«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواریاست برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفتوگو درباره زمینههای علاقهمندی مشترک، خبررسانی برنامههای جالب به همدیگر و پیشنهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
فرسِ بختِ زمین خورده
لَختی لَنگ
لَختی مَنگ
در نشیبِ درهی مرگ
تلو خوران تلو میرود
اما
راندنش با من نیست
که سواری بیجانم من!
نشسته عادی
چونان مترسک
حفظِ ظاهر را
به سلیقهی من (که احتمالا در تعارض با سلیقهی خیلی از دوستان گرامی هست) فاصله انداختن بین تلوتلو در این نوشته، استمرار و تناوب تلوتلو خوردن رو بهتر به تصویر میکشید.
سوده عزیز معنی فرس به تنهایی و بخت را به تنهایی میدونم اما منظورم این بود که این دو کلمه کنار هم بسیار سنگین هستند و میتونم بگم تا بحال این دو را کنار هم ندیدم مگر در متون قدیمی . تلو به تنهایی به معنای خار است تا جایی که من میدونم در واقع معنای جمله شما ... دیدن ادامه » میشود خار خوران خار میرود . تلو تلو یک کلمه است و در کنار هم معنا میدهد . با سپاس
تیلای عزیز بسیار ممنونم از توجهت به معانی واژگان و نظر بسیار بسیار ارزندت :)
راستش با توجه به آوردن زمین خورده ، لنگ و منگ فکر نمیکنم که مبهم باشه که صرفا بین تلو تلو فاصله افتاده و معنی دورِ واژه تلو به ذهن برسه
کما اینکه در این مصرع "چون کشتی بیلنگر ... دیدن ادامه » کج میشد و مج میشد" کج مج از هم جدا شده اما معانی دورِ "مج" به ذهن خواننده نمیرسه
سوده عزیز نوشته ها وشعرهایی که دارای مفهوم است برای من خیلی خیلی درخور توجه است و به همین دلیل جسارت کردم و پرسیدم ، واقعا دوست دارم همواره از دوستانم یاد بگیرم .
در مورد کج و مج در این مصرع می شد معنای یگانه به این مصرع داده و فوق العاده زیبایش کرده به ... دیدن ادامه » هرحال از پاسخ دادن شما و شعر پرمعناتون بسیار سپاسگزارم و خوشحال میشم که شما و سایر دوستان هم درمورد نوشته های من نظر بدید تا بتونم بهترین را داشته باشم.
به نظر نمیرسد
احوالِ دنیای آسمانها نیز
بهتر از حال و روزِ آشفتهی زمینِ ما باشد
شبها
در آسمانها هم،
سو سو میزنند
سیگارهای روشنِ هزاران فرشتهی غم زده!
مرا مدد برسان از خودم رها گردم
اسیرِ دستِ خود، اما ز خود گریزانم
دوباره گم شدهام در میانِ دشتِ خیال
بیا و از مخدرِ افکارِ تلخ، کُن پاکم
تو نیستی که بیایی تو خود، خیالِ منی
نیا، برو، که ز حالِ خودم پریشانم
دچارِ حملهی افکار گشتهام از تو
به جستجوی خودم، از خودم گریزانم