در روز
از روز
تا روز
آغاز از ساعت
پایان تا ساعت
دارای سانس فعال
آنلاین
کمدی
کودک و نوجوان
تیوال | دیوار
SB > com/org | (HTTPS) localhost : 11:40:22
«تیوال» به عنوان شبکه اجتماعی هنر و فرهنگ، همچون دیواری‌است برای هنردوستان و هنرمندان برای نوشتن و گفت‌وگو درباره زمینه‌های علاقه‌مندی مشترک، خبررسانی برنامه‌های جالب به هم‌دیگر و پیش‌نهادن دیدگاه و آثار خود. برای فعالیت در تیوال به سیستم وارد شوید
ای کاش غول می‌شدم!
✍ رها فلاحی


بابای رها برای مدتی به مسافرت رفته بود.
او برای انجام کارهایش به شهری خیلی دور، رفته بود.
هر چند رها روزانه چند بار با پدرش تلفنی حرف می‌زد، اما هیچ از دلتنگی‌اش کم نمی‌شد.
یک شب که بعد از نیم ساعت تلفنی حرف زدن با پدرش به رختخوابش رفت که بخوابد، با خودش فکر کرد چه خوب می‌شد که یک غول خیلی بزرگ بود و می‌توانست ... دیدن ادامه ›› با برداشتن چند قدم پیش پدرش می‌رفت و او را می‌دید تا دلتنگی‌هایش تمام شود.
با این فکر و خیال‌ها به خواب رفت.
در خواب رها، غول خیلی بزرگی شد. تمام شهر را با برداشتن یک قدم رد می‌کرد.
با پنج شش قدم دیگر به شهری که پدرش بود، رسید و پدرش را دید.
ولی به جای اینکه از دلتنگی‌اش کم شود، هیچ که نشد، بیشتر هم شد!...
چرا؟!
چون‌ که رها آنقدر بزرگ بود که پدرش نتوانست او را بغل کند. حتی نتوانست صورت او را ببوسد، چه برسد که موهایش را شانه کند.
رها خیلی غصه خورد.
توی خواب به گریه افتاد و آرزو کرد که هیچوقت غول نمی‌شد.
هنوز آرزویش را به زبان نیاورده بود که با صدای مادرش، از خواب بیدار شد.
مادرش پرسید که خواب بدی دیدی؟!
رها جواب داد که خواب دیده غول خیلی بزرگی شده و ماجرای خوابش را تعریف کرد.
مادرش غمگینانه لبخندی زد و دستی به صورت رها کشید.
رها نگاهی به دست و پا و بدن خودش انداخت و خدا رو شکر کرد که خودش است و غول نیست.


#رها_فلاحی


ZanaKordistani این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
جشنواره سراسری شعر و داستان رها به ایستگاه پایانی رسید

برگزیده‌گان نخستین جشنواره‌ی شعر و داستان سراسری دانش‌آموزی رها، معرفی شدند.

داوران نخستین دوره‌ی این رویداد ادبی به فرار زیر بودند:
◇ بخش شعر کلاسیک:
- دکتر آریا پورفریاد از ایران
- دکتر بسم‌الله شریفی از افغانستان
- استاد علی قیسوندی از ایران

◇ بخش شعر آزاد:
- استاد خالد بایزیدی از کانادا
- استاد عباس گودرزی ... دیدن ادامه ›› از ترکیه

◇ بخش داستان:
- استاد فرزاد سیاهپوش از ایران
- سرکار خانم لیلا طیبی از ایران


در پایان این رویداد ادبی، با توجه تجمیع آرای داوران محترم و با توجه به عدم رده‌بندی، برگزیدگان هر بخش به صورت مجزا، به شرح زیر اعلام شدند:


◇ بخش شعر کلاسیک:
* محمد سینا برنده - همدان
* متین رضایی عارف - قــم
* آیناز آقایی - فرخشهر استان چهارمحال و بختیاری

◇ بخش شعر آزاد:
* رها فلاحی - بروجرد
* روزبه نوحی - ؟

◇ بخش داستان:
* یاسمن یزدان‌پناه - بروجرد
* آرش سپهری - تهران
* امیرعلی صدیقی - زرندیه استان مرکزی

محمد فروزنده این را خواند
ZanaKordistani این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
حریق خزان بود
ھمه برگ‌ھا آتش سرخ
ھمه شاخه‌ھا شعله‌ٔ زرد
درختان ھمه دود پیچان
به تاراج باد
و برگی که می‌سوخت می‌ریخت می‌مرد
و جامی سزاوار چندین‌ ھزار آفرین
که بر سنگ می‌خورد
من از جنگل شعله‌ھا می‌گذشتم
غبار غروب
به روی درختان فرو می‌نشست
و باد غریب
عبوس از بر شاخه‌ھا می‌گذشت
و سر در ... دیدن ادامه ›› پی برگ‌ھا می‌گذاشت
فضا را صدای غم‌آلود برگی که فریاد می‌زد
و برگی که دشنام می‌داد
و برگی که پیغام گنگی به لب داشت لبریز می‌کرد
و در چشم برگی که خاموش خاموش می‌سوخت
نگاھی که نفرین به پاییز می‌کرد
حریق خزان بود
من از جنگل شعله‌ھا می‌گذشتم
ھمه ھستی‌ام جنگلی شعله‌ور بود
که طوفان بی‌رحم اندوه
به ھر سو که می‌خواست می‌تاخت می‌کوفت می‌زد به تاراج می‌برد
و جانی که چون برگ می‌سوخت می‌ریخت می‌مرد
و جامی سزاوار نفرین که بر سنگ می‌خورد
شب از جنگل شعله‌ھا می‌گذشت
حریق خزان بود و تاراج باد
من آھسته در دود شب رو نهفتم
و در گوش برگی که خاموش می‌سوخت گفتم
مسوز این‌چنین گرم در خود مسوز
مپیچ این‌چنین تلخ بر خود مپیچ
که گر دست بیداد تقدیر کور
تو را می‌دواند به دنبال باد
مرا می‌دواند به دنبال ھیچ.


