قبل از مرگ که کل زندگی انسان جلوی چشمش میاد رو تجربه می کنید ... به طرز عجیبی مخاطبِ این پرفورمنس با همسفر خودش همراه میشه ، ناگفته هایی رو به یاد و زبان میاره که شاید خودش هم فراموششون کرده . همراه شدن و سخن گفتن با همسفری که مخاطب می‌دونه بازیگره ، هویت اصلیش نیست ، حتی اسمی نداره و دارای تروماهای ساختگی نقشش هست هم از قسمت‌های جالب این تئاتر تجربی هست . بُعد نمایشی کار نه اینکه خیلی قوی نباشه اما بیشتر تلاشی در راستای ایجاد یک شخصیت هست که البته قالب کلی پرسشها و تعاملات همه ی بازیگران رو تشکیل میده ; تا حدود زیادی قابل باور و گاهی اغراق شده !
اما با تمام این آگاهی ها ، باز برای مخاطب تجربه ی لذت بخشی ست هم‌صحبتی و به نوعی آمیختگی احساسی با همسفرش ... همین انتخابِ اسم، چالشی جذاب برای مخاطبی ست که چون همسفرش رو دوست داره (عجیب اما واقعی ) تلاشش رو می‌کنه بهترین و متناسب ترین اسمی رو انتخاب کنه که به همسفرش بیاد و اسمشو دوست داشته باشه .
پرسشی پیش میاد ! چطور یک فرد که در مقابل کسی که می‌دونه بازیگره و‌هویت واقعی خودشو نداره تا این حد می‌تونه احساس راحتی کنه و خودشو بسپاره به همسفرش ، برقصه ، آواز بخونه ، فریاد بکشه و از زخمها و تنهاییاش بگه ؟ اینجا قدرت بازیگر مقابل ، خودشو نشون میده ! بازیگری که مخاطب باورش میکنه ! چرا ؟ چون بهش ارزش میده ! قضاوتش نمیکنه ! سرزنشش نمیکنه و در هیاهوی سالن فقط صدای تک مخاطب خودش رو می شنوه و نا محسوس تمام تلاشش رو می‌کنه تا از طریق احساسات درگیرش کنه و بهش وصل بشه . پس نمایش اصلی در ذهن و دل مخاطب شکل می گیره نه در صحنه ی نمایش ...
به عبارتی ، بازیگر با قدرت بازیگری خودش مخاطب رو به بازیگری تبدیل می کنه که اتفاقا نقش واقعی خودش رو داره و بر خلاف زندگی واقعی که نقش های ساختگی و آگاهانه ای رو بر حسب شرایط بر عهده می گیره ، حالا با خود رها شده از نقشهای سخت روزمره ، احساس سبکی می کنه ! این احساس سبکی در خلال هم‌صحبتی به تجربه های متفاوتی ختم میشه اما قالب اصلی و کلی کار ، رو برو‌شدن با ترسها ، اشتباهات ، حسرت ها ، لذتها و خاطرات گوناگون مخاطب هست .
کارگردان از منظر فضاسازی موفق عمل کرده و فضایی که در طول یک ساعت اجرا حاکم هست تاثیر موارد بالا رو دو چندان می‌کنه !
از چالشهای مهم این پرفورمنس میشه به تاثیر مخاطبین بر روی بازیگر ها اشاره کرد ، چون بازیگر هرچقدر هم که در نقش خودش باشه به دلیل آمیختگی احساسی ای که با مخاطبش ایجاد می‌کنه قطعا از این هم صحبتی تاثیر می گیره و تعدد مخاطب در طول دوره ی اجرا برای بازیگر تاثیرات جالب و عجیبی خواهد داشت که به شخصه خیلی مشتاقم که این تاثیر رو از زبان بازیگران این کار بشنوم و بدونم اگرچه ادعا میشه که بازیگر پس از اجرا تمام آنچه شنیده است رو فراموش می‌کنه که بعید می‌دونم در واقعیت چنین باشه !
پیشنهاد من برای بهتر شدن تاثیر این تعامل و تجربه ی خاص ، مخفی ماندن هویت بازیگر پس از پایان اجرا هست .... مخاطب چشمهاشو باز می‌کنه و فقط خرده وسائل همسفرشو می بینه .... و این بهترین پایان هست برای تاثیر بیشتر ، حتی رورانس هم می‌تونه نباشه ، پس کاش همینجا تموم میشد و هویت و اسم واقعی بازیگر برای مخاطب قابل پیگیری نبود . همسفری که اسمش همون اسمی هست که مخاطب براش انتخاب کرده ، همون هویتی رو داره که در تعامل با اون بهش رسیده و شناخته ، همون گریم ، همون چهره ، همون صدا ....

