رضا فیلمی است که کیفیت متناقصی دارد اما در مجموع فیلم قابل تاملی است اگر فیلمساز تکلیفش را به روشنی با خود و مخاطب روشن میکرد که میخواهد فیلم سهل و ممتنع و صمیمی بسازد با فرمی ظاهرا بداهه و یا فیلمی روشن فکرانه با مایه های فلسفی عرفانی میشد با فیلم یکدست تری روبه رو بود و قضاوت روشن تری داشت.
این تناقض در همان نماهای ابتدایی وحود دارد شخصیت اصلی در نمای ثابت جلوی دوربین برای آماده شدن لباس خانه را در میاورد و لباس بیرون می پوشد و بی هیچ دلیلی باز لباس بیرون را در می آورد و دراز میکشد چنین نماهایی در اکثر فیلمها نشان داده نمیشود چون بی اهمیت و بی معنی به نظر می رسند روزمرگی وارد فیلم شده اما زمانی که نریشن وارد میشود نریشنی که روایت یک داستان فلسفی و عرفانی است ناگاهان فضا بوی تفاخر میگیرد.
در ادامه وارد رابطه ها و گفتگوهای رضا با زن های اطرافش میشویم اکثر سکانسهای دو نفره هم در پردازش میزانسن و هم دیالگوها اتمسفر روزمرگی و صمیمت و بداهه دارند رضا هم آدم باحال و ریلکسی به نظر می رسد که وارد است با دخترها گرم بگیرد حتی اگر در حال طلاق باشد طلاقی که باز هم نیازی نیست دلیل آنچنانی داشته باشد.اگر دو نفر میخواهند ناهار بخورند واقعا جلوی دوربین ناهار میخورند دو تا قاشق تو دهنشان نمیگذارند و تمام. اگر قرار باشد به گربه ها قطره ای داده شود واقعا به همه گربه های توی صحنه قطره داده میشه و این کاراها در خلال همان گفتگوها انجام میشود
اما باز در سکانسهای بعدی شاهد صحنه های خاصی هستیم از مسجد و مولودی خوانی و نوازندگی ترومپت در خیابانی خالی و سورئالی و نمای شیک دو نفره وسط بیابان که در پس زمینه شتری وجود دارد و مناسک خال کوبی در حمام باستانی... واقعا این ادا و اطوارها یعنی چه؟ و چه ربطی به بقیه
... دیدن ادامه ››
فیلم دارد؟
فیلمی که باید بی آلایش باشد چون آدمش هم ظاهرا بی شیله و پیله است و به نوعی خودش است و هول و هراسی درونی انچنانی هم ندارد حتی روی تخت بیمارستان هم مخ دختری را کار می گیرد حالا آن داستان سورئال اضمحلال پیرمردی در انتظار مرگ در کجای دغدغه هایش در کل فیلم دیده شده؟
رضا ظاهرا آدم راضی و جاری ای هست به بیان صریح دخترباز بوده و دخترهای دانشگاه را دور خودش جمع میکرده و سر جنگ هم با زندگی ندارد
اما مسئله این است که بسیاری از آدمها نمی خواهند یا نمی توانند چنین افرادی را جدی بگیرند و همین مسئله چالش ارتباطی افراد با امثال رضاست منتها در انواع مختلفی از واکنشها از خشونت عریان ویلت، دو به شکی فاطی از رفتن و ماندن و پس زدن صریح دوست دانشکاهی که رضا هیچ وقت برایش جالب نبوده اصل فیلم این است در همین حد ملموس و زمینی و نبود آن اضافات ملوکانه هم فیلم را ملموس تر و صمیمانه تر میکرد.