#فریدون_مشیری
ماهنامه ادبی رها منتشر شد


جدیدترین شماره‌ی ماهنامه‌ی ادبی، هنری و فرهنگی رها، با بررسی پرونده‌ی ادبی شادروان "هوشنگ بادیه‌نشین"، شاعر گیلانی، منتشر و در دسترس عموم قرار گرفت.

شماره‌ی هشتم از دوره‌ی جدید، انتشار ماهنامه‌ی ادبی رها، در ۱۲۱ صفحه، با سردبیری "زانا کوردستانی"، ... دیدن ادامه ›› منتشر شد.

ماهنامه‌ی ادبی رها، با رویکرد انتشار آثار ادبی و هنری و فرهنگی، هنرمندان ایران و جهان در سه بخش ثابت شعر ایران، پرونده‌ی ادبی و شعر جهان و بخش‌های متغییر اخبار، نقد، روانشناسی، داستان و بخش کتاب، معرفی نویسنده، فیلم و... هر ماه به صورت برخط و رایگان منتشر می‌شود.

◇ در بخش روانشناسی، به قلم دکتر "حسن خسروی"، مدرس دانشگاه، پی می‌بریم که شهروند خوب، چه کسی است؟!

◇ در بخش معرفی نویسنده، گذری بر زندگی و آثار استاد "ناصر نادری" نویسنده‌ی تهرانی، داشته شده است.

◇ در بخش شعر ایران، شعرهایی از، بانوان و آقایان: عباس فلاحی، قاسم بغلانی، حسن فرخی، گروس عبدالملکیان، یدالله رویایی، آفاق شوهانی، حسن سهولی، سیدمحمدرضا لاهیجی، ابوالفضل پاشا، کریم مبشری‌نیا، خالد بایزیدی(دلیر)، علی مردانی، گویا فیروزکوهی، لیلی طاهری، رضا اسماعیلی، مرضیه آرامش، مسعود میری، نرگس الیکایی، رضا نظری ایلخانی، آزاده کیانی، رسول آقایی، علی محمودی، وحید ضیایی، ماندانا مبکی، نادر پناه‌زاده، کروب رضایی، جلال خسروی، ضیاءالدین خالقی، سعید لطفی(صابر)، جلیل قیصری، رجب افشنگ، اکبر بهاروند، نیما غلامرضایی و... گنجانده شده است.

◇ در بخش کتاب ماه، به معرفی و بررسی و خوانشی بر کتاب "بچه‌های کوچک ۲"، نوشته‌ی آقای "محمد میرکیایی"، پرداخته شده است.

◇ دیگر بخش این شماره از ماهنامه‌ی ادبی رها، پاسخ این پرسش را خواهم فهمید، که چرا می‌توان عاشق کتاب‌خوان‌ها شد؟!

◇ در بخش داستان این شماره از ماهنامه‌ی ادبی رها، با دو داستان کوتاه همراه هستیم. داستان کوتاه "تاته روئاه" به قلم استاد "فرزاد سیاهپوش"، همراه با ترجنه‌ی انگلیسی آن به قلم استاد "عزیز کلهر"، و "شاخ طلا" به قلم "رها فلاحی"، نویسنده‌ی نوجوان بروجردی.

◇ در بخش شعر جهان این شماره، شعرهایی از: الیاس علوی، زهرا زاهدی، هاخار پیترس، گلا زندی، آلن برن، شنیا عبدالمجید، آنری میشو، آناتول بهرام اوغلو، شارل بودلر، لویی آراگون، بهجت کمال چاغلار، تافگه صابر، ویسواوا شیمبورسکا، هالینا پوشویاتوسکا، پیر پائولو پازولینی، امیلی دیکنسون، احلام مستغانمی، سوزان پولیس شوتز، دریا قادر و موتوکو میشیورا را می‌خوانیم.

◇ بخش دیگر، این شماره از ماهنامه‌ی ادبی رها، تماشا نام دارد، که نقدی از "آریو همتی" را بر روی فیلم سگ کشی "بهرام بیضایی" درج گرده است.

◇ پایان بخش این شماره از ماهنامه‌ی ادبی رها، جدول کلمات متقاطعی است با طراحی رها فلاحی، که جهت سرگرمی و تقویت و ورزش ذهن و حافظه‌ی مخاطبان قرار داده شده است.

برای تهیه و دریافت فایل pdf رایگان ماهنامه‌ی ادبی رها، می‌توانید به آدرس‌های زیر مراجعه فرمایید:

https://newsnetworkraha.blogfa.com
https://mikhanehkolop3.blogfa.com
https://rahafallahi.blogfa.com
https://lilatayebi.blogfa.com
https://t.me/newsnetworkraha
https://t.me/mikhanehkolop3
https://t.me/leilatayebi1369
https://t.me/rahafallahi
محمد فروزنده این را خواند
ZanaKordistani این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
دومین جشنواره جهانی شعر سبزمنش با معرفی برگزیدگان پایان یافت