بهزاد جانم ممنونم بابت وقتی که گذاشتی و تو این شرایط مارو انتخاب کردید، امیدوارم تونسته باشیم رضایت قلبی شمارو جلب کرده باشیم.من همیشه گفتم اگر کمی هست داخل کار بخاطر تجربه کم من هست اما اگر خوبی هست برای زحمات دونه دونه بچه ها هست.
من هم نظرم با نظر شما یکی بود برای اتمام کار اما یکبار ما اینکارو کردیم که بازیگران با تماشاگران در اتمام کار هم صحبت باشن و خیلی ها حالشون بهتر شد و این مسیر ادامه پیدا کرد اما من هم از نظر هنری و حتی جذابیت دلم میخواست که به یکباره ناپدید شه و دیگه نتونی پیداش کنی اما ....

برای مسیر نمایش هم خیلی درست گفتید اما من یکبار دیگه ازتون میخوام که وقت بزارید و منت سر ما بزارید و بیاید و از این دیدگاه ببینید ... دیدن ادامه ›› نمایش رو.
ما وقتی به دنیا میایم مارو روبه روی یک خانواده ایی میگذارند و میگویند که تا آخر این مسیر با این خانواده باید زندگی کنید و با دستبندی که در دست ما میگذارند اسم و فامیل مارو بدون انتخاب خودمون مشخص میکنند.اسم نداریم و هیچ چیزی نیستیم و در مسیر زندگی یاد میگیریم و شادی میکنیم و گریه میکنیم و بزرگ میشیم و به یکباره میبینیم تمام شد و هیچ کسی نیست و روح از بدنمان جدا میشود.
یکبار با این دید تشریف بیاید و بعد اگر دوست داشتید باهم باز صحبت کنیم و اگر نقطه نظر داشتید بگید که اعمال کنم برای بهبود کار برادر نازنینم🫀
Behzad Gohari
جناب فردوسی عزیز ، خسته نباشید میگم به شما و از شما ممنونم بابت پیامتون و احترامی که برای مخاطب قائل هستید . دلایل بسیاری دارم برای پیشنهادم که البته یک بخش از اون رو عرض کردم . البته کامنت ...
حتما برادر خوبم با افتخار .
قدم رو چشمای من میزارید 🫀
حسین فردوسی
بهزاد جانم ممنونم بابت وقتی که گذاشتی و تو این شرایط مارو انتخاب کردید، امیدوارم تونسته باشیم رضایت قلبی شمارو جلب کرده باشیم.من همیشه گفتم اگر کمی هست داخل کار بخاطر تجربه کم من هست اما اگر ...
میشه لطفا شیرازم بیایید؟
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
دو استعداد بازیگری روی صحنه ببینید
دو بازیگر آینده دار سینما و تاتر رو امروز روی صحنه ببینید

ناهید عساکره_________شاهین زارع
رهایی من از زندگی_______حبس ابد تو در زندان

اجرایی به شدت مبتنی بر اجرای درست و دقیق و اندازه دو بازیگر
تقابل دو کاراکتر روی صحنه
الاکلنگ قدرت نمایی دو کاراکتر روی صحنه

و برنده نهایی این تقابل کیست؟؟
و در نهایت چه کسی بالای الاکلنگ مینشیند؟؟
آیا ... دیدن ادامه ›› برنده ای وجود دارد ؟؟؟؟
چه کسی مقصر است ؟؟؟؟؟

اجرایی با ریتم و انرژی درست، صحنه و لباس و نور در خدمت اجرا
و بازی های دقیق و کنترل شده و اندازه
درک درست و صحیح از نقش
عدم قضاوت کاراکتر ها توسط بازیگرها
و ارتباط درست میان دو کاراکتر

مجموع همه ی اینها در کنار یک گروه جوان و باسواد و آینده دار میشه اجرایی درخشان
اجرای صد در صد زنده ، رو پا و درست

دمتون گرم ❤️❤️
خیلی ممنون از انرژی و حمایتتون

خوشحالم که اجرا و جزئیاتش براتون اثرگذار بوده.