تهران – دومین جشنواره جهانی شعر سبزمنش، طی آیینی باشکوه با حضور شاعران، استادان، هنرمندان، خبرنگاران، داوران و اعضای تیم اجرایی در تهران برگزار شد.
به گزارش ... در این دوره شاعران ۱۶ کشور جهان بر پایه چهار کشور مبدأ (ایران، افغانستان، تاجیکستان و اوزبیکستان) در دو بخش شعر کلاسیک و شعر نو به رقابت پرداختند. سرانجام در روز ۲۰ عقرب / آبان‌ماه ۱۴۰۴، نتایج این جشنواره در مراسمی رسمی با سخنرانی دکتر بسم‌الله شریفی، مؤسس و دبیرکل اجرایی بنیاد جهانی سبزمنش، اعلام و برگزیدگان معرفی شدند.
دکتر شریفی در سخنان خود با قدردانی از اعضای هیئت داوران، برگزارکنندگان و شرکت‌کنندگان، تأکید کرد که هدف بنیاد جهانی سخن‌گستران سبزمنش، پیوند دل‌ها از مسیر شعر و فرهنگ است و این جشنواره نمادی از همدلی ملت‌ها در پرتو زبان و ادب فارسی به شمار می‌آید.
هیئت داوران این دوره متشکل از شخصیت‌های علمی و ادبی برجسته‌ای چون پروفسور سیدحسن امین، دکتر شفیقه دیباج (یارقین)، پروفسور جعفر محمد ترمذی، دکتر عسکر حکیم، دکتر نورمحمد نورنیا، استاد اسدالله اسماعیل‌زاده شکور، استاد ابراهیم حاج‌محمدی قمر و دکتر آریاپور فریاد بود.
تیم اجرایی جشنواره نیز ... دیدن ادامه ›› با حضور چهره‌های فرهنگیِ شش کشور از جمله:
استاد ماه‌منیر خلف‌زاده(مجری برنامه)، مینا مدیرصانعی(مجری برنامه)، مهربانو استاد نسرین حسینی، سعید فلاحی (زانا کوردستانی)، مهدی بیرانوند (روژمان)، استاد رزیتا دغلاوی‌نژاد، استاد رنا مقتدر، استاد محمدرضا شبانکاره، پروفسور وحیدالزمان طارق، استاد شاعره رحیم‌جان، استاد شاعر خواجه، دکتر خان‌حسین عاقب، استاد مریم سپهر و حسین‌علی پیرخلیلی بودند.
از بخش‌های شاخص این آیین، رونمایی از کتاب «فاخته در انحنای درد» اثر مهربانو لیلا حبیبی، عضو ارشد بنیاد جهانی سبزمنش، بود که توسط انتشارات سبزمنش منتشر شده است.
همچنین در این مراسم، لقب فرهنگی "فرزانه‌ی سبز گیلان" به استاد بهروز منصوری دانا، دبیر بنیاد سبزمنش در گیلان، به پاس فعالیت‌های مستمر فرهنگی و ادبی وی اهدا شد.
در پایان این محفل با شکوه، آقای دکتر بسم الله شریفی، از سوی"انجمن ایرانی تاریخ" و "پژوهشکده حافظ و سعدی" مورد تحسین قرار گرفت و "انجمن های ادبی و فرهنگی ایران" لقب شایسته و فاخر(پرچمدار شعر و همگرایی فرهنگی) را به وی اهدا نمودند.

برگزیدگان جشنواره
🟦 بخش کلاسیک / ایران
•راضیه کنعانی(اول)
•زهرا نعمتی و عباس محسن‌زاده (دوم مشترک)
•امیرابوالفضل عباسیان (سوم)
•برگزیدگان تقدیری: صدیقه پناهنده، مریم محمودی، سیدمحمدحسن هاشمی، منظر ایمنی، مهناز محمودی، مهرنوش مستحقان‌زاده، فریبا نجفی.
🟦 بخش شعر نو / ایران
•مهرا اسفندیاری (سیلویا) – اول
•آیت‌الله جامه‌بزرگ – دوم
•شیرین صدیقی و راضیه اسماعیلی – سوم مشترک
•برگزیدگان تقدیری: سمیه بحرکاظمی آرزو، دیار مردان‌بگی، بابک پولادی‌فراز، یاسین کیارسی، زهرا رمضان‌نژاد جلالی، زهرا تکفیلی (لیلا).
🟩 بخش کلاسیک / افغانستان
•فرخنده عیار(اول)
•مرضیه مرادی(دوم)
•احمدفرید علی‌زاده(سوم)
•برگزیدگان تقدیری: لیلا حبیبی، نقیب‌الله مروت، زرغونه ولی، مرتضی متین تقدسی، شاذیه عشرتی، سیدعنایت‌الله عادلی، مولوده شریفی، محمد نسیم مبارز، وصیه حسینی، عبدالحمید احمدی و محمدرضا رامش.
🟩 بخش شعر نو / افغانستان
•سمیرا صدیقی(اول)
•شبانه نزهت(2)
•یاسمین محمدی(سوم)
•برگزیدگان تقدیری: رامشه امیری، خجسته نظری، شقایق محمدی.
🟥 تاجیکستان
•بزرگمهر بهادر(اول)
•مهربانو قاسم‌زاده سومنی عثمان (رؤیا) (دوم)
•سید قدم بابایار خراسانی یکی از برگزیدگان
🟥 اوزبیکستان
•الهام ایشان‌زاده نسفی (اول)
•حضرت کولیان دلشاده فرهادزاد و سیاووش قادری (دوم مشترک)
•زرینه رحمت‌آوه (درخشان) و جمشید جمعه‌قل‌اف (سوم مشترک)
•برگزیدگان تقدیری: خسرو سعدالله، عالم پنجیزاده، سعادت سنگینوا ستاری، خیرالله رحمتوف عرشی، دلاشوب (اوغلای جوره‌بایوا)، دلیرشاه سعدالله، سعیده رمضان‌اوه.
این برنامه با سخنرانی، شعرخوانی و حضور این بزرگواران همراه بود و هر یک چون ستاره ای درخشان درخشیدند:
دکتر آریا پورفریاد، ماه‌منیر خلف‌زاده، مینا مدیرصانعی، نسرین حسینی، مریم سپهر، دکتر محمد تمیم حیدری، دکتر سعیده هاشمی، دکتر پریوش ابراهیمی، دکتر صفی الله ملکی، سید عبدالجلیل سیدزاده، دکتر حسام الدین تالقانی، دکتر محمد بشیر عثمانی، بهروز منصوری دانا، دکتر نوریحیا نظری، حاج مولنا محمد اسماعیل دانشیار، زهرافاطمی، فرامرز نیک فال، ناصر کهن سال، رویا قنبری، دکترمهناز الله وردی، اکبر آزاد، صبا حسنوند، احمدالله شریفی، پریوش گودرزی، سهیلا حیدری، اصغر خدایی، آنیتاآرزومانیان، مهسا پارس فر، آرزو آذری فر، مریم مومنی زاده، عبدالله ماژان صالحی، پروین وحدتی، الهه دهقان، راضیه اسماعیلی، وحیدسرآبادانی، اسفندیاری، آرزو بحر کاظمی، انگیزه کبیری، فریده هراتی و... دوستان برگزیده و تیم اجرایی...



🪩📰 پایگاه خبری رهایی

┄┅═✧❁💠❁✧═┅┄


https://newsnetworkraha.blogfa.com
https://t.me/newsnetworkraha


محمد فروزنده این را خواند
ZanaKordistani این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
.
همه‌ی دارایی من، اندوهِ من است
و هر روز بدهکارتر می‌شوم
از درخت چیزی کم می‌آورم
از آفتاب چیزی
و نمی‌دانم کجا باید پنهان شوم
کتاب‌ها، موسیقی، پنهانم نمی‌کنند
لباس‌هایم، صندلی‌ای که در آن گوشه است
لامپِ روشن
هیچ‌کدام حرفی نمی‌زنند
و از این‌که همیشه می‌توان این‌گونه ادامه داد
همه‌چیز را یک‌طرفه ... دیدن ادامه ›› مخاطبِ خود کرد
دیکتاتور ماند
حتی در اندوه
نگران‌ِ جابه‌جایی و پناه‌آوردن‌ِ آن‌ طرفِ دیگر می‌شوم من

چه‌گونه ممکن است که کاربردِ یک سیب
فقط خوردن‌ِ آن باشد؟
ما دیکتاتور می‌زییم
و کسانی بر دیکتاتوری ما دخیل می‌بندند
و یا مَردِمان می‌شمارند
از حرکت‌کردن به دُورِ خورشید
و مدام‌ بودن‌ِ این چرخه
به‌تمامِ معنا می‌ترسم
من به کاربردِ خندیدن‌ها، گریستن‌ها
به کاربردِ‌ کتاب
به کاربردِ‌ نگاه کردن مشکوک شده‌ام
هیچ‌چیز به جایِ‌ اولش برنمی‌گردد
این‌جا جایی برایِ‌ برگشتن پیدا نمی‌کنی
اگر شام نخورده بیایید
فقیر هم باشید
در، همیشه، بسته می‌مانَد.
و رفته‌رفته، به کار بردن‌ِ کلمه‌ها را نیز
خطرناک حس می‌کنم
باید از همه این را پرسید
آیا زمین گرسنه است
یا اصلاً‌ نمی‌داند که وجود دارد؟
ما روی آن حرف زده‌ایم
خواب دیده‌ایم
آتش روشن کرده‌ایم
آیا ممکن است که یک‌ طرفِ گذشته‌های زمین و زمینی‌ها را
دزدیده باشند؟

من رفته‌رفته همه‌چیز را کم می‌آورم
خورشید را از خودش
زمین را از خودش
و درمی‌یابم که اندوهم داراییِ‌ من نیست
بدهی اجباریِ‌ من است
و نوشتن
جعل‌کردن‌ِ پرداختِ این بدهی‌ست.


#شهرام_شیدایی
دومین جشنواره جهانی شعر سبزمنش در تهران برگزار می‌گردد

به گزارش پایگاه خبری رهایی از سبزمنش. بنیاد جهانی سبزمنش و خبرگزاری عقاب، آماده میزبانی از دومین جشنواره جهانی شعر سبزمنش هستند.

این رویداد فرهنگی و هنری، روز سه‌شنبه ۲۰ عقرب / آبان ۱۴۰۴ ساعت ۱۵:۰۰ در دانشگاه مهرالبرز تهران برگزار می‌شود.

در این جشنواره، برگزیدگان دومین دوره‌ی جشنواره از ۱۶ کشور، بر اساس چهار کشور مبدأ ایران، افغانستان، تاجیکستان و ازبکستان معرفی خواهند شد.

همزمان با این معرفی، نخستین اثر شعری بانو لیلا حبیبی با عنوان «فاخته در انحنای درد» با اجرای موسیقی دف توسط آقای پیر خلیلی رونمایی خواهد ... دیدن ادامه ›› شد.

برگزاری این آیین، جلوه‌ای از همدلی، شعر و پیوند فرهنگی ملت‌های پارسی‌گو است و حضور علاقه‌مندان و هنرمندان، مایه‌ی افتخار و فروغ این محفل هنری خواهد بود.

دکتر بسم‌الله شریفی(موسس و دبیر برگزاری این جشنواره)؛ اعلام نتایج دومین جشنواره جهانی شعر سبزمنش و رونمایی کتاب فاخته در انحنای درد را یک اقدام بی مثال فرهنگی از جانب بنیاد جهانی سخن‌گستران سبزمنش و خبرگزاری عقاب دانسته و افزود:
(این رویداد بزرگ فرهنگی، جهت تشویق شاعران پارسی‌سرا از سراسر جهان، برای پاسداری از زبان پربار پارسی، ان‌شاءالله رقم می‌خورد و مانند سال پیشین، نتایجی خوبی در قبال خواهد داشت).