نظرتون حالمون رو خوب کرد ❤️
حدیثه رضائی
خیلی ممنون از انرژی و حمایتتون خوشحالم که اجرا و جزئیاتش براتون اثرگذار بوده. نظرتون حالمون رو خوب کرد ❤️
🙌😍
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
من از هر لحظه دیدن این نمایش لذت بردم، دیشب این اجرارو دیدیم و من امروز دلم برای نمایش تنگ شد.
امیر مسعود، امید فردوسی زاده و نرگس کیومرثی این را خواندند
علی جعفری فوتمی این را دوست دارد
باعث خوشحالی ماست که با هیپوکامپوس همراه شدید و دوستش دارید
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
خسته نباشید میگم به تمامی عوامل این تئاتر
همه چیز عالی بود واقعا
دمتون گرم
سلام و خسته نباشید به دوستان این اجرا

متن این اجرا، جزو دوست داشتنی‌ترین و جذاب‌ترین داستان‌هایی ست که خواندم. این بازی سرنوشت که با کوچک ترین و شاید کم اهمیت‌ترین حرکات مهره ما در شطرنج زمانه، اتفاقات بزرگ رغم می‌خوره، همواره از موضوعاتی‌ست که ذهن هر فرد دوراندیشی رو درگیر خود می‌کنه! پیرامون این بازی دومینو یا اثر پروانه‌ای یا هر اسم دیگری که روی آن می‌گذاریم، صحبت‌های زیادی شده ولی در آخر این خود آدم هست که باید با موضوعات کنار بیاد و همیشه اولین مقصر رو در خودش جستجو کنه! از این متن، نمایش های زیادی دیدیم که همشون به نظر کارهای خوبی بوده( چه اونهایی که دیدم و چه اونهایی که از دوستان شنیدم). لذا اولین انتخاب صحیح و هوشمندانه شما، انتخاب این قصه بود.


بازی هایی که دیدم به نظرم قابل قبول بودن ولی اگر شاهین عزیز ناراحت نمیشن، اجازه بدید بگم که بازی خانم ناهید عزیز بسیار بیشتر به روی نقش ... دیدن ادامه ›› نشسته بود. البته به نظرم کماکان متن جلوتر از اجرا بود و شاید با کمی تغییرات بشه یک کار بی نقص رو ازش استخراج کرد.

طراحی صحنه‌تون رو دوست داشتم، ولی کارکرد رنگ قرمز و آبی رو در مواقع خشونت متوجه نشدم. افکت های صوتی مثل بارون و… یکم به نظرم جالب هنوز سینک نشده. طراحی لباس‌تون خوب بود.


با احترام کار برای من ۳-۳.۵ ستاره بود ولی به خاطر بازی خانم
⭐️⭐️⭐️⭐️
موفق باشید

پ.ن: درسته همیشه از کارها و ایده های تجربی حمایت می‌کنم و دوست دارم کار بچه های جدید رو بیشتر ببینم، ولی برای من کلاسیک باز، کارهای کلاسیک گوشه‌ای اختصاصی در قلبم دارن❤️
از اینکه وقت گذاشتید و دیدگاهتون رو نوشتید متشکریم؛
شنیدن همین بازخوردها به ما کمک می‌کنه مسیر کارمون روشن‌تر بشه.
ممنونم از نگاه پرمهر شما
با توجه به نظر شما و همچنین شناختی که از شاهین جان زارع به واسطه اجرای قبلیشون دارم ،مشتاق شدم این اجرا رو ببینم
و اما البته در خصوص دلیل بیان به کار بردن رنگ قرمز و ابی در زمان بیان احساسات درونی، فکر می کنم باید القای حس اکسپرسیونیسمی توسط کارگردان اثر یعنی شاهین جان باشه، که این مورد را حتما بعد از دیدن اجرا تکمیل خواهم کرد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
سلام
دو عدد بلیط اجرای چهارشنبه ۱۶ مهر ساعت ۲۱/۳۰ صندلی های
A-1-18 و A-1-19 را دارم در صورت تمایل به بنده ریپلای بزنید
با تشکر
...😡
خدا قوت و خسته‌نباشید به همه‌ی عوامل کار؛
بسیار نمایش خوش‌ریتم و جذاب و گیرایی بود. نمایشنامه بی‌نظیر، موسیقی متن عالی، بازیگر‌ها به شدت مسلط.
بازی آقای رضا حیدری بسیار حرفه‌ای، جذاب و خیره‌کننده بود و به نظرم حضورشون یکی از مهم‌ترین نقطه مثبت‌های نمایش بود.
دیدن این نمایش رو به همه توصیه می‌کنم.
سلام خریدار ٢ بلیط برای ١٨ مهر سانس اش مهم نیست
٠٩١٢٩٧٤٨٣٣٥