📍 مکان برگزاری: تهران، خیابان کارگر شمالی، خیابان شهید فکوری، خیابان صالحی، تقاطع دانش ثانی، شماره ۳۶، دانشگاه مهرالبرز
(نزدیک‌ترین ایستگاه‌های مترو: تربیت مدرس، فاطمی و کارگر شمالی)

🕰 زمان برگزاری: سه‌شنبه، ۲۰ عقرب / آبان ۱۴۰۴، ساعت ۱۵:۰۰


🪩📰 پایگاه خبری رهایی

┄┅═✧❁💠❁✧═┅┄


https://newsnetworkraha.blogfa.com
https://t.me/newsnetworkraha



شاخ طلا

بهار از راه رسیده بود و دشت و صحرا سبزپوش و از گل و گیاه‌های رنگارنگ پوشیده شده بود.
"شاخ طلا" بز بازیگوش مزرعه، که از ماندن کل زمستان سرد و پر از برف، در طویله خسته شده بود، تصمیم رفت که به دل دشت و صحرا بزند و هم علف‌های سبز و تازه را بخورد و هم میان سبزه‌زارها چرخی بزند و حوصله‌اش را سر جا بیاورد.
گرگ بدجنس هم که کل زمستان را گرسنگی کشیده بود و نتوانسته بود، شکار درست و حسابی به چنگ بیاورد، در گوشه‌ای، میان صخره‌ها و زیر آفتاب ملایم بهاری، لم داده بود، چشمش به شاخ طلا افتاد، که شاد و شنگول در میان علف‌زارها مشغول چریدن بود.
گرگ بدجنس با خودش گفت: "جانمی جان! چه بز چاق و چله‌ای! حتمن با شکار و خوردنش، زجر و سختی گرسنگی این زمستان سخت را جبران و فراموش خواهم ... دیدن ادامه ›› کرد".
گرگ بدجنس با این خیالات خوش، برای نزدیک شدن به شاخ طلا نقشه‌ای کشید.
او در حالی که شاخه‌ی درخت را زیر بغل گذاشته بود و خودش را به شلی زده بود، با احتیاط به شاخ طلا نزدیک شد و چند قدم مانده به او ایستاد، تا مبادا بز از او بترسد و پا به فرار بگذارد.
بعد با خوش‌رویی و لبخند بر لب گفت: "سلام بر تو ای بز نازنین!"
شاخ طلا سرش را بلند و از چریدن باز ایستاد و بدون اینکه حرفی بزند به گرگ خیره شد.
گرگ بدجنس ادامه داد: "چه هوای خوبی! نه؟!"
شاخ طلا گوشه چشمی به گرگ انداخت و گفت: "فرمایش! کارت رو بگو بزن به چاک!"
گرگ لنگان لنگان، چند قدم دیگر به بز نزدیک شد و گفت: "چرا این علف‌های پیر و زرد و پلاسیده را می‌خوری؟! من جایی را سراغ دارم که پر از علف‌های نو رسیده و تازه است، اگر دوست داشته باشی می‌توانم تو را راهنمایی کنم و به آنجا ببرمت"...
شاخ طلا که پی به نقشه‌ی گرگ ناقلا برده بود، گفت: "خب که چی؟!"
- یه جای خصوصی و پر از علف‌های تازه برای خودت گیر می‌آوری!
شاخ طلا یاد داستانی افتاده بود که چند وقت پیش در کتابی خوانده بود و همین ماجرای خودش و گرگ بدجنس در آن داستان اتفاق افتاده بود. توی دلش پوزخندی زد و گفت “کار باهات دارم ای گرگ بدجنس”، و بعد به گرگ گفت:
- باشه! ولی قبل از رفتن، لطف کن و نزدیکم بیا و این تیغ بزرگ که به بینی‌ام چسبیده و اذیتم می‌کنه را بیرون بکش تا با هم راه بیافتیم.
گرگ نادان هم به بز نزدیک شد که ناگهان شاخ‌طلا با شاخ‌های تیز و بلندش به زیر شکم او زد و زخمی‌اش کرد و گرگ از درد به خود پیچید.
گرگ بدجنس چهار پا داشت و چهار پای دیگر قرض کرد و پا به فرار گذاشت و دیگر نه شاخ‌طلا بلکه هیچ بز دیگری او را آن دور و برها ندید که ندید.


#رها_فلاحی

ZanaKordistani این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
‏ای شکست‌خوردگان روسپید
پیش از آنکه پندمان دهید
پیش از آنکه راه و چاه را به ما نشان دهید
پیش از آنکه در مرورِ کرده‌ها و گفته‌های خام ما
با تأسّفی عمیق سر تکان دهید
لحظه‌ای به کارنامهٔ پرافتخار خویش بنگرید


وحید عیدگاه طرقبه‌ای
تنهایی

فکر تو در تنهایی من کمین کرده است منتظر است دورم خلوت شود یا بخواهم کمی استراحت کنم یا بخواهم بعد از یک روز شلوغ کمی بخوابم همین که تنها شدم مرا گیر می اندازد.
فکر تو برایم تله پهن میکند مانند یک شکارچی ماهر که ماهرانه بلد است شکار خود را صید کند.
فکر تو سنگین است ، می خزد توی لباسم و نمی گذارد از روی تخت بلند شوم ، میرود روی زانو هایم می نشیند تا نتوانم حرکت کنم، زودتر از من کنار بشقاب غذایم می نشیند تا نتوانم غذایم را بخورم.
می رود توی کیفم تا نتوانم از روی زمین بلندش کنم ، آویزان میشود به گلویم تا نتوانم نفس بکشم، دستش را می اندازد به روی شانه ام و من هر بار زیر سنگینی اش ... دیدن ادامه ›› خم می شوم..!
اما تو یک روز بی آنکه بفهمی از چشم من افتادی و قرار نیست این را هرگز بفهمی.
چون دیگر باور دارم که ما زبان همدیگر را بلد نبودیم.
فکر میکنم من حرف زده ام ، حرف زده ام، حرف زده ام و تو انگار هرگز نشنیده ای که من چه می گویم..
و احتمالا حرف زدن های من بیهوده بوده است.کاش می‌توانستم همین ها را به خودت بگویم و دریغ که دیگر نمی توانم!
خلق گویندم که غوغا بس کن و بس غافلند
کز غم خاموشی خلق است این غوغای من

من به‌ جای ملّتی می‌نالم و خون می‌خورم
بوی خون ملّتی می‌آید از آوای من

دامنم دریای خون این دیده نتوانست کرد
حاصل از خون دل خلقی شد این دریای من

داستان خون و خشم و انتقام ملّتی
قصّهٔ محرومی قومی‌ست در شکوای من

خون‌بهای خلق می‌خواهم از این خون‌خوارگان
تا که خواهد خون‌بهای خون آتش‌زای من

#مظاهر_مصفا
این خرده‌های ریخته در پا غرور ماست
برق شکسته‌های دل چون بلور ماست

تقصیر خلق نیست، شکایت نمی‌کنیم
کوته کنیم قصه، همه از قصور ماست

این وعده را دو آشپز ویژه پخته‌اند
محصول دست بی‌نمک و چشم شور ماست

آیینه‌ی دقیم که ما را شکسته‌اند
سوری گرفته‌اند و مزاحم حضور ماست

بیهوده نیست زخم دهان باز کرده ... دیدن ادامه ›› است
مهر سکوت خورده لبان صبور ماست

چیزی که حد و مرز ندارد وقاحت است
چیزی که احترام ندارد شعور ماست

بر دشت رنج خون دل ما چکیده است
هر جا گلی برآمده از خاک، گور ماست

روزی ز برق خشم و جنون شعله می‌کشد
این هیمه‌ها که جمع شده در تنور ماست


#سمانه_کهرباییان
از کتاب #ولی_به_این_دیری
#انتشارات_فصل_پنجم
رفتگر زحمت‌کش


رفتگر مهربان، وظیفه‌اش نظافت و تمیز کردن محله‌ی ما بود.
او مردی زحمتکش بود، که تمام کوچه و پس‌کوچه‌های محله را تمیز و پاکیزه می‌کرد. در کل محله کوچک‌ترین زباله و آشغالی دیده نمی‌شد.
حتا روزهای تعطیل هم کارش را با تلاش و کوشش بسیار انجام می‌داد.
نزدیک عید بود و آقای رفتگر هم مثل همیشه مشغول انجام کارش بود.
خسته و کوفته داشت، گاری حمل آشغال‌ها را می‌راند، که پایش روی پوست موزی رفت، لیز خورد و با شدت بر زمین افتاد و از درد به خودش پیچید.
چند ... دیدن ادامه ›› نفر از اهالی محل به او نزدیک شدند. وقتی دیدند که حال آقای رفتگر خوب نیست و از درد به خود می‌نالد، به اورژانس زنگ زدند و آمبولانسی آمد و او را با خود برد.
در بیمارستان به آقای رفتگر گفتند که دستش از چند جا شکسته و مدتی نباید به سر کار برود و باید استراحت کند.
آن چند وقت که آقای رفتگر نتوانست سر کار برود، تمام محله پر از آشغال و زباله شده بود.
روز عید، پدرم به همراه چند نفر از اهالی محل، به خانه‌ی آقای رفتگر رفتند، تا هم از او عیادت کنند و عید را به او تبریک بگویند و هم بابت تمامی زحماتی که برای محله می‌کشید تشکر کنند.
خانه‌ی او در اتاقکی کوچک، گوشه‌ی پارک محل بود. او زن و بچه‌ای نداشت و همیشه تنها بود.
آن چند روزی که آقای رفتگر سر کارش نبود، قدر زحمات و ارزش کارش را فهمیدیم و باعث شد که بیشتر از گذشته قدرش را بدانیم.
آقای رفتگر با دیدن اهالی محل در خانه‌اش، خیلی خوشحال شد. این اولین باری بود که کسی برای عید دیدنی به خانه‌اش می‌رفت.
آقای رفتگر گرچه دستش شکست، اما دیگر ناراحت نبود...


#رها_فلاحی




حسین چیانی (هالین) این را خواند
ZanaKordistani این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
کارگاه زیبایی‌شناسی شعر نو

کارگاه زیباشناسی شعر نو، با تدریس استاد ضیاءالدین خالقی فراخوان ثبت‌نام داد.

این دوره با تمرکز بر زیبایی‌شناسی شعر فروغ فرخزاد، برگزار خواهد شد.

با توجه به اعلان فراخوان، زمان آغاز این دوره، از پنجشنبه ۱۳ شهریور ماه ۱۴۰۴ خورشیدی، خواهد بود.


#پایگاه_خبری_رهانیوز
#رها_نیوز

┄┅═✧❁💠❁✧═┅┄


https://newsnetworkraha.blogfa.com
https://t.me/newsnetworkraha
حسین چیانی (هالین) این را خواند
ZanaKordistani این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
اشعار و داستان‌های شاعر سفر کرده‌ی کرمانشاهی منتشر شد

کتاب "گریه لبخند در الفبای بازی"، تنها مجموعهای از اشعار و داستان‌های کوتاه زنده‌یاد "ایرج کیا"، شاعر و داستان‌نویس کرمانشاهی‌ست، که به کوشش و اهتمام دکتر "عبدالله سلیمانی" گردآوری و تصحیح و منتشر شده است.

این مجموعه‌ی ارزشمند، از سوی انتشارات هرمز با مدیریت جناب آقای "شهرام فروغی‌مهر" چاپ و روانه‌ی بازار نشر شده است.

بنا به گفته‌ی گردآورنده‌ی کتاب، قرار بر این بوده، که این کتاب سال‌ها پیش و از طرف انتشارات دیگری منتشر شود، که هر بار به دلایل و بهانه‌هایی لغو و کنار گذاشته شده‌ است. 

اشعار و داستان‌های کوتاه این مجموعه، از بهترین و زیباترین آثار زنده‌یاد "ایرج کیا" است، که به اذعان نگارنده‌ی ... دیدن ادامه ›› کتاب، معیار انتخاب اشعار و داستان‌ها در این مجموعه تنها و تنها ارزش ادبی و زیبایی شناسانه آثار مورد نظر بوده است. در ضمن تعدادی از اشعار و داستان‌های کوتاه این مجموعه پیش از این در نشریات معتبر ادبی منتشر شده و مورد استقبال خوانندگان قرار گرفته بود.

زنده‌یاد "ایرج کیا" (آذرمهر) از نجیب‌ترین و بی‌ادعا‌ترین نویسندگان و شاعران کرمانشاهی بود، که در اردیبهشت ماه سال ۱۳۴۳ خورشیدی، در شهر کرمانشاه دیده به جهان گشود و در اسفند ماه ۱۳۹۹ خورشیدی، در ۵۶ سالگی، به علت بیماری دیده بر جهان فرو بست.

فعالیت‌های ادبی جدی وی از سال ۱۳۷۰ خورشیدی، ابتدا با نشریات شهر کرمانشاه و سپس با نشریات معتبر سراسری شروع شد. ابتدا شعر و طنز و بعدها داستان و نقد هم کار می‌کند.

سرودن شعر را تا زمانی که در قید حیات بود، ادامه داد، به‌گونه‌ای که اشعارش در نشریه‌ها و جنگ‌های مختلف استان کرمانشاه از قبیل: باختر، آوای کرمانشاه، ابراز، فراتاش، عصرانه، آوای پراو و...
و نیز نشریات سراسری هم‌چون: جهان کتاب، معیار، عصر پنجشنبه، فرهنگ مردم، ندای جامعه، سخن، اندیشه نو، وزن دنیا و... منتشر شده‌ است.

همچنین اشعارش در سایت‌های و کانال‌های مجازی معتبری، همانند جن‌زار، جنگ ادبی و کانال تلگرامی معتبر استاد "علی باباچاهی" هم منتشر شده‌ است.

کتاب «گریه لبخند در الفبای بازی» را می‌توانید از طریق فروشگاه الکترونیکی کتاب سی‌بوک و صدای معاصر تهیه کنید.




حسین چیانی (هالین) این را خواند
ZanaKordistani این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
"شعری برای تولد ۴۳ سالگی‌ام"

تنها شدن
در اتاقی چون قبر
بدون سیگار و شراب،
با فقط یک لامپ
و یک اجاق گاز هیزمی،
موهایی جوگندمی
و شادی‌ای از وجود اتاق...
صبحگاه
مردم بیرون می‌روند تا پول در بیاورند:
قاضی‌ها، نجارها
لوله‌کش‌ها، دکترها
روزنامه‌فروش‌ها، ... دیدن ادامه ›› پلیس‌ها
آرایشگرها، ماشین‌شورها
دندان‌پزشک‌ها، گل‌فروش‌ها
پیش‌خدمت‌ها، آشپزها
رانندگان...
و تو به سمت چپت میغلتی
که نور خورشید به پشتت بتابد
نه به صورتت.

#چارلز_بوکفسکی
برگردان #مهیار_مظلومی
از کتاب #اینجا_همه‌چیز_عادی‌ست

امروز صد و پنجمین زادروز چارلز بوکفسکی است!
تولدت مبارک🎉
۲۶ مرداد
الهام
پس از نوشته‌ات اشتباه برداشت کردم😅
اون جمله اول رو هم بوکوفسکی نوشته
۲۷ مرداد
سپهر
اون جمله اول رو هم بوکوفسکی نوشته
بعد اینکه گفتی تولدم نیست فهمیدم 😉
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
گل‌های معطر احمد معطری شکوفا شد

هشتمین اثر مکتوب استاد احمد معطری، شاعر، نویسنده و پژوهشگر بروجردی، با نام "گل‌های معطر" چاپ و منتشر شد.

استاد معطری، زاده‌ی سال ۱۳۴۰ خورشیدی، در بروجرد است، و دوران کودکی و جوانی‌اش را در زادگاهش سپری و سپس راهی کشور آلمان، شد و در آن‌جا در رشته‌ی پرستاری درس خواند و در حال حاضر در یکی از بیمارستان‌ها آن سامان، مشغول بکار است.

در این کتاب که به همت انتشارات پارس تاک بروجرد، چاپ و منتشر شده است، خاطرات کودکی نویسنده، تغییر و تحولات شهر بروجرد، و در خاتمه تعدادی از اشعار ایشان گنجانده شده است.

همچنین در این کتاب مصور رنگی ۱۰۸ صفحه‌ای، شجره‌نامه‌ی خانواده‌ی بزرگ و قدیمی "معطری" ثبت شده است.

گل‌های ... دیدن ادامه ›› معطر را خانم شیرین دارابی ویراستاری و نویسنده، طراحی جلد آن را بر عهده داشته و در قطع وزیری و شمارگان ۵۰۰ جلد عرضه شده است.

دیگر آثار منتشر شده‌ی استاد معطری عبارت‌اند از:
- مجموعه مشاهیر و مفاخر بروجرد، ۳ جلد
- مجموعه چهل شاعر بروجرد، ۲ جلد
- فرصت وصال (به اهتمام)
- گلزار اشعار (به اهتمام) 

◇ شعری از این کتاب:
‏[اشک حسرت]
همچو طوطی در قفس وامانده و پر بسته‌ام
از نگاه و طعنه‌های مردمان دل خسته‌ام
زندگانی تیره شد تا اشک یارم دیده‌ام
چون زلیخایش به یوسف در دلم سنجیده‌ام
روزگارم در جهان هرگز نشد شیرین از آن
اشک حسرت دارم و تنها شدم در این جهان
رفته آن کس، کز فرافش دل نمی‌گیرد قرار،
در میان موج غم‌هایم ز درد بی‌شمار
خون جگر گشتم در این دنیای آشفته ببین
همچو باران بهار از گریه هستم دل غمین
ای "معطر" زان زمان که درس عشقش خوانده‌ام
اشک حسرت ریزم و در زندگی وامانده‌ام.



✍ #زانا_کوردستانی

ZanaKordistani این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید
لشکر مورچه‌ها


یکی بود یکی نبود
سیزده بدر بود. یک روز خوب بهاری، که آفتاب از آسمان می‌تابید و هوای دلپزیری داشت، همراه خانواده برای گردش به دشتی نزدیک شهر رفته بودیم.
دشت پوشیده از چمن و گل و سبزه بود. گل‌های بابونه و شیپوری، سبزه شده در میان چمن‌ها، زیبایی دشت را بیشتر کرده بود.
وقتی به جایی که بابا مشخص کرده بود، رسیدیم، مامان و خواهرم سفره‌ی صبخانه را روی چمن‌های سبز و تازه پهن کردند.
صبحانه، نان بربری تازه و پنیر و خیار و گوجه، بود و به همراه صبحانه میوه هم خوردیم.
بعد از تمام شدن صبحانه، به پیشنهاد "رهام" ... دیدن ادامه ›› داداشم، رفتیم وسطی بازی کنیم. همگی سرگرم بازی بودیم. سفره و خوراکی‌ها هم همان طور روی چمن‌ها پهن بود.
وقتی بازی تمام شد و رفتیم که کنار سفره بنشینیم و چای بخوریم، با صحنه‌ای عجیب مواجه شدیم.
لشکری از مورچه‌ها به سفره حمله کرده بودند و داشتند از خوراکی‌های سفره می‌بردند. آنها در یک صف طولانی، پشت سر هم به طرف لانه‌یشان می‌رفتند.
با دیدن آن صحنه‌ همگی زدیم زیر خنده و به تماشا ایستادیم تا مورچه‌ها همه‌ی خوراکی ها را با خود ببرند...



#رها_فلاحی




محمد فروزنده این را خواند
ZanaKordistani این را دوست دارد
برای بهره بهتر از تیوال لطفا عضو یا وارد شوید

بسمه تعالی




شعر ریاضی یزدی درباره حضرت مسلم بن عقیل (ع)





سلام ایزد منّان، سلام جبراییل
سلام شاه شهیدان به مسلم بن عقیل (ع)
به آن نیابت عظمای سیّدالشّهدا(ع)
به آن جلال خدایی، به ... دیدن ادامه ›› آن جمال جمیل
شهید عشق که سر در منای دوست گذاشت
به پیش پای خلیل خدا، چو اسماعیل
زهی مقام که فرش حریم حرمت او
شکنج طُرّه ی حوراست و بال میکاییل
شعاع پرتوی مهرت، نسیم پاک بهشت
شرار آتش قهرت، حجاره ی سجّیل
چنان شعاع که گفتی کنار تیغ کجت
ستاده گوش به فرمان جناب عزراییل
بر آستان درش آفتاب سایه نشین
به بام قبّه ی او ماه آسمان قندیل
تو بر حقّی و مرام تو حقّ، امام تو حقّ
به آیه آیه ی تورات و مصحف و انجیل
ببین دنائت دنیا که از تو بیعت خواست
کسی که پیش جلال تو بنده‌ یی ست ذلیل
محیط کوفه ترا , کوچک است و روح بزرگ
از آن به بام شدی کشته , ای سلیل خلیل
فراز بام سلام امام دادی و داد
میان برکه‌ یی از خون جواب، امام قتیل
شروع نهضت خونین کربلا ز تو شد
به نطق زینب کبری (س) به شام شد تکمیل
زیارت تو ملایک کنند در ملکوت
به جای خواندن تسبیح گفتن تحلیل
شهید راه امامی که طور سینه ی اوست
ز نور مهبط جبریل و مطلع تنزیل
مدیحت تو «ریاضی» کجا و حضرت دوست
مگر خدای عنایت کند جزای جزیل
به گردش مه و خورشید گفت تاریخی
به پاس نعمت تکمیل این ضریح جمیل
"ریاضی از پی مجد و ادب در آی و ببوس"
"رواق مرقد زرّین مسلم ابن عقیل"



منبع : دیوان ملک الشّعرا ریاضی یزدی _ به کوشش : مهدی آصفی _ با تصحیح و حواشی و تدوین و مقدمه ی حسین آهی _ انتشارات : جمهوری _ تهران _ چاپ اول _ 1390 .


گردآوری از سید محمد حسین شرافت مولا
+ اگر باران ببارد چه؟
- در سایه درخت می مانم !
+ حتی اگر برگی به درخت نباشد؟
- حتی اگر برگی به درخت نباشد !
+ این خوشبختی توست یا درخت؟
- این شوربختی باران است !
🥀🌱